Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
round
U
تقریب زدن یک عدد با یک مقدار دقت کمتر
roundest
U
تقریب زدن یک عدد با یک مقدار دقت کمتر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
round
U
تقریب زدن یک عدد با یک مقدار دقت بیشتر یا کمتر
roundest
U
تقریب زدن یک عدد با یک مقدار دقت بیشتر یا کمتر
Other Matches
hypoventilation
U
تنفس کم بطوریکه مقداراکسیژن خون از مقدار عادی ان کمتر میشود
hyperventilation
U
تنفس زیاد بطوریکه مقدار دی اکسید کربن در خون از مقدارعادی ان کمتر میشود و سبب تشنج سرگیجه و غش میگردد
quad
U
درایو ROM-D که دیسک را با چهار برابر سرعت درایو یک سرعته می چرخاند و باعث مقدار داده بیشتر بر حسب کیلو بایت و نیز زمان جستجو کمتر میشود
quads
U
درایو ROM-D که دیسک را با چهار برابر سرعت درایو یک سرعته می چرخاند و باعث مقدار داده بیشتر بر حسب کیلو بایت و نیز زمان جستجو کمتر میشود
channeled
U
جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channel
U
جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channeling
U
جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channelled
U
جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channels
U
جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
access
U
تقریب
approximations
U
تقریب
accessed
U
تقریب
accesses
U
تقریب
accessing
U
تقریب
approximation
U
تقریب
setting up
U
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
sets
U
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
set
U
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
incremental computer
U
دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
table
U
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabled
U
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tables
U
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabling
U
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
metonymy
U
به تقریب گویی
Successive Approximation
U
تقریب متوالی
approximate assumption
U
فرضیه تقریب
approximating function
U
تابع تقریب
approximation function
U
تابع تقریب
approximate
U
تقریب زدن
continuum approximation
U
تقریب پیوستاری
approximated
U
تقریب زدن
approximates
U
تقریب زدن
steady state approximation
U
تقریب حالت پایا
linear approximation
U
تقریب خطی
[ریاضی]
defaulted
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulting
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaults
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
paasche price index
U
یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
fittest
U
محاسبه منحنی ای که تقریباگ تعداد نقاط یا داده را تقریب می زند
fit
U
محاسبه منحنی ای که تقریباگ تعداد نقاط یا داده را تقریب می زند
fits
U
محاسبه منحنی ای که تقریباگ تعداد نقاط یا داده را تقریب می زند
dosages
U
مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
dosage
U
مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
law of demand
U
براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
bandwidth
U
در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
retention money
U
مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
lesser
U
کمتر
less
U
کمتر
much less
U
کمتر
less than
U
کمتر از
Lt
U
کمتر از
short
U
کمتر
shorter
U
کمتر
shortest
U
کمتر
in a less degree
U
کمتر
minus
U
کمتر
minor
U
کمتر
infrequently
U
کمتر
low price
U
قیمت کمتر
A smaller number . Fewer .
U
تعداد کمتر
cut back
<idiom>
U
استفاده کمتر
minority
U
بخش کمتر
he would not accept less
U
دو روز کمتر
sub-
U
در معنای کمتر
minorities
U
بخش کمتر
inside of a week
U
کمتر از یک هفته
inside of a week
U
در یک هفته کمتر
shoat
U
خوک کمتر از یک سال
underexpose
U
کمتر از حد لزوم در معرض
short-changed
U
کمتر پول دادن
less than container load
U
کمتر از فرفیت کانتینر
short-change
U
کمتر پول دادن
stroking
U
راندن کمتر از فرفیت
strokes
U
راندن کمتر از فرفیت
short-changes
U
کمتر پول دادن
under
U
پایین تراز کمتر از
stroked
U
راندن کمتر از فرفیت
stroke
U
راندن کمتر از فرفیت
shorthanded
U
ادامه با بازیگر کمتر
le
U
to Equal or Than Less کمتر از یا برابر با
short-changing
U
کمتر پول دادن
below par
U
کمتر از بهای اسمی
below par
U
کمتر از ارزش اسمی
under-
U
پایین تراز کمتر از
underprice
U
قیمت کمتر از رقیب
hypotrophy
U
رشد کمتر ازمعمول
underquote
U
کمتر مظنه دادن
ammo minus
U
مهمات کمتر از نصف
lessens
U
کمتر شدن تخفیف یافتن
lessens
U
کمتر کردن تقلیل دادن
lessening
U
کمتر کردن تقلیل دادن
lessening
U
کمتر شدن تخفیف یافتن
embryo
U
جنین کمتر از هشت هفته
lessened
U
کمتر شدن تخفیف یافتن
infants
U
بچه کمتر ازهفت سال
reduced charge
U
خرج کمتر یا پایین تر توپ
lessen
U
کمتر کردن تقلیل دادن
he is well preserved
U
کمتر نشان پیری در او پیداست
lessen
U
کمتر شدن تخفیف یافتن
embryos
U
جنین کمتر از هشت هفته
infant
U
بچه کمتر ازهفت سال
lessened
U
کمتر کردن تقلیل دادن
weanling
U
کره اسب کمتر از یک سال
less developed countries
U
کشورهای کمتر توسعه یافته
Is there a road with little traffic?
U
آیا جاده ای با شلوغی کمتر هست؟
undervaluation
U
تقویم یاارزیابی کمتر ازمیزان واقعی
multipass overlap
U
بنابراین نقاط کمتر به نظر می آیند
undersexed
U
دارای تمایل جنسی کمتر ازطبیعی
undermanned
U
دارای نفرات کمتر از میزان لازم
undervaluing
U
کمتر از ارزش واقعی تخمین زدن
fast
U
عملی که در آن فاکتور زمان کمتر از یک است
undervalues
U
کمتر از ارزش واقعی تخمین زدن
underlet
U
کمتر از ارزش واقعی اجاره دادن
undercool
U
خیلی کمتر از میزان لازم سردکردن
fasts
U
عملی که در آن فاکتور زمان کمتر از یک است
ultralight aircraft
U
هواپیمائی با وزن کمتر از454 کیلوگرم
Is there a road with little traffic?
U
آیا جاده ای با ترافیک کمتر هست؟
low speed communications
U
ارسال داده کمتر از بیت در ثانیه
nursery schools
U
مدرسه بچههای کمتر از پنج سال
factorial
U
حاصل همه اعداد کمتر از یک عدد
fasted
U
عملی که در آن فاکتور زمان کمتر از یک است
undervalue
U
کمتر از ارزش واقعی تخمین زدن
eagle
U
زدن دوضربه کمتر ازاستاندارد در یک بخش
nursery school
U
مدرسه بچههای کمتر از پنج سال
fastest
U
عملی که در آن فاکتور زمان کمتر از یک است
eagles
U
زدن دوضربه کمتر ازاستاندارد در یک بخش
underrate
U
چیزی را کمتر از قیمت واقعی نرخ گذاشتن
dry year
U
سالی که میزان بارندگی در ان از حد معمول کمتر است
underrates
U
چیزی را کمتر از قیمت واقعی نرخ گذاشتن
underrating
U
چیزی را کمتر از قیمت واقعی نرخ گذاشتن
underrated
U
چیزی را کمتر از قیمت واقعی نرخ گذاشتن
larceny petty
U
بیشتر دزدی مالی که کمتر از 11شیلینگ بهاداشت
anticlimaxes
U
بیانی که هرچه پیش می روداهمیتش کمتر میشود
bench warmer
U
ذخیرهای که کمتر فرصت بازی پیدا میکند
bench jockey
U
ذخیرهای که کمتر فرصت بازی پیدا میکند
anticlimax
U
بیانی که هرچه پیش می روداهمیتش کمتر میشود
to put
[throw]
[toss]
somebody on to the scrap heap
U
به کسی کمتر توجه کردن
[اصطلاح مجازی]
to shunt somebody aside
U
به کسی کمتر توجه کردن
[اصطلاح مجازی]
to put somebody in a backwater
U
به کسی کمتر توجه کردن
[اصطلاح مجازی]
to put somebody on the back burner
U
به کسی کمتر توجه کردن
[اصطلاح مجازی]
infants
U
در CL به طور کلی به اشخاص کمتر از 12 سال گفته میشود
infant
U
در CL به طور کلی به اشخاص کمتر از 12 سال گفته میشود
hoods
U
پوشش صوتی روی خط چاپگر که صدای آن را کمتر میکند
hood
U
پوشش صوتی روی خط چاپگر که صدای آن را کمتر میکند
By
[In]
comparison with the French, the British eat far less fish.
U
در مقایسه با فرانسوی ها، انگلیسی ها به مراتب کمتر ماهی می خورند.
run
U
اجرای سیستم با فرفیت کمتر در صورت بروز خطا
runs
U
اجرای سیستم با فرفیت کمتر در صورت بروز خطا
small claim
U
ادعانامه یا تقاضای خسارتی که مبلغ ان از 00001 ریال کمتر است
refan
U
جایگزین کردن فن اصلی بافنی با قطر بزرگتر و مراحل کمتر
fewest
U
تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند
fewer
U
تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند
diminished radix complement
U
نمایش اعداد که در آن هر رقم در عدد از یک واحد کمتر از پایه کم خواهد شد
man down
U
بازی با یک نفر کمتر از عده معمولی بعلت اخراج یک بازیگر
few
U
تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند
bravo, pattern
U
شکلی که حرارت سنج اب درعمق کمتر از 001 فاتوم نشان میدهد
cam ground piston
U
پیستونی که قطر ان در امتدادموازی با انگشتی کمتر ازقطر ان در امتداد عمود برانگشتی باشد
wrought
U
اهنی که کمتر از سه درصد ذغال دارد و خیلی سخت و چکش خور است
bell 0
U
فرم استاندارد انتقال توسط تلفن با سرعت 003 بیت درثانیه یا کمتر
complemented
U
1-تبدیل یک رقم دودویی 2-نتیجه ناشی از تفریق یک عدد از یکی کمتر از پایه
complementing
U
1-تبدیل یک رقم دودویی 2-نتیجه ناشی از تفریق یک عدد از یکی کمتر از پایه
percentile
U
یکی از مجموعههای نودونه طرح کمتر از آنکه کل درصد چیزی از بین روند
complements
U
1-تبدیل یک رقم دودویی 2-نتیجه ناشی از تفریق یک عدد از یکی کمتر از پایه
underdistance
U
روش تمرینی دونده درمسافتی کمتر از معمول مسابقه برای ازدیاد سرعت
complement
U
1-تبدیل یک رقم دودویی 2-نتیجه ناشی از تفریق یک عدد از یکی کمتر از پایه
to sugar-coat the pill
[American E]
<idiom>
U
چیزی بدی را طوری بکنند که کمتر ناخوشایند بنظر بیاید
[اصطلاح مجازی]
delayed penalty
U
چشمپوشی از پنالتی وقتی تعداد بازیگر کمتر چهار نفردر یک تیم شود
to sugar the pill
<idiom>
U
چیزی بدی را طوری بکنند که کمتر ناخوشایند بنظر بیاید
[اصطلاح مجازی]
to sweeten the pill
<idiom>
U
چیزی بدی را طوری بکنند که کمتر ناخوشایند بنظر بیاید
[اصطلاح مجازی]
broad arrow engine
U
موتور پیستونی با سه ردیف سیلندر که با زاویه کمتر از09 درجه نسبت به یکدیگرقرارگرفته اند
lightening hole
U
سوراخی که در قسمتی ازسازه که کمتر تحت تنش قراردارد برای کاهش وزن ایجادمیشود
absolute advantage
برتری مطلق یک کشور یا واحد تولیدی درعرضه یک محصول یا خدمت با هزینه ای کمتر از رقیب
check total
U
آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
checksum
U
آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
data diddling
U
روشی که در ان داده قبل واردشدن به یک فایل کامپیوتری که در ان کمتر قابل دسترس میباشد اصلاح میشود
large model
U
مدل حافظه که کد و داده تا کلید بایت جریان دارند ولی اندازه ترکیبی باید از مگابایت کمتر باشد
choke bore
U
روکشی برای سوراخ کردن یاتراش دادن داخل سیلندر که قسمت بالای ان دارای قطری کمتر از قطر اصلی سیلندرمیباشد
accelerated depreciation
U
استهلاک زودرس
[روش استهلاک دارایی در مدتی کمتر از زمان مقرر]
beam attack
U
تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
output bound
U
وسیلهای که عمل به خارج فرستادن داده ها را باسرعتی کمتر از ورود داده هاانجام بدهد
longitudinal dihedral
U
اختلاف زاویهای بین زاویه برخورد بال و زاویه برخوردسکانهای افقی که دومی معمولا کمتر است
minimim wage law
U
قانون حداقل دستمزد که براساس ان حداقل دستمزدنبایستی از میزانی که توسط دولت تعیین میشود کمتر باشد
pullet
U
جوجه مرغ یکساله و کمتر مرغ جوان
pullets
U
جوجه مرغ یکساله و کمتر مرغ جوان
dumping
U
صدور کالا به کشوردیگر و فروش ان به بهای کمتر از بهای عادی به منظور فلج ساختن صنایع داخلی ان کشور
overlaps
U
سیستم تولید چاپ با کیفیت بهتر از چاپگر matrix-dot با جایگزین کردن خط حروف و تغییر مکان به آرامی به طوری که نقاط کمتر به نظر بیایند.
overlapped
U
سیستم تولید چاپ با کیفیت بهتر از چاپگر matrix-dot با جایگزین کردن خط حروف و تغییر مکان به آرامی به طوری که نقاط کمتر به نظر بیایند.
overlap
U
سیستم تولید چاپ با کیفیت بهتر از چاپگر matrix-dot با جایگزین کردن خط حروف و تغییر مکان به آرامی به طوری که نقاط کمتر به نظر بیایند.
t value
U
مقدار تی
spatters
U
مقدار کم
values
U
مقدار
summa
U
مقدار
valuing
U
مقدار
iso quant
U
مقدار
extent
U
حد مقدار
penny worth
U
مقدار کم
outturn
U
مقدار
royalty tonnage
U
مقدار
scantling
U
مقدار
measurment
U
مقدار
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com