English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
balance of trade U تفاوت رقم واردات و صادرات کشور در زمان معین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
trade gap U تفاوت بین صادرات و واردات یک کشور
balance of trade U تفاوت رقم صادرات و واردات دوکشور با هم
import and export U واردات و صادرات
passive trade balance U فزونی واردات بر صادرات
export import bank U بانک صادرات واردات
trade deficit U حالتیکه در ان صادرات یک کشور کمترازواردات ان باشد
favourble balance of trade U تعادل مطلوب تجارتی موازنه مثبت بیشتر بودن صادرات یک کشور ازوارداتش
census of production U امار تخمینی تولیدات در یک کشور در مدت معین
currency depreciation race U تخفیف قیمت پول رایج کشور نسبت به پول سایرممالک که باعث افزایش صادرات میشود
patches U مدت زمان معین
patch U مدت زمان معین
fixed time call U مکالمه در زمان معین و ثابت
decompression diving U غواصی در عمق یا زمان معین
aoristic U وابسته به زمان ماضی غیر معین
height delay U زمان تاخیر رسیدن هواپیمابارتفاع معین
work load U مقدارکاری که یک کارگر در زمان معین انجام میدهد
should U زمان ماضی واسم مفعول فعل معین shall
failure U تعداد مشخص خطا در یک دوره زمان معین
failures U تعداد مشخص خطا در یک دوره زمان معین
decay curves U منحنی نمایش کاهش تشعشعات اتمی در زمان معین
rain check <idiom> رد کردن درخواستی برای یک تاریخ معین و موکول آن به زمان دیگر
import restrictions U محدودیتهای واردات ممانعتهای واردات
splits U زمان ثبت شده برای فواصل معین یک مسابقه زمان ثبت شده برای قهرمان دو 004متر
time distance U مسافت زمانی حرکت ستون مسافت طی شده در زمان معین
republics U حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
republic U حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
freedom of seas U ازادی رفت وامد کشتی ها در خارج ازابهای ساحلی کشور مجاوردر زمان صلح بدون اینکه کسی بتواند به نحوی از انحامعترض انها بشود
false attack U حمله معین شمشیرباز درانتظار واکنش معین
Burundi U کشور بروندی در مرکز خاوری افریقا و شرق کشور زئیر
secession U تجزیه جدایی یک قسمت از خاک کشور و خروج ان از حاکمیت کشور منفصل منه
extradited U مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradites U مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extraditing U مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradite U مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
provincialism U اعتقاد به لزوم عدم تمرکز دراداره کشور و تقسیم اختیارات و مسئولیتها بین ایالات ونواحی کشور
retardation U [افزایش طول نخ در اثر نیروی کشش ثابت در زمان معین] [در چله هایی که به مدت طولانی روی دار می مانند این افزایش طول مشاهده می شود و کاهش استحکام نخ و کاهش طول عمر فرش را به همرا دارد.]
innocent passage U مثل حالتی که دولتی قوای خود را جهت سوار کردن به کشتی از خاک کشور دیگری با رضایت ان کشور بدون حالت تهاجمی عبور دهد
line haul U زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
letter of recall U نامهای است که رئیس یک کشور به رئیس کشور دیگرنوشته و از او تقاضای مرخص کردن سفیری را که کارش در مملکت مرسل الیه پایان یافته میکند
import intensive U واردات پر
importation U واردات
import U واردات
importing U واردات
imported U واردات
imports U واردات
import tariff U حقوق واردات
import documents U اسناد واردات
import tariff U تعرفه واردات
import charge U تعرفه واردات
import tariff U هزینه واردات
receipts and expenses U واردات وصادرات
import charge U هزینه واردات
import charge U حقوق واردات
import licence U جواز واردات
import licences U جوازهای واردات
import licences U مجوزهای واردات
import licences U پروانههای واردات
import restriction U محدودیت واردات
import duty U حقوق واردات
restriction of imports U محدودیت واردات
impost U مالیات بر واردات
propensity to import U گرایش به واردات
volume of import U حجم واردات
caches U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache memory U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
export U صادرات
exporting U صادرات
out goings U صادرات
outgoings U صادرات
exported U صادرات
inwards U واردات کالای رسیده
import substitution policy U سیاست جانشینی واردات
import surcharge U حقوق واردات مازاد
in wards U شکمبه و روده واردات
import quotas U محدودیت کمی واردات
marginal propensity to import U میل نهائی به واردات
export licence U پروانه صادرات
export tax U مالیات بر صادرات
export surplus U مازاد صادرات
export promotion U توسعه صادرات
reexport U صادرات مجدد
capital exports U صادرات سرمایه
volume of export U حجم صادرات
export dependence U وابستگی صادرات
export incentive U انگیزه صادرات
export promotion U افزایش صادرات
export charge U هزینه صادرات
export duty U تعرفه صادرات
export charge U تعرفه صادرات
export duty U حقوق صادرات
export tariff U تعرفه صادرات
export tariff U حقوق صادرات
export charge U حقوق صادرات
export duty U هزینه صادرات
export tariff U هزینه صادرات
net exports U خالص صادرات
export documents U اسناد صادرات
export quotus U سهمیه صادرات
total exports U جمع کل صادرات
reexport U صادرات مجددکالای وارداتی
laissez-faire U ازادی صادرات وواردات
differences U تفاوت
discrepancy U تفاوت
amphoteric U بی تفاوت
apathetic U بی تفاوت
margin U تفاوت
noise margin U تفاوت خش
difference U تفاوت
margine U تفاوت
indifferent U بی تفاوت
diversity U تفاوت
diversities U تفاوت
margins U تفاوت
indfferent U بی تفاوت
exchanging U تفاوت
exchanges U تفاوت
exchanged U تفاوت
exchange U تفاوت
nonaligned U کشور غیر متعهد از نظرسیاسی کشور غیر وابسته
invisible exports U فرستاده هایا صادرات نامحسوس
export multiplier U ضریب بهم فزاینده صادرات
export incentive U تشویق دولت در جهت صادرات
extreport trade U صادرات مجدد کالاهای وارداتی
realtime U زمان حقیقی یا زمان خالص ارسال و دریافت پیامها
neutral stability U پایداری بی تفاوت
losing the exchange U تفاوت دادن
permissible deviation U تفاوت مجاز
minor exchange U تفاوت کوچک
neutral equilibrium U تعادل بی تفاوت
what the odds U چه تفاوت میکند
inequality U تفاوت نامعادله
sensed difference U تفاوت محسوس
price differential U تفاوت قیمت
significant difference U تفاوت معنادار
tolerance U تفاوت مجاز
tolerances U تفاوت مجاز
displaciment U تفاوت مکان
winning the exchang U تفاوت گرفتن
product differentiation U تفاوت محصول
inequalities U تفاوت نامعادله
circuit U روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
circuits U روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
road time U یا زمان تخلیه جاده زمان عبور ستون
discrepancy U تفاوت اشتباه در حساب
standard error of difference U خطای معیار تفاوت
in the face of such odds U با وجود این تفاوت
rank difference correlation U همبستگی تفاوت رتبه ها
as cool as a cucumber <idiom> U مثل یخ [سرد و بی تفاوت]
by far <idiom> U با تفاوت زیاد،بزرگ
they differ materially U تفاوت کلی با هم دارند
jnd U کمترین تفاوت محسوس
agio U تفاوت هزینه تسریع
sed U خطای معیار تفاوت
make over <idiom> U بی تفاوت جلوه دادن
long odds U تفاوت زیاد درمسابقه
just noticeable difference U کمترین تفاوت محسوس
It will be some time before the new factory comes online, and until then we can't fulfill demand. U آغاز به کار کردن کارخانه جدید مدتی زمان می برد و تا آن زمان قادر به تامین تقاضا نخواهیم بود.
it makes a t. difference U تفاوت خیلی زیادی نمیکند
total factor productivity U تفاوت بین رشد داده ها و ستاده ها
quality U تفاوت در شطرنج فرانسه ایتالیا و المان
to split the difference U تفاوت میان دو چیز را دو نیم کردن
markup U تفاوت بین هزینه و قیمت کالا
straight face U چهره رسمی و بی نشاط قیافه بی تفاوت
qualities U تفاوت در شطرنج فرانسه ایتالیا و المان
debt discount U تفاوت ارزش اسمی بدهی واصل مبلغ
declination U مقدار تفاوت بین شمال واقعی و مغناطیسی
time charter U اجاره وسیله نقلیه برای مدت معین اجاره کشتی برای مدت معین
country cover diagram U دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
access time U کل زمان لازم برای رسانه ذخیره سازی از وقتی که تقاضای داده میشود تا زمان بازگشت داده
IAM U فضای حافظه که زمان دستیابی بین زمان حافظه اصلی و سیستم بر پایه دیسک دارد
reference U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
references U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
presenting U زمان حاضر زمان حال
presents U زمان حاضر زمان حال
response time U زمان جواب زمان پاسخگویی
arrivals U زمان حضور زمان رسیدن
seek time U زمان جستجو زمان طلب
arrival U زمان حضور زمان رسیدن
presented U زمان حاضر زمان حال
present U زمان حاضر زمان حال
read time U زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
tour of duty U زمان گردش ماموریت زمان توقف پرسنل در مناطق مختلف ماموریت
timed U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
times U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
dive schedule U جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
time U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
imprescriptible U وابسته به اموال حقوقی که مشمول مرور زمان نیست غیر مشمول مرور زمان تجویز نشده
equation of time U خطای قرائت زمان نجومی پس ماند زمان نجومی
unemployment compensation U پرداختی در زمان بیکاری پرداخت کمکی در زمان بیکاری
execution U 1-زمان لازم برای اجرای یک برنامه یا مجموعه دستورات . 2-زمان لازم برای یک سیکل اجرا
loom time U مدت زمان بافت [از زمان چله کشی تا جدا کردن فرش بافته شده از دار و مبنای تعیین ساعات کار مفید، وقت حقیقی لازم جهت اتمام فرش و قیمت نسبی فرش می باشد.]
mercantilism U روش فکری اقتصادی مبنی بر اعتقاد به لزوم افزایش صادرات برواردات و حمایت دولت ازصنایع داخلی و بالاخره جمع اوری هر چه بیشتر طلا درمملکت
production cycle U زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
interlook dormant period U زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار
contrasting U تفاوت بین سیاه و سفید یا بین رنگها
contrasts U تفاوت بین سیاه و سفید یا بین رنگها
contrasted U تفاوت بین سیاه و سفید یا بین رنگها
contrast U تفاوت بین سیاه و سفید یا بین رنگها
frequency U زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com