English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
blurb U تقریظ یا توصیه نامه مختصری برکتابی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Letter of recommendation. U توصیه نامه
letter of reference U توصیه نامه
letter of recommendation U توصیه نامه
recommending U سفارش کردن توصیه کردن توصیه شدن
recommends U سفارش کردن توصیه کردن توصیه شدن
recommend U سفارش کردن توصیه کردن توصیه شدن
somewhat U مختصری
commentary U تقریظ
commentaries U تقریظ
to cast a g. at something U نگ اه مختصری به چیزی انداختن
capitulum U فصل یاقسمت مختصری
curriculum vitae U تاریخچه مختصری از زندگی
commentate U تقریظ نوشتن
commentating U تقریظ نوشتن
commentation U تقریظ نویسی
commentated U تقریظ نوشتن
commentates U تقریظ نوشتن
bursts U ترتیب مختصری از سیگنالهای ارسالی
burst U ترتیب مختصری از سیگنالهای ارسالی
fletcherism U عادت بخوردن مختصری غذا
inkling U اطلاع مختصری که با ان به چیزی پی برند گزارش
annotations U نوشتن تذکرات تقریظ کردن
blurb U تقریظ یااعلان مبالغه امیز
annotation U نوشتن تذکرات تقریظ کردن
post script U مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
letter of intent U تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
pourparler U جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparley U جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
cryptoparts U بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه
libelled U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libels U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeled U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeling U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelling U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libel U هجو نامه یا توهین نامه افترا
recommendations U توصیه
recommendation U توصیه
commendation U توصیه
reference U توصیه
reference U توصیه
references U توصیه
counsels U توصیه کردن
discommend U توصیه نکردن
counselling U توصیه کردن
counselled U توصیه کردن
advisable U قابل توصیه
counseled U توصیه کردن
counsel U توصیه کردن
advise U توصیه دادن
poniter U توصیه مفید
recommending U توصیه کردن
recommit U توصیه کردن
recommend U توصیه کردن
recommendatory U توصیه امیز
recommends U توصیه کردن
ground bass U اهنگ بم مختصری که میان اهنگ ملودی و هارمونی تکرارشود
advises U اگاهانیدن توصیه دادن
He advised (urged) me to go. U به من توصیه کرد که بروم
On my doctors advice. U بنا به توصیه پزشکم
swear by U جدا توصیه کردن
advising U اگاهانیدن توصیه دادن
affidavits U شهادت نامه قسم نامه
certificate U رضایت نامه شهادت نامه
certificates U رضایت نامه شهادت نامه
credential U گواهی نامه اعتبار نامه
written agreement U موافقت نامه پیمان نامه
To speake in recommendation of someone . To recommend somebody. U سفارش کسی را کردن ( توصیه ومعرفی )
I bought it on the recommendation of a friend. U طبق توصیه دوستم آنرا خریدم
You have been recommended to us. U توصیه شما رابه ما کرده اند
recommended retail price U قیمت توصیه شده برای مصرف کننده
May I use your name as a reference? U اجازه میدهید شما را بعنوان توصیه کننده بگویم؟
to a. letter U روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
What advice would you give to someone starting up in business? U چه توصیه ای شما به کسی که کسب و کار راه می اندازد می کنید؟
testacy U دارای وصیت نامه بودن نگارش وصیت نامه
nihilism U شورش و شدت عمل را توصیه کند مفهومی تقریبا" معادل نهیلیسم و انارشیسم از خودگذشتگی و تن به فنا دادن
recredential U نامهای است که بعضی اوقات رئیس دولتی که سفیر نزد ان ماموریت دارد در جواب احضار نامه سفیر به رئیس دولت فرستنده سفیر می نویسد و در واقع این نامه پاسخی است به استوار نامهای که سفیر در شروع ماموریتش تقدیم داشته است
final act سندی است که در پایان کار کنفرانس تنظیم میشود وخلاصه کارهای کنفرانس ونتایج حاصله از آن و تعهدات و موافقتهای ناشیه از آن ونیز مسائلی که جنبه فرعی دارند مانند توصیه ها وارزوهای اعضا کنفرانس را در بردارد
epistles U نامه
epistle U نامه
post boy U نامه بر
manifests U نامه
manifesting U نامه
manifested U نامه
manifest U نامه
carriers U نامه بر
carrier U نامه بر
letters U نامه
breve U نامه
correspoundence U نامه ها
letter U نامه
bylaws U ایین نامه
swamped with letters U غرق نامه
bylaw U ایین نامه
surety bond U تضمین نامه
stemma U نسب نامه
statement of a claim U افهار نامه
road book U راه نامه
registered letter U نامه سفارشی
by low U ایین نامه
collins U نامه پر سود
byelaw U ایین نامه
circular letter U نامه اداری
testimonials U گواهی نامه
certificate of incorporation U شرکت نامه
concordat U موافقت نامه
concessionary agreement U امتیاز نامه
recognizance U التزام نامه
concession deed U امتیاز نامه
billet doux U نامه عاشقانه
bacchanalian song U ساقی نامه
the original letter U عین نامه
acknowledgment U شهادت نامه
threnddy U سوگ نامه
threnod U سوگ نامه
threnode U سوگ نامه
rental U اجاره نامه
testimonials U تصدیق نامه
waybill U بار نامه
bail bond U ضمانت نامه
bill of divorce U طلاق نامه
bill of sale U بیع نامه
formulary U دستور نامه
bill of lading U بار نامه
bill of indicment U ادعا نامه
swearing formula U قسم نامه
bill of exception U اعتراض نامه
swearing formula U سوگند نامه
sylva U درخن نامه
tenency agreement U اجاره نامه
waybill U راه نامه
corrigenda U غلط نامه
letter of a U اطلاع نامه
letters patent U نامه سرگشوده
letters patent U نامه سرگشاده
letter missive U امر نامه
light list U چراغ نامه
letter de chancellerie U نامه رسمی
mailer U نامه رسان
marriage bed U عقد نامه
marriage contract U عقد نامه
memorandum of understanding U تفاهم نامه
packet boat U کشتی نامه بر
letter no U نامه شماره 5
warrant of attorney U وکالت نامه
letters of procurator U وکالت نامه
letter of indemnity U ضمانت نامه
letter of indemnity U غرامت نامه
letter of a U اگاهی نامه
letter of introduction U معرفی نامه
letter of invitation U دعوت نامه
letter of recommendation U سفارش نامه
letter writer U نامه نگاری
letter writer U نامه نویس
letter writing U نامه نگاری
letters of administration U قیم نامه
passionary U شهادت نامه
passionary U مصیبت نامه
epistoler U نامه نویس
demand note U مطالبه نامه
deed of transfer U انتقال نامه
deed of sale U بیع نامه
deed of gift U هبه نامه
deed of endowment U وقف نامه
deed of conveyance U صلح نامه
decameron U داستان نامه
credential U استوار نامه
escape chit U امان نامه
genealogical tree U شجره نامه
recognizance U تعهد نامه
pigeongram U نامه کبوتر
letter book U رونوشت نامه
leter of condolenee U تعزیت نامه
leetter writing U نامه نگاری
lease contract U اجاره نامه
l/c U اعتبار نامه
guaranty U ضمانت نامه
pursuivant U نامه رسان
genealogical tree U نسب نامه
questionary U پرسش نامه
gender tree U شجره نامه
certificate of authority U وکالت نامه
full power of attorney U وکالت نامه
letter of attorney U وکالت نامه
power of attorney U وکالت نامه
power of authority U وکالت نامه
power of procuration U وکالت نامه
warrant of attorney U اجازه نامه
letter of reference U معرفی نامه
power of procuration U اجازه نامه
power of authority U اجازه نامه
warrant of attorney U وکالت نامه
certificate of authority U اختیار نامه
full power of attorney U اختیار نامه
letter of attorney U اختیار نامه
power of attorney U اختیار نامه
power of authority U اختیار نامه
power of procuration U اختیار نامه
warrant of attorney U اختیار نامه
certificate of authority U اجازه نامه
full power of attorney U اجازه نامه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com