English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (39 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
appraisal U تقویم ارزیابی کردن
appraisals U تقویم ارزیابی کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
evaluation U ارزیابی کردن تقویم اخبار
evaluations U ارزیابی کردن تقویم اخبار
Other Matches
assessable U قابل ارزیابی یا تقویم
appraisement U تقویم و ارزیابی مال
assessment U تقویم ارزیابی به منظور تعیین مالیات
assessments U تقویم ارزیابی به منظور تعیین مالیات
gregorian calendar U تقویم یا گاهنامه گریگوری تقویم مسیحی
almanacks U تقویم سالیانه تقویم نجومی
almanac U تقویم سالیانه تقویم نجومی
almanacs U تقویم سالیانه تقویم نجومی
assessing U تقویم کردن
values U تقویم کردن
evaluates U تقویم کردن
value U تقویم کردن
apprising U تقویم کردن
assessed U تقویم کردن
valuing U تقویم کردن
assess U تقویم کردن
apprises U تقویم کردن
evaluating U تقویم کردن
evaluated U تقویم کردن
assesses U تقویم کردن
apprise U تقویم کردن
evaluate U تقویم کردن
misvalue U اشتباها تقویم کردن
misestimate U بناحق تقویم کردن
appraises U تقویم کردن تخمین زدن
appraising U تقویم کردن تخمین زدن
appraise U تقویم کردن تخمین زدن
appraised U تقویم کردن تخمین زدن
appraises U تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
appraising U تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
appraised U تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
appraise U تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
look into U ارزیابی کردن
survey U ارزیابی کردن
appraised U ارزیابی کردن
assessing U ارزیابی کردن
scrutinize U ارزیابی کردن
make an evaluation U ارزیابی کردن
check U ارزیابی کردن
evaluated U ارزیابی کردن
evaluate U ارزیابی کردن
appraises U ارزیابی کردن
evaluates U ارزیابی کردن
evaluating U ارزیابی کردن
appraise U ارزیابی کردن
investigate U ارزیابی کردن
evaluate U ارزیابی کردن
assess U ارزیابی کردن
surveys U ارزیابی کردن
rates U ارزیابی کردن
surveyed U ارزیابی کردن
rate U ارزیابی کردن
analyse [British] U ارزیابی کردن
analyze [American] U ارزیابی کردن
appraising U ارزیابی کردن
assay U ارزیابی کردن
dissect [analyse] U ارزیابی کردن
survey U ارزیابی کردن
study U ارزیابی کردن
assessed U ارزیابی کردن
determine U ارزیابی کردن
assesses U ارزیابی کردن
enquire into U ارزیابی کردن
bolt [examine] U ارزیابی کردن
examine U ارزیابی کردن
inspect U ارزیابی کردن
explore U ارزیابی کردن
processes U تقویم کردن تولید کردن
evaluates U تقویم کردن قیمت کردن
process U تقویم کردن تولید کردن
evaluating U تقویم کردن قیمت کردن
evaluate U تقویم کردن قیمت کردن
evaluated U تقویم کردن قیمت کردن
aimed U ارزیابی کردن شمردن
aims U ارزیابی کردن شمردن
revalue U دوباره ارزیابی کردن
revalues U دوباره ارزیابی کردن
assessing U جریمه کردن ارزیابی
assesses U جریمه کردن ارزیابی
rate U سرعت ارزیابی کردن
revalued U دوباره ارزیابی کردن
reappraising U دوباره ارزیابی کردن
revaluing U دوباره ارزیابی کردن
assessed U جریمه کردن ارزیابی
reappraised U دوباره ارزیابی کردن
aim U ارزیابی کردن شمردن
assess U جریمه کردن ارزیابی
rates U سرعت ارزیابی کردن
reappraise U دوباره ارزیابی کردن
reappraises U دوباره ارزیابی کردن
valuate U ارزش چیزی رامعین کردن ارزیابی کردن
estimates U تخمین زدن ارزیابی کردن
estimated U تخمین زدن ارزیابی کردن
estimating U تخمین زدن ارزیابی کردن
estimate U تخمین زدن ارزیابی کردن
rate U مشمول مالیات کردن ارزیابی کردن
rates U مشمول مالیات کردن ارزیابی کردن
pert U Technique Review Evaluationand Program فن ارزیابی و بررسی برنامه Technique Review Evaluationand Project روش مرور و ارزیابی پروژه
overrated U بیش از ارزش واقعی ارزیابی کردن زیاد تخمین زدن
overrate U بیش از ارزش واقعی ارزیابی کردن زیاد تخمین زدن
overrating U بیش از ارزش واقعی ارزیابی کردن زیاد تخمین زدن
overrates U بیش از ارزش واقعی ارزیابی کردن زیاد تخمین زدن
area assessment U ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی
civil damage assessment U ارزیابی خسارات غیرنظامی ارزیابی کل خسارات وارده به موسسات غیرنظامی
appraisals U تقویم
rating U تقویم
evaluation U تقویم
evaluations U تقویم
desktop U تقویم
calender U تقویم
valuations U تقویم
ratings U تقویم
calendar U تقویم
valuation U تقویم
appraisal U تقویم
calendars U تقویم
almanach U تقویم نجومی
ephermeris U تقویم نجومی
appraiser U تقویم کننده
air almanac U تقویم هوانوردی
estimates U تخمین تقویم
address calendar U تقویم نجومی
estimate U تخمین تقویم
ephemeris U تقویم نجومی
calendar U تقویم ورزشی
estimated U تخمین تقویم
appraisable U قابل تقویم
julain date U تقویم ژولین
estimating U تخمین تقویم
calendars U تقویم ورزشی
assessment U تقویم براورد
assessments U تقویم براورد
information processing U تقویم اخبار
anno hegirae U مطابق تقویم هجری
kalendar U تقویم گاه نما
clock calendar board U تخته ساعت / تقویم
estimation U پیش بینی تقویم
estimations U پیش بینی تقویم
the house was highly rated U خانه رازیاد تقویم کردند
ratable U مشمول مالیات قابل تقویم
September U نهمین ماه تقویم مسیحی
rateable U مشمول مالیات قابل تقویم
ratable U قابل تقویم مشمول مالیات
Persian [Iranian ] calendar U گاه شماری ایرانی [تقویم فارسی]
undervaluation U تقویم یاارزیابی کمتر ازمیزان واقعی
synthesis U استنتاج تفسیر و تقویم اخبار در کسب اطلاعات
syntheses U استنتاج تفسیر و تقویم اخبار در کسب اطلاعات
sidekick U تقویم ملاقات وشماره گیر خودکار تلفن ارائه میدهد
sidekicks U تقویم ملاقات وشماره گیر خودکار تلفن ارائه میدهد
telemetering U ارزیابی کردن موشکها مسافت سنجی کردن مسافت سنجی
estimates U ارزیابی
estimate U ارزیابی
estimated U ارزیابی
indiction U ارزیابی
estimating U ارزیابی
valuations U ارزیابی
evalution U ارزیابی
assessment U ارزیابی
attack assessment U ارزیابی تک
evaluations U ارزیابی
assessments U ارزیابی
evaluation U ارزیابی
appraisals U ارزیابی
appraisal U ارزیابی
cost accounting U ارزیابی
valuation U ارزیابی
it was valued at rials 000 U ارزیابی شد
appraisement U ارزیابی
personal U امکان نرم افزاری که تاریخ روزانه کاربر را مدیریت و ذخیره میکند مثل تقویم
holistic evalution U ارزیابی کلی
estimating U ارزیابی تخمین
formative evaluation U ارزیابی تکوینی
cost accountant U متخصص ارزیابی
project evaluation U ارزیابی طرح
estimate U ارزیابی تخمین
economic appraisal U ارزیابی اقتصادی
personality assessment U ارزیابی شخصیت
estimated U ارزیابی تخمین
estimates U ارزیابی تخمین
corporate appraisal U ارزیابی شرکت
attack assessment U ارزیابی نتایج تک
valuation of stock U ارزیابی موجودی
job costing U ارزیابی هزینه ها
untested <adj.> U ارزیابی نشده
uninspected <adj.> U ارزیابی نشده
summative evaluation U ارزیابی تلخیصی
unverified <adj.> U ارزیابی نشده
unexamined <adj.> U ارزیابی نشده
unevaluated <adj.> U ارزیابی نشده
stock valuation U ارزیابی موجودی
unchecked <adj.> U ارزیابی نشده
reappraisals U ارزیابی تازه
ratable U قابل ارزیابی
unaudited <adj.> U ارزیابی نشده
job evaluation U ارزیابی شغل
revaluation U ارزیابی مجدد
reappraisal U ارزیابی تازه
validation U تصدیق ارزیابی
supplier evaluation U ارزیابی فروشنده
evaluation score U نمره ارزیابی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com