English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
automatic take U تغییر پایگاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
database U مجموعه دستوراتی که به کاربر اجازه ایجاد تغییر ساده در پایگاه داده ها میدهد
database U تغییر و مدیریت و استفاده از پایگاه داده میدهد.
databases U مجموعه دستوراتی که به کاربر اجازه ایجاد تغییر ساده در پایگاه داده ها میدهد
databases U تغییر و مدیریت و استفاده از پایگاه داده میدهد.
dbms U برنامه هایی که به کاربر اجازه ایجاد و تغییر ساده پایگاه داده ها میدهد
enquiry U تقاضا برای داده یا اطلاع از وسیله یا پایگاه داده . دستیابی به داده در حافظه کامپیوتر بدون تغییر داده
square wave U باس ای که عمودی حرکت میکند. به طرف بالا سپس سطح خود را تغییر میدهد وعمودی پایین می آید. بازیابی داده از پایگاه داده ها به کار می رود
subschema U زیرمجموعه با تغییر شکل دیدگاه منطقی از شمای پایگاه داده که مورد نیاز برنامه کاربردی استفاده کننده بخصوصی میباشدزیرشمای
Other Matches
query U زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
querying U زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
aggregates U تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود
queries U زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
queried U زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
roll back U کاریک برنامه کاربردی پایگاه داده ها برای توقف تراکنش و برگشت پایگاه داده ها به وضعیت قبلی
aggregate U تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود
deployment operating base U پایگاه پشتیبانی گسترش جنگی پایگاه کمک به گسترش نیروها
station list U فهرست قسمتهای پایگاه دفترچه راهنمای قسمتهای مختلف پایگاه
privacy U قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
language U زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود
languages U زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود
sql U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود
structuring U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structures U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structure U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
dense index U اندیس پایگاه داده حاوی آدرس یا ورودی برای هر موضوع یا ورودی در پایگاه داده
query U زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queried U زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queries U زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
querying U زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
end strings U نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
unclocked U مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
transition U عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transitions U عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
hangovers U تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
hangover U تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
income effect U اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
vary U تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
varies U تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
QBE U زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
plastic U تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
variable area nozzle U نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
changes U تغییر کردن تغییر دادن
change U تغییر کردن تغییر دادن
change over U تغییر روش تغییر رویه
changed U تغییر کردن تغییر دادن
changing U تغییر کردن تغییر دادن
fm U فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
cycle U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycles U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
counter march U تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
fet U وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
angular travel U تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
gradient circuit U مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
platforms U پایگاه
stations U پایگاه
platform U پایگاه
stationed U پایگاه
station U پایگاه
post U پایگاه
site U پایگاه
sited U پایگاه
aboard U در پایگاه
lodgment or lodge U پایگاه
status U پایگاه
sites U پایگاه
posts U پایگاه
posted U پایگاه
post- U پایگاه
campound U پایگاه
naval base U پایگاه دریایی
defense base U پایگاه پدافندی
defense base U پایگاه دفاعی
air force base U پایگاه هوایی
encampment U اردو پایگاه
encampments U اردو پایگاه
advance base U پایگاه جلو
achieved status U پایگاه اکتسابی
professional status U پایگاه حرفهای
base development U تهیه پایگاه
data base U پایگاه داده ها
space station U پایگاه فضایی
space stations U پایگاه فضایی
air base U پایگاه هوایی
base camp U پایگاه مبنا
base command U فرماندهی پایگاه
outpost U پایگاه مرزی
base defense U پدافند از پایگاه
base defense U پدافند پایگاه
naval station U پایگاه دریایی
air bases U پایگاه هوایی
outposts U پایگاه مرزی
base development U ساختن پایگاه
height of site U ارتفاع پایگاه
home port U پایگاه اصلی
home port U پایگاه مادر
knowledge base U پایگاه اگاهی
databases U پایگاه داده ها
spaceport U پایگاه فضایی
space platform U پایگاه فضایی
database U پایگاه داده ها
social status U پایگاه اجتماعی
knowledge base U پایگاه معلومات
vacation camp [American E] U پایگاه تابستانی
knowledge base U پایگاه دانش
class status U پایگاه طبقهای
landing site U پایگاه فرود
hardened site U پایگاه مقاوم
base of operations U پایگاه عملیات
filbert base U پایگاه دروغین
filbert base U پایگاه فریبنده
data banks U پایگاه داده
data bank U پایگاه داده
base map U نقشه پایگاه
data bank U پایگاه داده ها
data banks U پایگاه داده ها
battle station U پایگاه جنگی
battle station U پایگاه رزمی
citadel U پایگاه مستحکم ارگ
bridgehead U پایگاه درکنار دریا
dinger U دویدن به پایگاه اصلی
active database U پایگاه دادههای فعال
naval auxiliary U پایگاه لجستیکی دریایی
corners U طرفین پایگاه اصلی
database management U مدیریت پایگاه داده ها
relational database U پایگاه داده رابطهای
cornering U طرفین پایگاه اصلی
corner U طرفین پایگاه اصلی
database structure U ساختار پایگاه داده ها
station complement U پرسنل خدماتی پایگاه
exhaustive search U جستجو هر رکورد در پایگاه
outposts U پایگاه نفوذی شطرنج
citadels U پایگاه مستحکم ارگ
floating base U پایگاه شناور دریایی
hard missile base U پایگاه مستحکم موشک
fire support base U پایگاه پشتیبانی اتش
hardware platform U پایگاه سخت افزار
distributed data base U پایگاه داده توزیعی
outpost U پایگاه نفوذی شطرنج
socioeconomic status U پایگاه اجتماعی- اقتصادی
commodore U فرمانده پایگاه هوایی
station complement U پرسنل ثابت یک پایگاه
commodores U فرمانده پایگاه هوایی
framework U مدیریت پایگاه داده
frameworks U مدیریت پایگاه داده
data base management U مدیریت پایگاه داده ها
bridgeheads U پایگاه درکنار دریا
entry U در پایگاه دادههای یا کتابخانه
fleet operating base U پایگاه عملیاتی ناوگان
advanced landing field U پایگاه هوایی مقدم
data base environment U محیط پایگاه داده
computerized data base U پایگاه دادههای کامپیوتری
data base management U مدیریت پایگاه داده
advanced landing field U پایگاه فرود مقدم
circuit clout U یک امتیاز با دویدن به پایگاه
air force base U پایگاه نیروی هوایی
air beacon U برج مراقبت پایگاه
data base manager U مدیر پایگاه داده
footholds U جای ثابت پایگاه
army base U پایگاه نیروی زمینی
data base analyst U تحلیل گر پایگاه داده
bare base U پایگاه اشغال نشده
data base specialist U متخصص پایگاه داده
foothold U جای ثابت پایگاه
database disign U طرح پایگاه داده ها
base running U دویدن بسوی پایگاه
data base administrator U مسئول پایگاه داده ها
bare base U پایگاه اماده نشده
base of operations U پایگاه عملیاتی مبنای عملیات
base loading U بارگیری انجام شده در پایگاه
very large data base U پایگاه داده بسیار بزرگ
data base management system U سیستم مدیریت پایگاه داده ها
collections U و مرتب کردن در پایگاه داده
collection U و مرتب کردن در پایگاه داده
batter's box U محوطه مستطیل نزدیک پایگاه
on line database U پایگاه داده درون خطی
relational database management U مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
connect U ضربه موفق در پایگاه دوم
hits U جستجوی موفق در پایگاه داده
hitting U جستجوی موفق در پایگاه داده
connects U ضربه موفق در پایگاه دوم
hit U جستجوی موفق در پایگاه داده
advance base U پایگاه مقدم صحنه عملیات
crowd the plate U نزدیک به پایگاه اصلی قرارگرفتن
database management system U سیستم مدیریت پایگاه داده سیستم مدیریت پایگاه داده ها
bring in U امتیاز بدست اوردن در پایگاه
database management program U برنامه مدیریت پایگاه داده ها
basic relay post U پایگاه مقدماتی تحویل و تحول بیماران
emplacement U پایگاه مستقر کردن کار گذاشتن
beachheads U پایگاه یا اراضی تسخیر شده در ساحل
relational data menagement system U سیستم مدیریت پایگاه داده رابطهای
database U روش سازماندهی و ایجاد پایگاه داده ها
database driver U برنامه راه انداز پایگاه داده
base runner U توپزنی که در پایگاه است یابسوی ان می رود
alternates U کلید غیراصلی در فایل پایگاه داده ها
rdbms U سیستم مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
databases U روش سازماندهی و ایجاد پایگاه داده ها
beachhead U پایگاه یا اراضی تسخیر شده در ساحل
alternated U کلید غیراصلی در فایل پایگاه داده ها
flat fuiile database management program U برنامه مدیریت پایگاه دادههای تک فایل
table oriented database management progr U برنامه مدیریت پایگاه دادههای جدولی
alternate escort operating base U پایگاه عملیاتی یدکی یگانهای پاسور
record oriented database management U برنامه مدیریت پایگاه دادههای رکوردی
base on halls U گرفتن امتیاز با رسیدن به پایگاه نخست
alternate U کلید غیراصلی در فایل پایگاه داده ها
crossings U پرتاب توپ که با زاویه بسمت پایگاه می اید
databases U که یک سیستم مدیریت پایگاه داده ایجاد می کنند
frameworks U ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com