Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
mitosis
U
تقسیم هسته سلول بدوقسمت بدون کم شدن کرموزم ها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
karyokinesis
U
تقسیم غیرمستقیم هسته سلول
aliquot
U
بدوقسمت مساوی تقسیم کردن
spermatid
U
سلول حاصله از تقسیم سلول منی سازکه تبدیل به سلول منی میشود
imparity
U
غیر قابل تقسیم بودن اعداد بدوقسمت مساوی
karyology
U
هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
syncytium
U
سلول چند هسته ایی
karyoplasm
U
پرتوپلاسم هسته سلول
engram
U
تحولات دائمی هسته سلول
engramme
U
تحولات دائمی هسته سلول
nucleolus
U
هستک گرد میان هسته سلول
meiosis
U
تغییرات متوالی هسته که منتهی به تشکیل سلول جدیدمیگردد
haplosis
U
تقلیل تعدادکروموزوم ها درنتیجه تقسیم بدو سلول منفرد
gametocyte
U
سلولی که تقسیم شده و از ان سلول جنسی بوجود میاید
pronucleus
U
هسته سلول قابل لقاح پس ازتکمیل دوره بلوغ وورودنطفه به درون تخم جانور
base band
U
1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
baseband
U
1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
nucleole
U
جسمی که در درون هسته یاخته ها یافت میشود هسته هسته
amorphous
U
بدون تقسیم بندی
spermatogonium
U
سلول اولیه جنس نر سلول بیضه
isogamete
U
سلول جنسی که ازنظر شکل و کار از سلول جنسی جفت خود قابل تشخیص نیست
gametangium
U
سلول یا عضوسازنده سلول جنسی
shield
U
هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
shields
U
هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
divisor
U
عملوندی که برای تقسیم مقسوم علیه در عمل تقسیم به کار می روند
fissiparous
U
تولیدکننده سلولهای جدیدبوسیله تقسیم سلولی یاشکاف تقسیم شونده
vernier
U
درجه یا تقسیم بندی فرعی تقسیم بدرجات جزء
nuclide
U
کلیه مواد داخل هسته اتم اجزای شیمیایی داخل هسته
closed cycle reactor system
U
در هسته شناسی راکتوری که در ان گرمای اولیه حاصل ازشکافت برای انجام کار مفیدتوسط دوران یا گردش ماده سرد کننده در یک مدار بسته دارای مکانیزم تبادل حرارتی به خارج از هسته منتقل میشود
nucleon
U
اجزای داخل هسته اتمی هستک هسته اتمی
trellis coding
U
روش تقسیم سیگنال که از تقسیم فرکانس و فاز استفاده میکند تا خروجی بیشتر و نرخ خطای کمتر برای سرعت ارسال داده بر حسب بیت در ثانیه ایجاد کند
subdividing
U
بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
subdivide
U
بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
subdivided
U
بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
subdivides
U
بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
nuclear magnetic resonance
U
تشدید مغناطیس هسته رزونانس مغناطیس هسته
magnetic nuclear resonance
U
تشدید مغناطیسی هسته رزونانس مغناطیسی هسته
sector
U
کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند
sectors
U
کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند
without any reservation
U
بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
informally
U
بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
unformed
U
بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
flat
U
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flattest
U
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
of no interest
U
بدون اهمیت
[بدون جلب توجه]
independently
U
آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
zoogamete
U
سلول
cells
U
سلول
data cell
U
سلول
cell
U
سلول
locular
U
سلول دار
binary cell
U
سلول دودویی
accumulator cell
U
سلول اکومولاتور
memory cell
U
سلول حافظه
germ cell
U
سلول تخم
lymph cell
U
سلول لنف
galvanic cell
U
سلول گالوانی
solar cell
U
سلول خورشیدی
gonocyte
U
سلول جنسی
gametangium
U
سلول جنسی
cellular
U
سلول دار
solar cells
U
سلول خورشیدی
active cell
U
سلول فعال
gonium
U
سلول نطفه
germ cell
U
سلول نطفه
mononuclear
U
سلول یک هستهای
stractural cell
U
سلول ساختاری
pixel
U
سلول تصویر
photoelectric cell
U
سلول فتوالکتریک
odontoblast
U
سلول دندانی
cell
U
سلول یکنفری
data cell
U
سلول داده
cell
U
پیل سلول
cells
U
سلول یکنفری
ward
U
سلول زندان
cells
U
پیل سلول
wards
U
سلول زندان
cytology
U
سلول شناس
photoelectric cell
U
سلول فتوالکتریکی
photoconductive cell
U
سلول فوتورسانا
phagocytosis
U
سلول خواری
photo cell
U
سلول فتوالکتریک
cleave
U
شکافتن سلول
celluloid
U
مانند سلول
nerve cell
U
سلول عصبی
cleaved
U
شکافتن سلول
cellulated
U
سلول دار
cleaves
U
شکافتن سلول
selenium cell
U
سلول سلنیومی
cellule
U
سلول کوچک
scarlet sage
U
سلول اتشی
unit cell
U
سلول واحد
storage cell
U
سلول انباره
cellulous
U
سلول دار
transformer cell
U
سلول ترانسفورماتور
Taoism
U
روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
interneural
U
وابسته به سلول عصب
spermatogonium
U
سلول موجد تخم
gonocyte
U
سلول تولید کننده
half cell potential
U
پتانسیل نیم سلول
progamete
U
سلول مولد تخمچه
primitive cell
U
سلول واحد ابتدایی
interneuron
U
وابسته به سلول عصب
intracellular
U
واقع در درون سلول
barrier layer cell
U
سلول لایه سدی
cellulosic
U
ساخته شده از سلول
ectoclast
U
پوسته خارجی سلول
half cell reaction
U
واکنش نیم سلول
endoderm
U
لیف درخت یا سلول
cataplasia
U
تغییرات قهقهرایی در سلول
phagocyte
U
سلول بیگانه خوار
ideal galvanic cell
U
سلول گالوانیکی ایده ال
parataxis
U
مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law
U
مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
macrogamete
U
سلول جنسی ماده بزرگتر
acrosome
U
برجستگی قدامی سلول جنسی نر
microphage
U
سلول میکروب خوار کوچک
end centered unit cell
U
سلول واحد دو وجهی متقابل پر
enclosure
U
سلول تارکان دنیا
[دین]
ovum
U
سلول نطفه ماده تخمک
eletric eye
U
سلول فوتوالکتریک چشم الکتریکی
loculus
U
سلول یا حفره تخمدان مرکب
endosarc
U
قسمت درونی سفیده سلول
lysis
U
زوال وفساد سلول وغیره
light sensitive cell
U
سلول حساس در برابر نور
unstressed
U
بدون اضطراب بدون کشش
unbranched
U
بدون انشعاب بدون شعبه
offhand
U
بدون مقدمه بدون تهیه
achylous
U
بدون کیلوس بدون قیلوس
chromatolysis
U
تجزیه وتحلیل مواد رنگی سلول
photovoltaic cell
U
سلول خورشیدی
[الکترونیک مهندسی برق]
solar cell
U
سلول خورشیدی
[الکترونیک مهندسی برق]
gonogenesis
U
کمال و بلوغ سلول نطفه یاجرثومه
lysate
U
محصول زوال وفساد تدریجی سلول
guard cell
U
یکی از دو سلول لوبیایی شکلی که منافذ
entry
U
مقدار اطلاعات درون یک سلول مشخص
fibrocyte
U
سلول دوکی شکل بافت همبندی
gametogenesis
U
ایجاد سلول جنسی قابل لقاح
biont
U
واحد مستقل موجود زنده سلول
histogram
U
نمایش طرز انتشار وفواصل وارتفاع سلول ها از هم
unipotent
U
دارای قدرت رویش در یک جهت یا بصورت یک سلول
zero condition
U
حالت یک سلول مغناطیسی زمانی که صفر را نمایش میدهد
gamete
U
سلول جنسی بالغ قابل تکثیر انگل مالاریا
gametophore
U
سلول تغییر یافته و منشعب جنسی قابل لقاح
gastrea
U
رویان کیسهای شکل ابتدایی که از دو قشر سلول تشکیل یافته
histochemistry
U
علمی که درباره پدیدههای شیمیایی سلول وبافت بحث میکند
gastraea
U
رویان کیسهای شکل ابتدایی که از دوقشر سلول تشکیل یافته
germ layer
U
یکی از طبقات سلول ابتدایی جنین پس از تکمیل مرحله گاسترولا
bit mapped screen
U
pixel یک صفحه نمایش که در ان هر سلول تصویری میتوانددر ارتباط با مکانی از حافظه
nuclel
U
هسته ها
atom
U
هسته
atoms
U
هسته
center web
U
هسته
core
U
هسته
cores
U
هسته
necleus
U
هسته
seedless
U
بی هسته
nuclei
U
هسته
nucleus
U
هسته
magnet core
U
هسته
membrane
U
هسته
membranes
U
هسته
kernels
U
هسته
stones
U
هسته
kernel
U
هسته
air core
U
بی هسته
stoning
U
هسته
stone
U
هسته
unbalanced cell
U
سلول باطری نیکل کادنیم که بیش از سلولهای دیگر تخلیه شده است
binuclear
U
دارای دو هسته
core oven
U
کوره هسته
nuclei
U
لب هسته مرکزی
transformer core
U
هسته ترانسفورماتور
core of the earth
U
هسته زمین
kernel
U
هسته اصلی
kernels
U
هسته اصلی
nuclear charge
U
بار هسته
nuclear size
U
اندازه هسته
binucleate
U
دارای دو هسته
micronucleus
U
خرد هسته
binucleated
U
دارای دو هسته
caudate nucleus
U
هسته دمی
mesoplast
U
هسته یاخته
core pin
U
خار هسته
nucellus
U
هسته تخم چه
nuclear electron
U
الکترون هسته
nuclear magneton
U
مگنتون هسته
endocarp
U
پوسته هسته
nuclear radius
U
شعاع هسته
solenoid core
U
هسته سولنئید
core nail
U
سوزن هسته
coil core
U
هسته بوبین
nutlet
U
هسته کوچک
condensation nucleus
U
هسته چگالش
core gap
U
چاک هسته
core hole
U
سوراخ هسته
unstable nucleus
U
هسته ناپایدار
nuclear power station
U
نیروگاه هسته ای
nuclear power plant
U
نیروگاه هسته ای
atomic power station
[plant]
U
نیروگاه هسته ای
cores
U
هسته یا دیوارهستهای
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com