Perdic | تفنگ کالیبر بزرگ برای شکاربزرگ | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (25 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	deer refle U	تفنگ کالیبر بزرگ برای شکاربزرگ

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	thirty thirty U	تفنگ با فشنگ کالیبر 03 باباروت 03
	bore U	وسیله سوراخ کردن کالیبر تفنگ
	bores U	وسیله سوراخ کردن کالیبر تفنگ
	caliber U	قطرگلوله قطردهانه تفنگ یا توپ کالیبر
	big bore U	اسلحه دارای کالیبر بزرگ بیش از 220
	high power U	تفنگ شکاری بزرگ
	double barreled shotgun U	تفنگ دولول برای تیراندازی جداگانه
	fowling piece U	تفنگ سبک برای شکار پرنده وحیوان کوچک
	stock U	رها کردن پرنده دست اموز برای شکارقنداق تفنگ
	stocked U	رها کردن پرنده دست اموز برای شکارقنداق تفنگ
	shared U	IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
	share U	IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
	shares U	IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
	safety U	بازی بیلیارد دفاعی که گویها را در جای نامناسبی برای حریف باقی می گذاردضامن تفنگ
	v ring U	تصویر شکاف درجه تفنگ روی خال سیاه هدف برای نمره دادن به تیراندازی
	fowling piece U	تفنگ پرنده زنی تفنگ شکاری
	embedded code U	کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
	safaris U	سفر برای شکار بزرگ
	safari U	سفر برای شکار بزرگ
	porte cochere U	در بزرگ برای دخول گردونه هابحیاط خانه
	sportfisherman U	قایق موتوری بزرگ برای ماهیگیری دورازساحل
	rifle shot U	تیر تفنگ تیراندازی با تفنگ
	rifle salute U	احترام با تفنگ سلام با تفنگ
	fowling piece U	تفنگ شکاری تفنگ ساچمهای
	pillow U	صخره بزرگ زیر اب در عمق کافی برای جریان ارام اب
	pillows U	صخره بزرگ زیر اب در عمق کافی برای جریان ارام اب
	guns U	تخته بزرگ وسنگین موج سواری برای موجهای سنگین
	gun U	تخته بزرگ وسنگین موج سواری برای موجهای سنگین
	case sensitive search U	جستجو برای حساسیت نسبت به بزرگ یا کوچک بودن حرف
	sighting leaf U	ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
	grooves U	کالیبر
	groove U	کالیبر
	caliber U	کالیبر
	calibers U	کالیبر
	calibres U	کالیبر
	calibre U	کالیبر
	vm/sp U	VirtualIB سیستم عاملی برای کامپیوترهای بزرگ Product System achine
	big blue U	ابی بزرگ لقبی برای شرکت بین المللی ماشینهای تجاری
	deflation port U	سوپاپ بزرگ در بالای بالن برای خروج هوا هنگام نشستن
	beach balls U	توپ بزرگ و رنگارنگ برای بازی در کنارهی دریا و دریاچه و یا استخر
	beach ball U	توپ بزرگ و رنگارنگ برای بازی در کنارهی دریا و دریاچه و یا استخر
	common U	استانداری برای تصاویر ویدیویی که پیکسلهای تصویر را بزرگ و پهن نشان میدهد
	commoners U	استانداری برای تصاویر ویدیویی که پیکسلهای تصویر را بزرگ و پهن نشان میدهد
	commonest U	استانداری برای تصاویر ویدیویی که پیکسلهای تصویر را بزرگ و پهن نشان میدهد
	keeper U	ریسمان کوچک وصل به بالای کمان ماهی بزرگ و مجاز برای سید
	critical path analysis U	استفاده از بررسیهای هر مرحله بحرانی یک پروژه بزرگ برای کمک به گروه مدیریت
	ratioing U	کوچک و بزرگ کردن عکس به مقیاس معین برای استفاده در موزاییکهای عکسی
	keepers U	ریسمان کوچک وصل به بالای کمان ماهی بزرگ و مجاز برای سید
	cogging pass U	کالیبر شمشه
	wire rod pass U	کالیبر سیم
	dull finish U	کالیبر مرده
	diamond pass U	کالیبر الماسی
	roll pass U	کالیبر نورد
	blooming pass U	کالیبر شمشه
	breaking down pass U	کالیبر شکست
	preceding pass U	کالیبر مقدماتی
	blind pass U	کالیبر کور
	bottoming reamer U	وسیلهای برای میزان و بزرگ ردن سوراخ به اندازه دلخواه بدون کج کردن لبه ها
	central U	که برای تولید کلمات بزرگ CPU با استفاده از روش ها تقسم بیت به کار می رود
	pullover gaging U	کالیبر سنجی کردن
	small arms U	سلاحهای کالیبر کوچک
	wire rod mill U	کالیبر نورد سیم
	subcaliber U	توپهای کالیبر کوچک
	small arms U	جنگ افزارسبک یا کالیبر کوچک
	small bore U	جنگ افزار کالیبر کوچک
	turret guns U	توپهایی که کالیبر انها بیش از 6 اینچ است
	guns U	توپی که طول لوله ان بین 03 تا05 کالیبر باشد
	gun U	توپی که طول لوله ان بین 03 تا05 کالیبر باشد
	Novell U	شرکت بزرگ که نرم افزار شبکه تولید می :ند. و برای سیستم عامل Netware معروف است که روی سرور PC اجرا میشود
	unix U	سیستم عامل چند کاربره عمومی سافت AT Tbell Laboraforien برای اجرا روی بیشتر کامپیوترها از PC تامین کامپیوتر و meninframe بزرگ
	My grandparents are six feet under. <idiom> U	پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
	megalomania U	مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
	He has grown into a man . U	برای خودش مردی شده ( بزرگ شده )
	museum piece U	آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
	fossil U	آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
	macropterous U	دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
	big game U	صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
	NetBEUI U	گونه پیشرفته پروتکل شبکه NetBios ساخت ماکروسافت NetBECI در شبکه قابل سیریابی نیست و برای شبکههای مابین بزرگ نامناسب میشود
	grandparents U	پدر بزرگ یا مادر بزرگ
	grandam U	مادر بزرگ ننه بزرگ
	so large U	چندان بزرگ بقدری بزرگ
	grandparent U	پدر بزرگ یا مادر بزرگ
	howitzer U	توپی که طول لوله ان برابر با 02 تا03 برابر کالیبر باشد
	capital ship U	کشتی جنگی یی که فرفیت ان بیش از ده هزار تن و مسلح به توپهایی با کالیبر بیش از8 اینچ باشد
	cray U	نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
	box pass U	جعبه کالیبر جعبه پاس
	calibration U	تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
	kiosk U	فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
	kiosks U	فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
	room-sized rug U	فرش های ایرانی [فرش های درباری] [بافت این فرش ها که برای مفروش کردن تالارها و سالن های بزرگ استفاده می شود در ایران در اواخر قرن دوازدهم رواج یافت. بیشتر مشتریان کشورهای حوزه خلیج فارس و اروپایی اند.]
	shot line U	نخ تفنگ
	shotgun U	تفنگ
	musketry U	تفنگ ها
	gun butt U	ته تفنگ
	breech U	ته تفنگ
	breech loader U	تفنگ ته پر
	shotguns U	تفنگ
	rifle gun U	تفنگ
	musketry U	تفنگ
	breechloader U	تفنگ ته پر
	smoothbore U	تفنگ
	gun U	تفنگ
	rifle (rifled bore) U	تفنگ
	firer U	تفنگ
	guns U	تفنگ
	rifles U	تفنگ
	bottom U	کف تفنگ
	rifle U	تفنگ
	bottoms U	کف تفنگ
	flint lock U	تفنگ
	gun smith U	تفنگ ساز
	breech loading U	پر کردن تفنگ از ته
	cocks U	چخماق تفنگ
	shotguns U	تفنگ ساچمهای
	breechblock U	گلنگدن تفنگ
	gun stick U	سنبه تفنگ
	pop gun U	تفنگ بادی
	stocked U	قنداق تفنگ
	burp gun U	تفنگ کوچک
	The gun went off. U	تفنگ دررفت
	lyle gun U	تفنگ لیل
	gunrack U	مقر تفنگ
	bead U	مگسک تفنگ
	stock U	قنداق تفنگ
	bullets U	گلوله تفنگ
	bullet	گلوله تفنگ
	beads U	مگسک تفنگ
	rifleman U	تفنگ دار
	riflemen U	تفنگ دار
	gunsmithery U	تفنگ سازی
	light gun U	تفنگ نوری
	harquebus U	تفنگ شمخال
	gun stock U	قنداق تفنگ
	gunning U	شکار با تفنگ
	cocking U	چخماق تفنگ
	rifle shot U	تیررس تفنگ
	rifle sling U	بند تفنگ
	muskets U	تفنگ فتیلهای
	riflery U	استعمال تفنگ
	rifle ranges U	تیررس تفنگ
	musket U	تفنگ فتیلهای
	slings U	تسمه تفنگ
	rifle man U	تفنگ دار
	backfire U	پس زدن تفنگ
	backfired U	پس زدن تفنگ
	backfires U	پس زدن تفنگ
	backfiring U	پس زدن تفنگ
	sling U	تسمه تفنگ
	grooves U	خان تفنگ
	groove U	خان تفنگ
	slinging U	تسمه تفنگ
	Load the gun. U	تفنگ را پر از فشنگ کن
	rifle range U	تیررس تفنگ
	poop U	تفنگ درکردن
	butted U	قنداق تفنگ
	butted U	ته قنداق تفنگ
	butt U	قنداق تفنگ
	butt U	ته قنداق تفنگ
	shotguns U	تفنگ شکاری
	butts U	ته قنداق تفنگ
	poops U	تفنگ درکردن
	rowet U	چخماق تفنگ
	buttstock U	قنداق تفنگ
	cleaning rod U	سمبه تفنگ
	butts U	قنداق تفنگ
	cock U	چخماق تفنگ
	shotgun U	تفنگ ساچمهای
	gauges U	اندازه تفنگ
	percussion lock U	ماشه تفنگ
	gunsmiths U	تفنگ ساز
	triggers U	ماشه تفنگ
	gage U	بند تفنگ
	pop gun U	تفنگ بچگانه
	triggered U	ماشه تفنگ
	gunsmit U	تفنگ ساز
	popgun U	تفنگ خفیف
	trigger U	ماشه تفنگ
	gunsmith U	تفنگ ساز
	gauged U	اندازه تفنگ
	percussion gun U	تفنگ دنگی
	kicked U	لگد تفنگ
	fusee U	تفنگ چخماقی
	target rifle U	تفنگ مشقی
	phiz U	صفیرگلوله تفنگ
	strap U	بند تفنگ
	gunners U	شکارچی با تفنگ
	air gun U	تفنگ بادی
	automatic rifle U	تفنگ خودکار
	electron gun U	تفنگ الکترونی
	gun U	تفنگ الکترونی
	to miss fire U	در نرفتن از تفنگ
	matchlock U	تفنگ فتیلهای
	gauge U	اندازه تفنگ
	kick U	لگد تفنگ
	firelock U	تفنگ فتیلهای
	arquebus U	تفنگ قدیمی
	gunner U	شکارچی با تفنگ
	kicking U	لگد تفنگ
	To pull the trigger . U	ما شه تفنگ را کشیدن
	blowgun U	تفنگ بادی