Perdic | تغییر علامت | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (13 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	duff U	تغییر علامت

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	negation U	تغییر دادن علامت یک عدد
Other Matches

	symbol U	اختصار علامت اختصاری علامت تجسمی
	symbol U	علامت ترسیمی علامت فرمولی
	characters U	نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
	character U	نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
	end strings U	نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
	unclocked U	مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
	transition U	عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
	transitions U	عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
	income effect U	اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
	hangover U	تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
	hangovers U	تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
	vary U	تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
	varies U	تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
	plastic U	تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
	bingo U	علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
	variable area nozzle U	نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
	changed U	تغییر کردن تغییر دادن
	change over U	تغییر روش تغییر رویه
	changes U	تغییر کردن تغییر دادن
	changing U	تغییر کردن تغییر دادن
	change U	تغییر کردن تغییر دادن
	fm U	فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
	cycles U	تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
	cycle U	تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
	cycled U	تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
	counter march U	تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
	fet U	وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
	angular travel U	تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
	gradient circuit U	مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
	non return to zero U	سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
	indicator U	علامت
	characters U	علامت
	insignia U	علامت
	character U	علامت
	presaged U	علامت
	emblem U	علامت
	signalled U	علامت
	designation U	علامت
	designations U	علامت
	signaled U	علامت
	symptomless U	بی علامت
	emblems U	علامت
	ditto U	علامت
	presage U	علامت
	badge U	علامت
	ticks U	علامت
	ticked U	علامت
	fog signal U	علامت مه
	tick U	علامت
	apostrophes U	علامت
	apostrophe U	علامت
	mark U	علامت
	bullets U	یک علامت
	bullet U	یک علامت
	stripes U	علامت
	stripe U	علامت
	indicium U	علامت
	impresa U	علامت
	symptom U	علامت
	symptoms U	علامت
	marks U	علامت
	signal U	علامت
	presages U	علامت
	presaging U	علامت
	differentia U	علامت
	tokens U	علامت
	signum U	علامت
	badges U	علامت
	unsigned U	بی علامت
	brands U	علامت
	branding U	علامت
	token U	علامت
	brand U	علامت
	banners U	علامت
	code U	علامت
	signal generator U	علامت زا
	apostrophize U	علامت
	codes and codification U	علامت
	caret U	علامت
	symbol U	علامت
	tag U	علامت
	marine code U	علامت
	banner U	علامت
	tags U	علامت
	accident U	علامت سلاح
	showings U	علامت مظهر
	accidents U	علامت بد مرض
	showing U	علامت مظهر
	marks U	علامت گذاشتن
	accident U	علامت بد مرض
	word mark U	علامت کلمه
	typicalness U	علامت شاخصیت
	typicality U	نمونه علامت
	trig U	علامت گذاشتن
	sign digit U	رقم علامت
	zooks U	علامت تعجب
	medical badge U	علامت بهداری
	marks U	علامت گذاری
	marque U	علامت مخصوص
	oh U	علامت صفر
	sign position U	مکان علامت
	wlldcard U	علامت جانشین
	marks U	نشان علامت
	accidents U	علامت سلاح
	interrogatives U	علامت سئوال
	sign bit U	بیت علامت
	sign gestalt U	علامت- گشتالت
	invert U	علامت چاپ
	sign flag U	پرچم علامت
	blazers U	علامت گذار
	visual signal U	علامت بصری
	blazer U	علامت گذار
	inverting U	علامت چاپ
	inverts U	علامت چاپ
	interrogation point U	علامت سئوال
	ha U	علامت تعجب
	sign extension U	گسترش علامت
	sign learning U	علامت اموزی
	line clear signal U	علامت ازاد
	sign position U	موضوع علامت
	signaled U	علامت نشانه
	colon U	علامت چاپ
	logical symbol U	علامت منطقی
	logic symbol U	علامت منطقی
	line out U	با خط علامت گذاشتن
	warning signal U	علامت خطر
	sign and magnitude U	علامت و مقدار
	sign of the cross U	علامت صلیب
	warning sign U	علامت احضار
	sign magnitude U	علامت و مقدار
	warning sign U	علامت اخطار
	mark condition U	شرط علامت
	dashes U	این علامت
	dashed U	علامت زدن
	earmarking U	علامت گذاری
	dashed U	این علامت
	dash U	علامت زدن
	pharmaceutical sign U	علامت دواسازی
	signal U	علامت نشانه
	signallzation U	علامت گذاری
	picture signal U	علامت تصویر
	To give a signal ( sign) . U	علامت دادن
	positive sign U	علامت مثبت
	signaled U	علامت دادن
	say the word <idiom> U	علامت دادن
	note of a U	علامت تعجب
	signalled U	علامت نشانه
	prosign U	علامت پیشوند
	signal normalization U	هنجارسازی علامت
	signalled U	علامت دادن
	signaler U	علامت دهنده
	banner U	علامت علم
	banners U	علامت علم
	signal level U	سطح علامت
	exclamation mark	علامت تعجب
	dashes U	علامت زدن
	Trade mark. U	علامت تجارتی
	dash U	این علامت
	signal detection U	علامت یابی
	ratch U	علامت سفید
	status symbols U	علامت مقام
	status symbol U	علامت مقام
	typification U	علامت سازی
	sign position U	موقعیت علامت
	request signal U	علامت درخواست
	bracket U	این علامت
	road marking U	علامت راه
	minus signs U	علامت منها
	question marks U	علامت سوال
	what U	علامت استفهام
	processing symbol U	علامت پردازش
	prosign U	علامت قراردادی
	radar trace U	علامت رادار
	signal U	علامت دادن
	marker pen	علامت گذار
	V-signs U	علامت پیروزی
	V-sign U	علامت پیروزی
	negative signe U	علامت منفی
	radical sign U	علامت جذر
	question mark U	علامت سوال
	marked U	علامت دار
	romberg's sign U	علامت رومبرگ
	index mark U	علامت شاخص
	stand U	علامت یادبود
	control character U	علامت کنترلی
	connector symbol U	علامت اتصال
	composite symbol U	علامت ترکیبی
	commodity code U	علامت کالا
	signalling U	علامت دهی
	signed U	علامت دار
	codes and codification U	علامت گذاری
	symbol U	علامت نمون
	command signal U	علامت فرمان
	tag U	علامت زدن
	tags U	علامت زدن
	minus sign U	علامت منها
	plus signs U	علامت بعلاوه
	signaling U	علامت دهی
	plus signs U	علامت باضافه
	symbol table U	جدول علامت