English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
modification U تغییر شکل بلوری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
crystallized U بلوری
granular U بلوری
crystal lattice U شبکه بلوری
crystal grain U دانه بلوری
crystal diode U دیود بلوری
copal U سندروس بلوری
grain structure U ساختار بلوری
gum copal U سندروس بلوری
crystal microphone U میکروفون بلوری
crystal plane U سطح بلوری
grain tin U قلع بلوری
crystallizable U بلوری شدنی
amorphous U غیر بلوری
crystalline structure U ساختار بلوری
crystallizing lacquer U لاک بلوری
crystalline schist U شیست بلوری
shaly clay U رس نیمه بلوری
crystalline rock U سنگ بلوری
crystalize U بلوری شدن
calcite U سنگ اهک بلوری
crystal U زلال بلوری کردن
crystals U زلال بلوری کردن
crystal ball stopper U گلوله بلوری شیشه لیموناد
pyroxene U ماده معدنی بلوری وسفید
crystalline structure U سازه بلوری ساختمان کریستالی
unidirectional soldification U روشی برای رسیدن به موادتک بلوری
endomorph U بلوری که درجوف بلور دیگر قرار دارد
wafer U تکه کاملی از ماده نیمه هادی تک بلوری
wafers U تکه کاملی از ماده نیمه هادی تک بلوری
end strings U نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
unclocked U مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
transitions U عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transition U عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
hangovers U تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
income effect U اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
hangover U تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
varies U تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
vary U تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
plastic U تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
devitrify U از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
variable area nozzle U نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
changes U تغییر کردن تغییر دادن
changing U تغییر کردن تغییر دادن
change over U تغییر روش تغییر رویه
changed U تغییر کردن تغییر دادن
change U تغییر کردن تغییر دادن
fm U فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
cycles U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
counter march U تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
fet U وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
angular travel U تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
gradient circuit U مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
non return to zero U سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
variation U تغییر
variations U تغییر
stationary U بی تغییر
misalignment U تغییر
conversions U تغییر
conversion U تغییر
vicissitude U تغییر
fluctuation U تغییر
changes U تغییر
commutation U تغییر
mutations U تغییر
alternation U تغییر
changed U تغییر
shunting U تغییر خط
changing U تغییر
alteration U تغییر
change U تغییر
innovations U تغییر
dachi U تغییر پا
changeless U بی تغییر
innovation U تغییر
amendments U تغییر
amendment U تغییر
modification U تغییر
mutation U تغییر
modify U تغییر دادن
modifies U تغییر دادن
modificative U تغییر دهنده
moveable U قابل تغییر
modificatory U تغییر دهنده
modification of the articles U تغییر اساسنامه
mean variation U تغییر متوسط
metachromatism U تغییر رنگ
kaleidoscopes U تغییر پذیربودن
kaleidoscope U تغییر پذیربودن
modifier U تغییر دهنده
minor change U خرد تغییر
misalign U تغییر یافتن
modifiers U تغییر دهنده
modifying U تغییر دادن
varies U تغییر کردن
modifiability U تغییر پذیری
reversal shift U تغییر وارون
mutability U تغییر پذیری
mutable U تغییر پذیر
sex reversal U تغییر جنسیت
immutable U تغییر ناپذیر
supple U تغییر پذیر
invariable U تغییر ناپذیر
unalterable U تغییر ناپذیر
nonreversal shift U تغییر ناوارون
palingenesis U تغییر شکل
parathesis U ترکیبی بی تغییر
variability U تغییر پذیری
permute U تغییر دادن
constantly U بدون تغییر
changeable U تغییر پذیر
transformation U عمل تغییر
phase shift U تغییر فاز
variation U تغییر ناپایداری
changeable U قابل تغییر
secular change U تغییر قرنی
multiplier U ضریب تغییر
displacement U تغییر مکان
displacement U تغییر موضع
mutabilty U تغییر پذیری
peripeteia U تغییر ناگهانی
skittish U تغییر پذیر
rebus sic stautibus U تغییر شکل
transmutation U تغییر شکل
range of variation U ناحیه تغییر
variations U تغییر ناپایداری
put about U تغییر مسیردادن
transformation U تغییر شکل
vary U تغییر کردن
frequency change U تغییر بسامد
dimensional change U تغییر اندازه
design change U تغییر طرح
demand shift U تغییر تقاضا
deformation U تغییر شکل
current displacement U تغییر جریان
alterability U قابلیت تغییر
fluctuates U تغییر مداوم
fluctuated U تغییر مداوم
fluctuate U تغییر مداوم
weather U تغییر فصل
weathered U تغییر فصل
weathers U تغییر فصل
flexility U قابلیت تغییر
effable U قابل تغییر
displeacement of water U تغییر مکان اب
displaciment U تغییر مکان
displaceable U قابل تغییر
variant U قابل تغییر
convertibility U توانایی تغییر
concurrent variation U تغییر همزمان
change of curvature U تغییر انحنا
change in supply U تغییر عرضه
change in demand U تغییر تقاضا
behavior modification U تغییر رفتار
automatic take U تغییر پایگاه
modification U تغییر وتبدیل
altertive U تغییر دهنده
alterant U تغییر دادنی
change of place U تغییر مکان
change of speed U تغییر سرعت
speed variation U تغییر سرعت
commutable U قابل تغییر
coefficient of variation U ضریب تغییر
cinversion U تغییر شکل
changer U تغییر دهنده
change spin U چرخیدن با تغییر پا
metamorphosis U تغییر شکل
mutant U تغییر پذیر
mutants U تغییر پذیر
alterable U قابل تغییر
kainophobia U تغییر هراسی
ireversible U تغییر ناپذیر
invariant U تغییر ناپذیر
invariance U تغییر ناپذیری
mutate U تغییر دادن
mutated U تغییر دادن
mutates U تغییر دادن
mutating U تغییر دادن
kainotophobia U تغییر هراسی
lability U تغییر پذیری
left shift U تغییر مکان به چپ
magnatic displacement U تغییر مغناطیسی
lour U اخم تغییر
transform U تغییر شکل
load variation U تغییر بار
transformed U تغییر شکل
transforming U تغییر شکل
transforms U تغییر شکل
amend U تغییر دادن
amended U تغییر دادن
amending U تغییر دادن
immutability U تغییر ناپذیری
upheaval U تغییر فاحش
upheavals U تغییر فاحش
heterophonia U تغییر صدا
frequency fluctuation U تغییر فرکانس
covariation U تغییر همگام
variable U تغییر پذیر
inalterability U تغییر ناپذیری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com