Perdic | تعهدات | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 32 (3 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	engagement U	تعهدات
	engagements U	تعهدات
	obligation U	تعهدات
	obligations U	تعهدات
	committment U	تعهدات

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	discharge of contract U	انجام تعهدات قراردادی پایان دادن به تعهدات قراردادی
	net obligations U	تعهدات کلی
	net obligations U	جمع کل تعهدات
	primery obligation U	تعهدات اولیه
	secondary obligation U	تعهدات ثانویه
	several covenants U	تعهدات انفرادی
	several covenants U	تعهدات جداگانه
	termination of obligations U	سقوط تعهدات
	unlimited liability U	تعهدات نامحدود
	liabilities and responsibilities U	تعهدات و مسئوولیتها
	law of obligations U	حقوق تعهدات
	capital commitment U	تعهدات مالی
	carry out the obligations U	اجرای تعهدات
	bank liabilities U	تعهدات بانکی
	admission of liability U	پذیرش تعهدات
	employer's liability U	تعهدات کارفرما
	public liability insurance U	بیمه تعهدات عمومی
	professional liability insurance U	بیمه تعهدات شغلی
	obligations incurred U	تعهدات پرداخت شده
	nonfulfilment U	عدم انجام تعهدات
	unliquidated obligation U	تعهدات پرداخت نشده
	interstate engagments U	تعهدات بین الدول
	specialty debt U	تعهدات مستند به اسناد رسمی
	res inter alios U	debet non actaalterinocere تعهدات دو جانبه باعث اضرار شخص ثالث نمیتواند بشود
	unobligated U	اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
	defacto recognition U	شناسایی دوفاکتو شناسایی سیاسی کشوری که عملا" مستقل ودارای حق حاکمیت است ولی به عللی نمیتواند یا نمیخواهد به تعهدات بین المللی خود
	final act	سندی است که در پایان کار کنفرانس تنظیم میشود وخلاصه کارهای کنفرانس ونتایج حاصله از آن و تعهدات و موافقتهای ناشیه از آن ونیز مسائلی که جنبه فرعی دارند مانند توصیه ها وارزوهای اعضا کنفرانس را در بردارد

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy