Perdic | تغییر فشار اتمسفری در واحدتغییر ارتفاع | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (3 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	vertical pressure gradient U	تغییر فشار اتمسفری در واحدتغییر ارتفاع

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	atmospheric pressure U	فشار اتمسفری
	barometric altimeter U	ارتفاع سنج بارومتری ارتفاع سنجی که با فشار جو کار میکند
	pressure head U	ارتفاع فشار
	variable area nozzle U	نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
	cabin altitude U	فشار کابین برحسب فشارمعادل ارتفاع بالای سطح زمین
	head pessure U	فشار اعمال شده توسط یک سیال به سبب ارتفاع ستون ان
	cassion discase U	تغییرات عصبی ناشی ازکاهش فشار محیط در ارتفاع بالاتر از یک یا دو اتمسفر
	absolute ceiling	حداکثر ارتفاع نسبت به سطح دریا که هواپیما میتواند تحت فشار استاندارد پرواز افقی ومتعادلی داشته باشد
	cabin pressure altimeter U	ارتفاع سنج نشان دهنده فشارکابین خلبان فشار سنج کابین
	clutter U	پارازیت اتمسفری
	cluttered U	پارازیت اتمسفری
	clutters U	پارازیت اتمسفری
	lightning discharge U	تخلیه اتمسفری
	hydrometer U	اب سنج اتمسفری
	drop height U	ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
	descentheight U	ارتفاع لازم از سطح زمین برای کم کردن از ارتفاع هواپیما
	terrain clearance U	حفظ ارتفاع امن برای پروازهواپیما تامین خودکار ارتفاع پرواز هواپیما
	flare dud U	گلوله اتمی که در ارتفاع بیش از ارتفاع پیش بینی شده منفجر میشود
	stratopause U	لایه اتمسفری در بالای استراتوسفر
	pressure altitude U	ارتفاع از روی دستگاه فشارسنج هواپیما ارتفاع فشارسنجی
	sextant altitude U	ارتفاع اندازه گیری شده ستارگان ارتفاع سکستانتی
	pile height U	ارتفاع پرز [این ارتفاع یکی از عوامل تعیین کننده قیمت و کیفیت فرش است.]
	altitude separation U	اختلاف ارتفاع سطوح مبنای ارتفاع
	advection U	جابجایی و حرکت طبقات اتمسفری بصورت افقی و تحت تاثیر گرما
	absolute altimeter U	ارتفاع سنج یا فرازیابی که ارتفاع واقعی یا فاصله واقعی هواپیما را از زمین نشان میدهد
	safe altitude U	ارتفاع تامین ارتفاع بی خطر
	transition altitude U	ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
	maximum ordinate U	حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
	ocant altitude U	ارتفاع خارج از حدود مانع ارتفاع بالای مانع
	command altitude U	ارتفاع فرمان داده شده برای پرواز ارتفاع تعیین شده برای هواپیمای رهگیر
	cabin pressure U	فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
	low altitude U	ارتفاع کم ارتفاع پست
	pressurized cabin U	اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
	compensating relief valve U	شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
	altitude height U	سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
	controlled environment U	محیطی که در ان کمیتهایی ازقبیل دما فشارترکیب اتمسفری تابشهای یونیزه کننده و میزان رطوبت در مقادیر مناسب برای موجودات زنده یا سخت افزارنگه داشته میشوند
	low airburst U	ترکش هوایی در ارتفاع کم ترکش در ارتفاع پایین
	apparent altitude U	ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
	pitot static system U	سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
	pore pressure U	فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
	bombing height U	ارتفاع رهایی بمب ارتفاع هواپیماتا هدف در موقع رهایی بمب
	end strings U	نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
	unclocked U	مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
	transitions U	عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
	transition U	عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
	income effect U	اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
	hangover U	تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
	hangovers U	تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
	varies U	تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
	vary U	تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
	cabin pressurization safety valve U	شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
	compressor pressure ratio U	نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
	isopiestic U	دارای فشار یکسان خط هم فشار
	plastic U	تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
	exmeridian altitude U	ارتفاع فوق نصف النهاری هواپیما ارتفاع نصف النهاری
	changed U	تغییر کردن تغییر دادن
	changing U	تغییر کردن تغییر دادن
	change over U	تغییر روش تغییر رویه
	changes U	تغییر کردن تغییر دادن
	change U	تغییر کردن تغییر دادن
	low head plant U	نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
	altitude azimuth U	عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
	height datum U	سطح مبنای سنجش ارتفاع سطح مبنای ارتفاع
	mean sea level U	ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
	piezoelectric U	ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
	energy absorber U	مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
	fm U	فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
	impluse level U	سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
	high voltage transformer U	ترانسفورماتور فشار قوی مبدل فشار قوی
	cycle U	تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
	cycled U	تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
	cycles U	تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
	counter march U	تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
	pitot pressure U	فشار وارد به انتن فشارسنج هواپیما یا ناو فشار انتن فشارسنج
	fet U	وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
	clear one's ears U	متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
	angular travel U	تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
	elevations U	ارتفاع
	altitude U	ارتفاع
	sawed off U	کم ارتفاع
	contour lines U	خط هم ارتفاع
	height U	ارتفاع
	depth U	ارتفاع
	heights U	ارتفاع
	apparent celestiallatitude U	ارتفاع
	low level U	در ارتفاع کم
	apothem U	ارتفاع
	line height U	ارتفاع خط
	x height U	ارتفاع x
	low U	کم ارتفاع کم
	elevation U	ارتفاع
	altitudes U	ارتفاع
	low-rise U	کم ارتفاع
	depths U	ارتفاع
	attack altitude U	ارتفاع تک
	hypobaric U	مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
	low voltage distribution system U	شبکه پخش فشار ضعیف تاسیسات پخش فشار ضعیف
	gradient circuit U	مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
	critical height U	ارتفاع بحرانی
	height of rise U	ارتفاع ابگیر
	altimeters U	ارتفاع یاب
	critical altitude U	ارتفاع بحرانی
	headroom U	ارتفاع ساختمان
	depth of tooth U	ارتفاع دندانه
	humble U	بدون ارتفاع
	take a sight U	ارتفاع گرفتن
	jump altitude U	ارتفاع پرش
	astro altitude U	ارتفاع نجومی
	effective length of strut U	ارتفاع کمانش
	quadrat U	ارتفاع سنج
	humblest U	بدون ارتفاع
	cam throw U	ارتفاع منحنی
	height of rise U	ارتفاع برجستگی
	low cloud U	ابرهای کم ارتفاع
	rise U	ارتفاع پله
	cruising altitude U	ارتفاع پرواز
	suction lift U	ارتفاع مکش
	superelevation U	ارتفاع زیاد
	discharge head U	ارتفاع تخلیه
	hypsometer U	ارتفاع سنج
	cam throw U	ارتفاع بادامک
	altitude sickness U	ناخوشی ارتفاع
	absolute altitude U	ارتفاع مطلق
	hypsometer U	ارتفاع پیما
	high altitude U	از ارتفاع زیاد
	height overall U	ارتفاع ساختمان
	high altitude U	ارتفاع زیاد
	studding U	ارتفاع اتاق
	rises U	ارتفاع پله
	low altitude U	ارتفاع پایین
	height of site U	ارتفاع ایستگاه
	drop altitude U	ارتفاع بارریزی
	drop altitude U	ارتفاع پرش
	height of site U	ارتفاع پایگاه
	riser U	ارتفاع پله
	net head U	ارتفاع موثر
	safe altitude U	ارتفاع امن
	depth of abutting gap faces U	ارتفاع شکاف
	optimum height U	ارتفاع مطلوب
	ceiling U	ارتفاع ابر
	levels U	سطح ارتفاع
	altitude U	ارتفاع هواپیما
	head U	ارتفاع فشاری
	height clearance U	ارتفاع مجاز
	height adjustment	میزان ارتفاع
	bombing height U	ارتفاع بمباران
	barometric U	ارتفاع سنجی
	height of burst U	ارتفاع ترکش
	barometers U	ارتفاع سنج
	flange depth U	ارتفاع لبه
	barometer U	ارتفاع سنج
	bankful U	ارتفاع لبریزی
	total suction head U	ارتفاع کل مکشی
	altitudes U	ارتفاع هواپیما
	level U	سطح ارتفاع
	leveled U	سطح ارتفاع
	levelled U	سطح ارتفاع
	hauteur U	ارتفاع غرور
	percolation head U	ارتفاع نفوذ
	ceilings U	ارتفاع ابر
	optimum height U	حداکثر ارتفاع
	high jump U	پرش ارتفاع
	head pressure U	ارتفاع فشاری
	levelling U	ارتفاع یابی
	hight of burst U	ارتفاع ترکش
	flypast U	پرواز در ارتفاع کم
	observed altitude U	ارتفاع حقیقی
	altimeters U	ارتفاع سنج
	height of fill U	ارتفاع خاکریز
	computed altitude U	ارتفاع محسوب
	effective depth U	ارتفاع مفید
	flybys U	پرواز در ارتفاع کم
	flypasts U	پرواز در ارتفاع کم
	elevator gear U	گردونه در ارتفاع
	vertical interval U	اختلاف ارتفاع
	height of eye U	ارتفاع راصد
	altimeter U	ارتفاع سنج
	altimeter U	ارتفاع یاب
	flyby U	پرواز در ارتفاع کم
	height of centers U	ارتفاع مرکز
	height adjustment foot	پایه تنظیم ارتفاع
	altitude datum U	ارتفاع از سطح دریا
	altimeter setting U	تنظیم ارتفاع سنج
	very high U	ارتفاع خیلی بالا
	calculated altitude U	ارتفاع تنظیم شده
	datum plane U	سطح مبنای ارتفاع
	superelevation U	بلندی بر اضافه ارتفاع
	zenith distance U	فاصله ارتفاع نافر
	height adjustment scale	پایه تنظیم ارتفاع
	head U	ارتفاع ریزش سر رولور سر
	condenser height adjustment	تنظیم انقباض ارتفاع
	height adjustment screw	پیچ تنظیم ارتفاع
	barometric altitude U	ارتفاع بارومتری هواپیما
	computed altitude U	ارتفاع حساب شده
	cap height U	ارتفاع حروف بزرگ
	ceilometer U	ارتفاع سنج ابر
	angle of elevation U	زاویه ارتفاع لوله
	altitude separation U	حد سطوح مبنای ارتفاع
	zenith distance U	ارتفاع راس القدم
	altitude intercept U	رهگیری در ارتفاع بالا