Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
unliquidated obligation
U
تعهدات پرداخت نشده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
unobligated
U
اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
Other Matches
obligations incurred
U
تعهدات پرداخت شده
matt
U
فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
matte
U
فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
sets of bill
U
نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
outstanding
U
پرداخت نشده
unpolished
U
پرداخت نشده
outstandingly
U
پرداخت نشده
unpaid
U
پرداخت نشده
assemble capital stock
U
سرمایه پرداخت نشده
unliquidated obligation
U
هزینههای پرداخت نشده
unobligated
U
هزینه پرداخت نشده
outstanding accounts
U
حسابهای پرداخت نشده
unfinanced
U
مخارج پرداخت نشده
deferred liability
U
بدهیی که درسر رسید پرداخت نشده است
blank bill
U
براتی که در ان محل پرداخت قید نشده باشد
accrued interest
بهره ای که عاید شده ولی هنوز پرداخت نشده است
discharge of contract
U
انجام تعهدات قراردادی پایان دادن به تعهدات قراردادی
unpremediated
U
پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
obligations
U
تعهدات
engagement
U
تعهدات
engagements
U
تعهدات
committment
U
تعهدات
obligation
U
تعهدات
bank liabilities
U
تعهدات بانکی
primery obligation
U
تعهدات اولیه
termination of obligations
U
سقوط تعهدات
net obligations
U
تعهدات کلی
admission of liability
U
پذیرش تعهدات
secondary obligation
U
تعهدات ثانویه
capital commitment
U
تعهدات مالی
unlimited liability
U
تعهدات نامحدود
net obligations
U
جمع کل تعهدات
several covenants
U
تعهدات جداگانه
several covenants
U
تعهدات انفرادی
employer's liability
U
تعهدات کارفرما
law of obligations
U
حقوق تعهدات
liabilities and responsibilities
U
تعهدات و مسئوولیتها
carry out the obligations
U
اجرای تعهدات
unpicked
U
نچیده گزین نشده انتخاب نشده
unbroke
U
رام نشده سوقان گیری نشده
unresolved
U
تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
unbaoked
U
سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
uncommitted
U
غیر متعهد نشده تعهد نشده
unborn
U
هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
undisciplined
U
تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
professional liability insurance
U
بیمه تعهدات شغلی
public liability insurance
U
بیمه تعهدات عمومی
nonfulfilment
U
عدم انجام تعهدات
interstate engagments
U
تعهدات بین الدول
progress payment
U
پرداخت مبالغ قرارداد طبق پیشرفت کار پرداخت مرحلهای
interim financing
U
پرداخت اقساط به طور کوتاه مدت پرداخت بینابین
specialty debt
U
تعهدات مستند به اسناد رسمی
uncharged
U
محسوب نشده رسمامتهم نشده
undirected
U
رهبری نشده راهنمایی نشده
unsought
U
جستجو نشده کشف نشده
unsifted
U
الک نشده رسیدگی نشده
unset
U
جایگزین نشده جاانداخته نشده
inconsummate
U
تکمیل نشده انجام نشده
unredeemed
U
جبران نشده سبک نشده
unasked
U
خواسته نشده پرسیده نشده
untried
U
امتحان نشده محاکمه نشده
irredenta
U
انجام نشده جبران نشده
usance
U
مهلت پرداخت پرداخت مدت دار
unintended saving
U
پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
stop order
U
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
fate
U
پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
fates
U
پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
droppage
U
کسری پرداخت کسر پرداخت
res inter alios
U
debet non actaalterinocere تعهدات دو جانبه باعث اضرار شخص ثالث نمیتواند بشود
tax evasion
U
عدم پرداخت مالیات بصورت غیر قانونی فرار از پرداخت مالیات
ransoms
U
وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
ransom
U
وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
due bill
U
در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
incomplete
U
انجام نشده پر نشده
unintended investment
U
سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
rool crush
U
اثر تاخوردگی
[فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
carnet
U
اسنادی که در حمل بین المللی بکار برده میشود وموقع عبور محموله توسط کامیون از مرزهای متعددمحموله را از پرداخت حقوق گمرکی بین راه معاف می داردومحموله درمقصد باز وحقوق گمرکی مربوطه پرداخت می گردد
defacto recognition
U
شناسایی دوفاکتو شناسایی سیاسی کشوری که عملا" مستقل ودارای حق حاکمیت است ولی به عللی نمیتواند یا نمیخواهد به تعهدات بین المللی خود
claim for indemnification
U
ادعای تضمین خسارت مطالبه پرداخت خسارت مطالبه پرداخت غرامت
ability to pay principle of taxation
U
اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود
subscribes
U
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribed
U
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribing
U
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribe
U
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
final act
سندی است که در پایان کار کنفرانس تنظیم میشود وخلاصه کارهای کنفرانس ونتایج حاصله از آن و تعهدات و موافقتهای ناشیه از آن ونیز مسائلی که جنبه فرعی دارند مانند توصیه ها وارزوهای اعضا کنفرانس را در بردارد
dividend warrant
U
چک پرداخت سود سهام اجازه پرداخت سود سهام
uncharged
U
پر نشده
unbowed
U
خم نشده
unspotted
U
ننگین نشده
unnormalized
U
هنجار نشده
unsought
U
کاوش نشده
undeeded
U
در سندقید نشده
undefined
U
تعریف نشده
undirected
U
هدایت نشده
undisiplined
U
تربیت نشده
unexploded
U
منفجر نشده
uncounted
U
شمرده نشده
unleached
U
سفید نشده
unlicked
U
لیسیده نشده
uncoditioned
U
شرط نشده
unset
U
ثابت نشده
unshod
U
نعل نشده
unpublished
U
نشر نشده
unsight
U
دیده نشده
unsocialized
U
اجتماعی نشده
unstudied
U
مطالعه نشده
unwashed
U
شسته نشده
unworn
U
کهنه نشده
unworn
U
استعمال نشده
wound less
U
زخمی نشده
unpublished
U
چاپ نشده
unconnected
U
وصل نشده
unguarded
U
حراست نشده
unsaved
U
پس انداز نشده
unsaturated
U
اشباع نشده
unquestioned
U
استنتاق نشده
vacant
U
اشغال نشده
unoccupied
U
اشغال نشده
unreconstructed
U
بازسازی نشده
unquestioned
U
بحث نشده
unpremediated
U
تصور نشده
unquestioned
U
بررسی نشده
unfinished
U
تمام نشده
Before it is too late. While there is stI'll time.
U
تا دیر نشده
opens
U
واریز نشده
opened
U
واریز نشده
open
U
واریز نشده
unsaturate
U
اشباع نشده
unthickened
U
تغلیظ نشده
unguarded
U
حساب نشده
imperforate
U
منگنه نشده
unsung
U
خوانده نشده
unabated
U
کاسته نشده
unclaimed
U
مطالبه نشده
uncut
U
از هم جدا نشده
uncut
U
قطع نشده
uncut
U
بریده نشده
haggard
U
رام نشده
unfulfilled
U
اجرا نشده
unfulfilled
U
انجام نشده
undisturbed
U
مختل نشده
uncommitted
U
تقبل نشده
unabridged
U
تلخیص نشده
unabridged
U
کوتاه نشده
unchanged
U
عوض نشده
unsung
U
ستایش نشده
unsung
U
سروده نشده
in quires
U
صحافی نشده
in sheets
U
صحافی نشده
custom uncleared
U
ترخیص نشده
increate
U
افریده نشده
inedited
U
منتشر نشده
inedited
U
چاپ نشده
inextinct
U
نیست نشده
innascible
U
زایده نشده
intemerate
U
بی ناموس نشده
non switched line
U
خط گزینه نشده
autochthonous
U
جابجا نشده
unasked
U
سوال نشده
unseen
U
مکشوف نشده
unseen
U
مشاهده نشده
sightless
U
دیده نشده
uncontrolled
U
مهار نشده
uncontrolled
U
کنترل نشده
unbowed
U
سر کوب نشده
outstandingly
U
تصفیه نشده
outstandingly
U
وصول نشده
outstandingly
U
واریز نشده
outstanding
U
تصفیه نشده
outstanding
U
وصول نشده
outstanding
U
واریز نشده
unmitigated
U
کاسته نشده
uncharted
U
اکتشاف نشده
unbroken
U
رام نشده
unsettled
U
تصفیه نشده
uncircumcised
U
ختنه نشده
uncleared
U
ترخیص نشده
unbacked
U
رام نشده
unaccomplished
U
انجام نشده
unalloyed
U
الیاژ نشده
unbidden
U
دعوت نشده
uninvited
U
دعوت نشده
unattached
U
اعزام نشده
unattached
U
توفیق نشده
roughdry
U
اطو نشده
savaging
U
رام نشده
savages
U
رام نشده
savaged
U
رام نشده
savage
U
رام نشده
unadulterated
U
مخلوط نشده
tenantless
U
اشغال نشده
unearned
U
کسب نشده
the date was not specified
U
نشده بود
unaccommodated
U
فراهم نشده
uncoditioned
U
قطعی نشده
unissued
<adj.>
U
منتشر نشده
unchecked
<adj.>
U
بازرسی نشده
unaudited
<adj.>
U
بازرسی نشده
unverified
<adj.>
U
بازرسی نشده
unaudited
<adj.>
U
کنترل نشده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com