Perdic | تغییر ناپذیری عاملی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	factorial invariance U	تغییر ناپذیری عاملی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	invariance U	تغییر ناپذیری
	inalterability U	تغییر ناپذیری
	immutability U	تغییر ناپذیری
	inexpiably U	بطور کفاره ناپذیری بطورجبران ناپذیری
	factorial U	عاملی
	dibasic U	دو عاملی
	factor structure U	ساختار عاملی
	factor pattern U	طرح عاملی
	factor matrix U	ماتریس عاملی
	factor loading U	وزن عاملی
	factorial design U	طرح عاملی
	factorial validity U	اعتبار عاملی
	bifactor method U	روش دو عاملی
	functional group U	گروه عاملی
	two factor theory U	نظریه دو عاملی
	two way analysis U	تحلیل دو عاملی
	one factor theory U	نظریه یک عاملی
	factor analysis U	تحلیل عاملی
	overdetermination U	تعین چند عاملی
	bifunctional catalysis U	کاتالیز کردن دو عاملی
	polyhydroxcy alcohol U	الکل چند عاملی
	sixteen factor personality questionnaire U	پرسشنامه شانزده عاملی شخصیت
	os/ U	او- اس- توسیستم عاملی برای کامپیوترهای 2/personalsysterm
	directive effect of functional groups U	اثر جهت دهندگی گروههای عاملی
	unix U	یک سیستم عاملی که براحتی قابل استفاده است
	CDRTOS U	سیستم عاملی که سخت افزار I-CD را اجرا کند
	carbonet hardness U	درجه سختی آب و عاملی جهت تعیین رنگرزی بهتر
	herbicides U	عاملی که برای از بین بردن علف ها وگیاهان بکارمیرود
	herbicide U	عاملی که برای از بین بردن علف ها وگیاهان بکارمیرود
	dos U	سیستم عاملی که توسط ماکروسافت برای IBM PC ساخته شده
	DR DOS U	سیستم عاملی که Digital Resaerch برای IBM PC ایجاد کرده است
	vm/sp U	VirtualIB سیستم عاملی برای کامپیوترهای بزرگ Product System achine
	dos U	سیستم عاملی که توسط Digital Research برای IBM PC ساخته شده است
	end strings U	نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
	unclocked U	مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
	transitions U	عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
	transition U	عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
	hangover U	تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
	income effect U	اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
	hangovers U	تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
	vary U	تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
	varies U	تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
	illimitability U	حد ناپذیری
	illimitableness U	حد ناپذیری
	indissolubility U	حل ناپذیری
	imperviousness U	نم ناپذیری
	plastic U	تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
	invincibility U	شکست ناپذیری
	irreconcilability U	وفق ناپذیری
	infallibly U	لغزش ناپذیری
	irreconcilability U	اصلاح ناپذیری
	insatiability U	تسکین ناپذیری
	inseparability U	تجزیه ناپذیری
	intolerability U	تحمل ناپذیری
	inscrutability U	تفحص ناپذیری
	interminableness U	پایان ناپذیری
	intangibility U	لمس ناپذیری
	insuperability U	شکست ناپذیری
	irreconcilableness U	وفق ناپذیری
	irreconcilableness U	اصلاح ناپذیری
	permeability U	نفود ناپذیری
	irremediableness U	چاره ناپذیری
	nonadditivity U	جمع ناپذیری
	mortmain U	انتقال ناپذیری
	irrevocability U	برگشت ناپذیری
	irreversibility U	برگشت ناپذیری
	irretrievability U	جبران ناپذیری
	irretrievability U	چاره ناپذیری
	irresistibility U	مقاومت ناپذیری
	irresistibility U	ایستادگی ناپذیری
	irreparableness U	جبران ناپذیری
	irremissibility U	بخشش ناپذیری
	irremediableness U	علاج ناپذیری
	irrefutability U	انکار ناپذیری
	irreducibility U	تحویل ناپذیری
	untouchability U	لمس ناپذیری
	inextensibility U	انبساط ناپذیری
	inflexibility U	انعطاف ناپذیری
	invulnerability U	اسیب ناپذیری
	immeasurability U	پیمایش ناپذیری
	immeusurableness U	پیمایش ناپذیری
	immiscibility U	امتزاج ناپذیری
	impassibility U	تحمل ناپذیری
	impassiveness U	تالم ناپذیری
	impenetrability U	نفوذ ناپذیری
	impenetrableness U	سرایت ناپذیری
	impenetrableness U	خلول ناپذیری
	impermeability U	نشت ناپذیری
	elastance U	برق ناپذیری
	chalktest U	ازمایش اب ناپذیری با گچ
	rigidity U	انعطاف ناپذیری
	inaccessibility U	ارتباط ناپذیری
	inaccessibility U	دسترسی ناپذیری
	inevitability U	چاره ناپذیری
	impossibility U	امکان ناپذیری
	abclution U	فرهنگ ناپذیری
	achromatisation U	رنگ ناپذیری
	achromatization U	رنگ ناپذیری
	achromatism U	رنگ ناپذیری
	acoria U	سیری ناپذیری
	imperviousness U	سرایت ناپذیری
	imperviousness U	نفوذ ناپذیری
	incommutability U	تبدیل ناپذیری
	indiscerptibility U	تجزیه ناپذیری
	indisputability U	بحث ناپذیری
	indomitability U	تسخیر ناپذیری
	ineffability U	وصف ناپذیری
	inelasticity U	کشش ناپذیری
	inerrability U	لغزش ناپذیری
	inerrable U	لغزش ناپذیری
	inexpiableness U	کفاره ناپذیری
	inexpiableness U	مرمت ناپذیری
	inexplicability U	توضیح ناپذیری
	indestructibility U	فنا ناپذیری
	indescribability U	وصف ناپذیری
	incommutability U	تخفیف ناپذیری
	incomparability U	مقایسه ناپذیری
	incompressibility U	تراکم ناپذیری
	incondensability U	انقباض ناپذیری
	incorrigibility U	اصلاح ناپذیری
	incorruption U	فساد ناپذیری
	incurability U	علاج ناپذیری
	indefatigability U	خستگی ناپذیری
	indefensibility U	دفاع ناپذیری
	indefensibility U	تصدیق ناپذیری
	inexpressibility U	بیان ناپذیری
	immobility U	تحرک ناپذیری
	elastivity U	واحد برق ناپذیری
	indispensability U	چاره ناپذیری اقتضا
	impermeability U	نفوذ ناپذیری ناتراوایی
	modulus of incompressibility U	ضریب فشار ناپذیری
	impermeability U	نفوذناپذیری تراوش ناپذیری
	wage rigidity U	انعطاف ناپذیری مزد
	rigidity of prices U	انعطاف ناپذیری قیمت ها
	rigidity of wages U	انعطاف ناپذیری مزدها
	price rigidity U	انعطاف ناپذیری قیمت
	commision agent U	نماینده حق العمل کار نماینده یا عاملی که بصورت درصد به او پرداخت میشود
	trsdos U	System Operating ShackDisk Radio Tandyسیستم عاملی برای ریزکامپیوتر 08shackTRS- radio
	unattainbility of absolute zero U	دسترس ناپذیری صفر مطلق
	impalpability U	دارای خصوصیات لمس ناپذیری
	imperturbableness U	خون سردی تشویش ناپذیری
	implacability U	تسکین ناپذیری کینه توزی
	incommensurability U	عدم تقارن سنجش ناپذیری
	real time U	سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
	variable area nozzle U	نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
	impassablility U	امکان ناپذیری عدم قابلیت عبور
	impenitence U	بی میلی نسبت بتوبه توبه ناپذیری
	changed U	تغییر کردن تغییر دادن
	change over U	تغییر روش تغییر رویه
	change U	تغییر کردن تغییر دادن
	changing U	تغییر کردن تغییر دادن
	changes U	تغییر کردن تغییر دادن
	undisputed U	بی چون وچرابی بحث ناپذیری مسلم بودن
	hydraulic fluid U	سیال ترکم ناپذیری برای انتقال و توزیع نیرو درسیستم
	fm U	فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
	cycled U	تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
	cycles U	تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
	cycle U	تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
	anoxia U	فقدان اکسیژن در سلولهای خونی و بافتی که اغلب منجربه زیانهای جبران ناپذیری میشود
	counter march U	تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
	fet U	وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
	knot ratio U	نسبت تعداد گره [این کسر جهت مقایسه تراکم گره در طول و عرض بافت بکار رفته و عاملی جهت تعیین قیمت فرش می باشد.]
	angular travel U	تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
	gradient circuit U	مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
	untouchable U	غیرقابل لمس لمس ناپذیری
	untouchables U	غیرقابل لمس لمس ناپذیری
	non return to zero U	سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
	shunting U	تغییر خط
	commutation U	تغییر
	changing U	تغییر
	changeless U	بی تغییر
	amendments U	تغییر
	changes U	تغییر
	dachi U	تغییر پا
	changed U	تغییر
	alternation U	تغییر
	mutations U	تغییر
	change U	تغییر
	variations U	تغییر
	alteration U	تغییر
	fluctuation U	تغییر
	mutation U	تغییر
	modification U	تغییر
	stationary U	بی تغییر
	variation U	تغییر
	vicissitude U	تغییر
	innovation U	تغییر
	amendment U	تغییر
	conversion U	تغییر
	misalignment U	تغییر
	innovations U	تغییر
	conversions U	تغییر
	modify U	تغییر دادن
	vary U	تغییر کردن
	to turn something into something U	تغییر دادن به
	varies U	تغییر کردن
	to convert something into something U	تغییر دادن به
	frequency change U	تغییر بسامد
	flexility U	قابلیت تغییر
	changing U	تغییر دادن