English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
frequency drift U تغییر تدریجی فرکانس یک فرستنده یا اسلاتور
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
manipulative deception U تغییر فرکانس یا دستکاری دروسایل فرستنده خودی برای گول زدن دشمن فریب رادیویی عمدی
fm U فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
hangovers U تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
hangover U تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
graduates U تغییر تدریجی کردن
graduating U تغییر تدریجی کردن
graduate U تغییر تدریجی کردن
frequency fluctuation U تغییر فرکانس
tune U تغییر فرکانس دادن
frequency variation U تغییر یا نوسان فرکانس
tunes U تغییر فرکانس دادن
creeps U تغییر شکل تدریجی و کند ولی پیوسته یک ماده تحت تاثیرنیروی ثابت با تنش مداوم
creep U تغییر شکل تدریجی و کند ولی پیوسته یک ماده تحت تاثیرنیروی ثابت با تنش مداوم
frequency tolerance U میزان تغییر مجاز فرکانس
band change switch U کلید تغییر باند فرکانس
frequency distortion U تغییر شکل یافتگی فرکانس
roll back U به عقب راندن تدریجی مواضع دفاعی دشمن در هم نوردیدن تدریجی دفاع دشمن
wobbulator U تولیدکننده سیگنال اف ام که فرکانس ان با دامنه ثابت بالاپایین فرکانس مرکزی تغییرمیکند
high frequency U دارای فرکانس با تکرار زیاد امواج پر فرکانس
signalling U 1-روش فرستنده برای هشدار به گیرنده برای ارسال یک پیام . 2-ارتباط با فرستنده درباره وضعیت گیرنده
phased U معرفی تدریجی چیزی یا کاهش تدریجی چیزی
phases U معرفی تدریجی چیزی یا کاهش تدریجی چیزی
phase U معرفی تدریجی چیزی یا کاهش تدریجی چیزی
resonance U وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
resonances U وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
frequency division multilexing U مخابره چندتایی فرکانس استفاده از یک مسیرالکتریکی برای حمل دو یا چند سیگنال با فرکانسهای مختلف تسهیم براساس تقسیم فرکانس
superheterodyne U گیرنده رادیویی که در ان سیگنال دریافتی با فرکانس نوسانی موضعی به منظورایجاد فرکانس بینابین که سپس با مزیتهای متعددتقویت میشود ترکیب میگردد
critical frequency U فرکانس متنافر با فرکانس طبیعی تیغه
base band U 1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
baseband U 1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
end strings U نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
unclocked U مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
transitions U عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transition U عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
income effect U اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
vary U تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
varies U تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
step-by-step U تدریجی
step by step U تدریجی
slows U تدریجی
gradual U تدریجی
step wise U تدریجی
progressive U تدریجی
slowing U تدریجی
imperceptible U تدریجی
gradatory U تدریجی
gradational U تدریجی
slow U تدریجی
piecemeal U تدریجی
slowest U تدریجی
slower U تدریجی
slowed U تدریجی
piecemeal U بطور تدریجی
progressive assambly U نصب تدریجی
insti U ریزش تدریجی
insti U تلقین تدریجی
progressive burning U سوزش تدریجی
corrosion U فساد تدریجی
step by step excitation U تحریک تدریجی
instillation U ریزش تدریجی
delelopment U تکامل تدریجی
partial shipment U حمل تدریجی
progress payments U پرداخت تدریجی
scale down U کاهش تدریجی
evanescence U زوال تدریجی
gradation U انتقال تدریجی
gradualness U تدریجی بودن
living death U مرگ تدریجی
piecemeal U بتدریج تدریجی
quantize U تدریجی کردن
gradations U انتقال تدریجی
fail softly U با خرابی تدریجی
quantizer U تدریجی کننده
progressive relaxation U ارمیدگی تدریجی
fail soft U تخریب تدریجی
evolution U تکامل تدریجی
progressive paralysis U فلج تدریجی
erosion U تحلیل تدریجی
glaucoma U کوری تدریجی
fail soft U با خرابی تدریجی
graduality U تدریجی بودن
plastic U تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
process U پیشرفت تدریجی ومداوم
progressive burning U سوختن تدریجی خرج
insinuation U نفوذ دخول تدریجی
processes U پیشرفت تدریجی ومداوم
evolution U تحول تکامل تدریجی
gas degeneration U فساد تدریجی گازی
intergradation U محو سازی تدریجی
evanescence U فقدان تدریجی ناپایداری
instilment U ریزش و تلقین تدریجی
gradual U شیب تدریجی واهسته
progressional U دارای پیشرفت تدریجی
instantaneous frequency U مقدار لحظهای فرکانس فرکانس لحظهای
progressive cookery U پخت تدریجی غذای یکان
lysis U سقوط وزوال تدریجی مرض
abklingen U محو شدن تدریجی احساس
evolutionism U اصول ترقی و تکامل تدریجی
variable area nozzle U نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
forwarder U فرستنده
consignor U فرستنده
senders U فرستنده
sender U فرستنده
dispatcher U فرستنده
sending set U فرستنده
shipper U فرستنده
transmitter U فرستنده
chooser U فرستنده
transmitting set U فرستنده
wireless station U فرستنده
agents U فرستنده
transmitters U فرستنده
agent U فرستنده
atmospheric corrosion U فساد تدریجی در اثر مجاورت با هوا
striptease U رقص همراه با برهنگی تدریجی رقاصه
lysate U محصول زوال وفساد تدریجی سلول
changed U تغییر کردن تغییر دادن
change over U تغییر روش تغییر رویه
changing U تغییر کردن تغییر دادن
changes U تغییر کردن تغییر دادن
change U تغییر کردن تغییر دادن
winder U گرم شدن تدریجی بدن و افزودن برسرعت
escalation U افزایش تدریجی شدت و وسعت میدان جنگ
transceiver U فرستنده و گیرنده
television broadcasting station U فرستنده تلویزیون
transmitters U فرستنده رادیویی
senders U فرستنده پیام
transreceiver U فرستنده و گیرنده
jamming transmitter U فرستنده پارازیت
transmitters U دستگاه فرستنده
forwarding country U کشور فرستنده
consignor U فرستنده کالا
intermediate transmitter U فرستنده واسطه
transmitting antenna U انتن فرستنده
intermediate transmitter U فرستنده میانی
noise transmitter U فرستنده پارازیت
emergency transmitter U فرستنده اضطراری
pulse transmitter U فرستنده پالس
transmitter U فرستنده رادیویی
sending state U کشور فرستنده
service area U برد فرستنده
sender U فرستنده پیام
broadcast station U ایستگاه فرستنده
amateur transmitter U فرستنده اماتور
mobile station U فرستنده متحرک
transmitter U دستگاه فرستنده
amateur station U فرستنده تفننی
lamb's tongue U [کاهش تدریجی نرده پله ها شبیه انتهای زبان]
accrual U افزایش تدریجی مقدار یا ارزش چیزی بخصوص پول
long wave transmitter U فرستنده موج بلند
directional transmitter U فرستنده جهت دار
broadcasting station U ایستگاه رادیویی فرستنده
impluse sender U فرستنده ضربه جریان
directive sending U فرستنده جهت دار
radio telephone transmitter U فرستنده تلفن بیسیم
amateur station call letters U علامت فرستنده تفننی
handset U دستگاه فرستنده وگیرنده
handie talkie U فرستنده دستی کوچک
amateur bands U باندهای فرستنده تفننی
transceiver U دستگاه گیرنده فرستنده
transmissive U انتقال دهنده فرستنده
shipper U فرستنده کالا با کشتی
reversing U داده ازگیرنده به فرستنده
reverses U داده ازگیرنده به فرستنده
reversed U داده ازگیرنده به فرستنده
reverse U داده ازگیرنده به فرستنده
handsets U دستگاه فرستنده وگیرنده
squad cars U اتومبیل پلیس مجهز به فرستنده
squad car U اتومبیل پلیس مجهز به فرستنده
cross talk U تداخل صدا در اثرنزدیکی دو فرستنده
ultrashort wave transmitter U فرستنده موج خیلی کوتاه
scalogram U نمایش وارائه ارقام واشکال از صور ساده بصور مشکل تدریجی
choked U از کف دادن خونسردی باریکتر شدن تدریجی لوله تفنگ نزدیک دهانه
choke U از کف دادن خونسردی باریکتر شدن تدریجی لوله تفنگ نزدیک دهانه
scallywag U نمایش وارائه ارقام واشکال از صور ساده بصور مشکل تدریجی
chokes U از کف دادن خونسردی باریکتر شدن تدریجی لوله تفنگ نزدیک دهانه
maintain watch U مراقبت دایمی از پیام یک فرستنده رادیویی
transmitter signal element timing U زمان گیری عنصر سیگنال فرستنده
omnidirectional U گیرنده یا فرستنده امواج درجهت مناسب
station break U وقفه برنامه فرستنده رادیویی وتلویزیونی
carriers U فرستنده بار شرکت حمل و نقل
carrier U فرستنده بار شرکت حمل و نقل
doppler effect U اثر برگشت امواج روی فرستنده
route U مسیر یک پیام بین فرستنده و گیرنده در شبکه
communication U مسیر فیزیکی که فرستنده را به گیرنده وصل میکند
routes U مسیر یک پیام بین فرستنده و گیرنده در شبکه
universal U transmitter asynchronousreciver فرستنده /گیرنده ناهمزمان جامع
cycles U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
vor U وسیله تعیین جهت ارسال امواج فرستنده دشمن
backwards U کانالی از گیرنده به فرستنده برای حمل سیگنالهای کنترل
backward U کانالی از گیرنده به فرستنده برای حمل سیگنالهای کنترل
roam U حرکت به آسانی ودرارتباط با فرستنده ارتباطی بی سیم بودن
transceiver U گیرنده و فرستنده که می توانند سیگنال را ارسال و دریافت کنند
roams U حرکت به آسانی ودرارتباط با فرستنده ارتباطی بی سیم بودن
roamed U حرکت به آسانی ودرارتباط با فرستنده ارتباطی بی سیم بودن
roaming U حرکت به آسانی ودرارتباط با فرستنده ارتباطی بی سیم بودن
counter march U تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
gum U رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com