Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
peremptory undertaking
U
تعهد خواهان باارائه دلیل در اولین جلسه بعدی دادگاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
court session
U
جلسه دادگاه
origin writ
U
ورقهای بود که در گذشته خواهان دعوی ان را یه عنوان اولین قدم در احقاق حق خود می خریدند
sitting in camera
U
جلسه خصوصی دادگاه
spectators
U
مستمعین جلسه دادگاه
plea of tender
U
اعلام امادگی خوانده به ادای دین خواهان در دادگاه
injunctions
U
دستور کتبی دادگاه خطاب به خوانده که متضمن اجبار وی به رعایت حقوق خواهان است
injunction
U
دستور کتبی دادگاه خطاب به خوانده که متضمن اجبار وی به رعایت حقوق خواهان است
tender
U
وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
tendered
U
وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
tendering
U
وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
tenderest
U
وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
garnishment
U
میشود دائر براینکه حق تحویل اشیا یا نقودوی را به نامبرده ندارد وباید در محضر دادگاه حاضرشود و به ادعای خواهان پاسخ دهد
You scratch my back and Ill scratch yours.
<proverb>
U
خواهان کسی باش که خواهان تو باشد
rejoinder
U
پاسخ خواهان به لایحه جوابیه خواهان
rejoinders
U
پاسخ خواهان به لایحه جوابیه خواهان
first in first out
U
صف موقت که در آن اولین عنصر در اولین محل خواندن ذخیره میشود
sederunt
U
جلسه روحانیان کلیسا اعضای جلسه روحانی شورای روحانی
fifo
U
روش ذخیره سازی خواندن و نوشتن به طوری که اولین عنصر در اولین فراخوانی ذخیره میشود
fifo
U
اولین صادره از اولین وارده
first strike
U
اولین ضربت در اولین حمله
consideration
U
وجه التزام یا خسارت تادیه یاخسارت عدم انجام تعهد که در عقود و ایقاعات تعیین میشود و یا به طور کلی "ضمانت اجرای عقد و تعهد " عوض یا عوضین
considerations
U
وجه التزام یا خسارت تادیه یاخسارت عدم انجام تعهد که در عقود و ایقاعات تعیین میشود و یا به طور کلی "ضمانت اجرای عقد و تعهد " عوض یا عوضین
warranty
U
تضمین تعهد تعهد قانونی
warranties
U
تضمین تعهد تعهد قانونی
projecting
U
تولید نمایش گرافیکی دو بعدی از یک صفحه سه بعدی تصویر
for two weeks
U
جلسه دوهفته پس افتاد جلسه را به دوهفته بعدموکول کردند
judge advocate
U
دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
discharges
U
مرخص کردن هیات منصفه از دادگاه نقض حکم یا دستور دادگاه
discharge
U
مرخص کردن هیات منصفه از دادگاه نقض حکم یا دستور دادگاه
continuance
U
تمدید یا تجدید وقت دادگاه دادگاه را به عنوان تنفس موقتا" تعطیل کردن
prize courts
U
دادگاه مامور رسیدگی به مسائل مربوط به prize بدون رای این دادگاه به مال
transfer of cause
U
احاله امر از یک دادگاه به دادگاه دیگر به علل قانونی
parquet
U
محل نشستن اعضا دادگاه در دادسرامحوطه دادگاه
purging a contempt of court
U
جریمه اهانت به دادگاه غرامت توهین به دادگاه
manadamus
U
حکم دادگاه بالاتربه دادگاه پایین تر
remanet
U
احاله موضوع از یک دادگاه به دادگاه دیگر
PHIGS
U
برنامه واسط استاندارد بین نرم افزار و آداپتور گرافیکی که از مجموعهای از دستورات استاندارد برای رسم و تغییر تصاویر دو بعدی و سه بعدی تشکیل شده است
writ
U
دستور دادگاه حکم دادگاه
writs
U
دستور دادگاه حکم دادگاه
summary court
U
دادگاه اولیه دادگاه پادگانی
preemptive multitasking
U
حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت
fifo
U
که اولین عنصری که وارد صف میشود. اولین عنصری است که خوانده میشود
arrests
U
جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
arrested
U
جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
arrest
U
جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
trimetrogon
U
عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
subscribes
U
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribing
U
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribed
U
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribe
U
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
desirous
U
خواهان
actors
U
خواهان
actor
U
خواهان
demandant
U
خواهان
wishful
U
خواهان
petitioners
U
خواهان
petitioner
U
خواهان
candidate
U
خواهان
candidates
U
خواهان
plaintiff
U
خواهان
complainants
U
خواهان
fondest
U
خواهان
fonder
U
خواهان
plaintiffs
U
خواهان
fond
U
خواهان
complainant
U
خواهان
pursuer
U
خواهان
pursuers
U
خواهان
claimant
[arbitration proceedings]
U
خواهان
[قانون]
studious
U
مشتاق خواهان
plaintiff
U
خواهان
[قانون]
complainant
[British E]
U
خواهان
[قانون]
pursuer
[Scottish English]
U
خواهان
[قانون]
petitioner
[divorce proceedings]
U
خواهان
[قانون]
plaintiff and defendant
U
خواهان وخوانده
willing
U
حاضر خواهان
surrebutter
U
اخرین پاسخ خواهان
libelant
U
دادخواست دهنده خواهان
secta
U
ادله خواهان دعوی
libellant
U
دادخواست دهنده خواهان
lonely hearts
U
اشخاص مجرد و خواهان مصاحب
libllant
U
خواهان یا شاکی دعوی افترا
suppliant
U
خواهان دعوی اعاده تصرف
non suit
U
ترک دعوی به وسیله خواهان
particulars
U
دادخواست خواهان و لایحه جوابیه خوانده
plea
U
دفاع خوانده در برابر ادعای خواهان
relicta verificatione
U
تسلیم خوانده در مقابل دعوی خواهان
pleas
U
دفاع خوانده در برابر ادعای خواهان
replication
U
جواب خواهان به دادخواست مدعی در دعوی
sittings
U
جلسه
sitting
U
جلسه
session
U
جلسه
meet
U
: جلسه
meets
U
: جلسه
seance
U
جلسه
sessions
U
جلسه
meeting
U
جلسه
meetings
U
جلسه
trespass
U
تعدی دعوی خسارت در مورد ورودغیر مجاز به ملک خواهان
demurrer
U
عبارت از ان است که خوانده ضمن تصدیق اصل افهارات خواهان
trespassed
U
تعدی دعوی خسارت در مورد ورودغیر مجاز به ملک خواهان
trespasses
U
تعدی دعوی خسارت در مورد ورودغیر مجاز به ملک خواهان
trespassing
U
تعدی دعوی خسارت در مورد ورودغیر مجاز به ملک خواهان
reunions
U
تجدید جلسه
reunion
U
تجدید جلسه
minutes
U
صورت جلسه
public session
U
جلسه علنی
minute
U
صورت جلسه
general meeting
U
جلسه عمومی
nonresident
U
غیرحاضر در جلسه
chairpersons
U
رئیس جلسه
agendas
U
دستور جلسه
chairperson
U
رئیس جلسه
order of the day
U
دستور جلسه
in the meeting of d may
U
در جلسه سوم می
agenda
U
دستور جلسه
special session
U
جلسه مخصوص
meeting
U
انجمن جلسه
meetings
U
انجمن جلسه
chairmen
U
رئیس جلسه
chairman
U
رئیس جلسه
private session
U
جلسه غیر علنی
convene
U
تشکیل جلسه دادن
to hold a session
U
جلسه منعقد کردن
to hold a meeting
U
جلسه منعقد کردن
the house went into secret session
U
مجلس جلسه سری
walkout
U
اعتصاب ,ترک جلسه
walkouts
U
اعتصاب ,ترک جلسه
The meeting was postponed.
U
جلسه را عقب انداختند
convened
U
تشکیل جلسه دادن
work out
U
برنامه یک جلسه تمرین
convenes
U
تشکیل جلسه دادن
protocols
U
صورت جلسه کنفرانس
marathons
U
جلسه گروهی طولانی
protocols
U
صورت جلسه ازمایش
marathon
U
جلسه گروهی طولانی
protocol
U
صورت جلسه کنفرانس
protocol
U
صورت جلسه ازمایش
convening
U
تشکیل جلسه دادن
record
U
صورت جلسه سابقه
seance
U
جلسه احضار روح
seance
U
جلسه احضارارواح وغیره
rehearing
U
جلسه دادرسی مجدد
convocation
U
جلسه عمومی دانشجویان
convocations
U
جلسه عمومی دانشجویان
cabinet council
U
جلسه هیات وزیران
bull session
U
جلسه محاوره ومرور
stags
U
جلسه یا مهمانی مردانه
sitting in camera
U
جلسه غیر علنی
stag
U
جلسه یا مهمانی مردانه
special session
U
جلسه فوق العاده
plea in abatement
U
دفاعی که باعث معلق ماندن یابه تعویق افتادن دعوی خواهان شود
presided
U
ریاست جلسه را بعهده داشتن
open the meeting
U
رسمیت جلسه را اعلام کردن
adjournments
U
احاله رسیدگی به جلسه بعد
to sit
U
درباره موضوعی جلسه کردن
Those who attended the meeting.
U
کسانیکه در جلسه حاضر بودند
proces verbal
U
صورت جلسه نشست نامه
preside
U
ریاست جلسه را بعهده داشتن
presiding
U
ریاست جلسه را بعهده داشتن
critiques
U
جلسه انتقاد بعد ازعملیات
presides
U
ریاست جلسه را بعهده داشتن
critic report
U
گزارش نتیجه جلسه انتقاد
critique
U
جلسه انتقاد بعد ازعملیات
adjournment
U
احاله رسیدگی به جلسه بعد
initials
U
اولین
headmost
U
اولین
initialled
U
اولین
initial
U
اولین
initiatory
U
اولین
initialed
U
اولین
initialing
U
اولین
initialling
U
اولین
the rules of protocol
U
قوانین قرارداد
[صورت جلسه کنفرانس]
The date of the meeting has been advanced.
U
تاریخ جلسه جلو افتاده است
seminar
U
جلسه بحث وتحقیق در اطراف موضوعی
seminars
U
جلسه بحث وتحقیق در اطراف موضوعی
call a metting
U
تعیین وقت و دعوت برای جلسه
committees
U
هیئت بررسی انجمن جلسه خصوصی
committee
U
هیئت بررسی انجمن جلسه خصوصی
master of ceremonies
U
متصدی تفریحات یا معرف نطاق جلسه
masters of ceremonies
U
متصدی تفریحات یا معرف نطاق جلسه
minute
U
خلاصه ساختن صورت جلسه نوشتن
prolixity
U
بی ربط یاغیرلازم در اقرارنامه یااستشهادیه که ممکن است انرا از عداد دلایل خواهان خارج کند
sponsion
U
تعهد
obligations
U
تعهد
undertaking
U
تعهد
warranty
U
تعهد
mandate
U
تعهد
assurance
U
تعهد
obstriction
U
تعهد
liabilities
U
تعهد
liability
U
تعهد
oblogation
U
تعهد
bond
U
تعهد
obligation
U
تعهد
warranties
U
تعهد
mandating
U
تعهد
mandates
U
تعهد
mandated
U
تعهد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com