Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
airframe mechanic
U
تعمیرکار بدنه هواپیما بامجوز اف ا ا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
mechanic
U
تعمیرکار وسایل نقلیه تعمیرکار اتومبیل
fuselages
U
بدنه هواپیما
airframe
U
بدنه هواپیما
fuselage
U
بدنه هواپیما
aviation structural mechanic
U
مکانیک بدنه هواپیما
cocooning
U
روکش دادن بدنه هواپیما
belt frame
U
اسکلت محیطی بدنه هواپیما
empty weight
U
وزنه بدنه هواپیما و موتور وتجهیزات ان
wing position
U
وضعیت بال نسبت به بدنه هواپیما
air foil
U
سطوح ایرودینامیک هواپیماپوششهای قابل انعطاف بدنه هواپیما
bench check
U
ازمایش عملی روی قطعه بازشده از بدنه هواپیما به منظور تعیین قابلیت ادامه کار
jigs
U
ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
jig
U
ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
pods
U
محفظهای با شکل ایرودینامیکی که روی شاه تیر یا تیر و تماما" در خارج از بدنه هواپیما نصب میشود
pod
U
محفظهای با شکل ایرودینامیکی که روی شاه تیر یا تیر و تماما" در خارج از بدنه هواپیما نصب میشود
monocoque
U
ساختمان سه بعدی مثل بدنه هواپیما که فاقد سازه داخلی بوده و همه تنش بر پوسته و اجزاء ساختمانی که بلافاصله زیر ان قرار دارندوارد میگردد
cantilever ratio
U
نصف طول دو سر بال تقسیم بر حداکثر طول پنهان بال داخل بدنه هواپیما
craftsmen
U
تعمیرکار
technician
U
تعمیرکار
technicians
U
تعمیرکار
craftsman
U
تعمیرکار
testing transformer
U
مبدل تعمیرکار
mechanic
U
تعمیرکار موتور
garageman
U
تعمیرکار اتومبیل
building trade worker
U
تعمیرکار ساختمان
machinist tool
U
ابزار تعمیرکار اتومبیل
mine casemate
U
بدنه ماسوره و چاشنی مین بدنه کلاهک مین
buoyant mine case
U
بدنه مین شناور بدنه مین غوطه ور
landing gear
U
چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
approach end
U
نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
altitude sickness
U
حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
touchdown
U
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
barometric leveling
U
تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
touchdowns
U
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
aircraft scrambling
U
دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
aircraft arresting barrier
U
وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
air mileage indicator
U
کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
plane director
U
نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
aft
U
قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
spoiler
U
صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
space charter
U
اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
screwpropeller
U
پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
coordinated turn
U
دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
moment
U
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moments
U
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
holding point
U
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
arresting gear
U
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
roll in point
U
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
transition altitude
U
ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
azimuth indicator
U
شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
aprons
U
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aircraft cross servicing
U
سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
apron
U
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
troop space
U
جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
goldie
U
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
clear way
U
محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
hull
U
بدنه
trunk
U
بدنه
casing
U
بدنه
trunks
U
بدنه
compartments
U
بدنه
compartment
U
بدنه
contour
U
بدنه
hulls
U
بدنه
casings
U
بدنه
framework
U
بدنه
frameworks
U
بدنه
housing
U
بدنه
shaft
U
بدنه
shafts
U
بدنه
fuselages
U
بدنه
bodies
U
بدنه
bridge deck
U
بدنه پل
body
U
بدنه
fuselage
U
بدنه
altitude height
U
سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
command speed
U
سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
go around mode
U
روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
gate leaf
U
بدنه دریچه سد
fuselage refrence line
U
خط مبنای بدنه
shafts
U
بدنه چوبه
furnace body
U
بدنه کوره
turbin casing
U
بدنه توربین
revetment
U
پوشش بدنه
automobile body sheet
U
بدنه اتومبیل
hulks
U
بدنه کشتی
shaft
U
بدنه چوبه
hulk
U
بدنه کشتی
stock
U
بدنه رنده
motor casing
U
بدنه موتور
head
U
شبکه یا بدنه
tige
U
بدنه ساقه
the body of a carriage
U
بدنه یک کالسکه
loop body
U
بدنه حلقه
hull insurance
U
بیمه بدنه
westwork
U
بدنه غربی
white body
U
بدنه سفید
hull column
پایه بدنه
magnet case
U
بدنه اهنربا
stocked
U
بدنه رنده
magnet housing
U
بدنه اهنربا
side wall of a lock
U
بدنه سد دریچهای
buffer body
U
بدنه دافع
to connect to frame
U
اتصال به بدنه
auto body sheet
U
بدنه اتومبیل
box type van body
U
بدنه صندوق
hulls
U
بدنه کشتی
pressure hull
U
بدنه ضد فشار
hull
U
بدنه قایق
trunk
U
بدنه ستون
pump casting
U
بدنه پمپ
cartridge shell
U
بدنه پوکه
elevator casing
U
بدنه بالابر
ground
U
اتصال بدنه
trunks
U
بدنه ستون
shell
U
بدنه ساختمان
hull
U
بدنه کشتی
hulls
U
بدنه قایق
costa
U
تیغه در بدنه
shelling
U
بدنه ساختمان
monohull
U
قایق با یک بدنه
die stock
U
بدنه رنده
shells
U
بدنه ساختمان
flight control
U
دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
apparent altitude
U
ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
aircraft block speed
U
سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
steering gear housing
U
بدنه جعبه فرمان
trimaran
U
قایق با 3 بدنه موازی
trunks
U
تلگراف یا تلفن بدنه
cartridge shell
U
بدنه پوکه فشنگ
hull down
U
بدنه پشت حفاظ
thallus
U
ساقه بدنه گیاه
bottom line
U
طناب زیر بدنه
ideal energy radiator
U
رادیاتور بدنه سیاه
engine block
U
قالب یا بدنه موتور
trunk
U
تلگراف یا تلفن بدنه
multihull
U
قایق با بیش از یک بدنه
trimarans
U
قایق با 3 بدنه موازی
hull
U
بدنه یک هواپیمای دریایی
freeboard
U
بدنه فوقانی ناو
hull
U
بدنه کشتی یا دهلیزهای ان
hulls
U
بدنه کشتی یا دهلیزهای ان
hulls
U
بدنه یک هواپیمای دریایی
saddletree
U
بدنه چوبی زین
selected material
U
لایه بدنه راه
seacock
U
شیرهای بدنه ناو
displacement hull
U
قسمتی از بدنه قایق که در اب می ماند
forebody
U
بدنه قسمت جلوی ناو
catamaran
U
قایق با دو بدنه در دو سطح مختلف
head
U
بعد بالایی کتاب یا بدنه
underbody
U
قسمت بدنه قایق در زیر اب
heel
U
قسمت عقبی بدنه قایق
catamarans
U
قایق با دو بدنه در دو سطح مختلف
heels
U
قسمت عقبی بدنه قایق
modified stock car
U
اتومبیل با بدنه کهنه و موتورجدید
bonding
U
گیره اتصالی اتصال بدنه
point of no return
U
نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
low mid wing
U
بالی که در ارتفاع یک سوم بدنه قرارگرفته
topsides
U
قسمت فوقانی بدنه قایق بالای اب
rocks
U
حرکت دورانی بال به دور بدنه
rocked
U
حرکت دورانی بال به دور بدنه
hull
U
بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
crotch
U
محل انشعاب شاخه از بدنه درخت
hulls
U
بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
crotches
U
محل انشعاب شاخه از بدنه درخت
gaps
U
فاصله بین نوک قلاب و بدنه
rock
U
حرکت دورانی بال به دور بدنه
waterline
U
خط روی بدنه قایق که حد اب را نشان میدهد
gap
U
فاصله بین نوک قلاب و بدنه
planing hull
U
بدنه قایق که در سرعت زیاداز اب بیرون می اید
hoist line
U
کابلی که بدنه اسکریپر را بالاو پایین میبرد
thoroughbrace
U
تسمه چرمی متصل کننده بدنه کالسکه به فنر
maximum junction to case thermal impedan
U
مقاومت حرارتی حداکثر بین محلهای تماس و بدنه
streamline body
U
بدنه اتومبیل یاهواپیماکه ....تیزی شکل خودکمترباجریان هوامقاومت کند
herdic
U
کالسکهای که بدنه کوتاهی دارد واز عقب سوار ان میشوند
ramp
U
سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
ramps
U
سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
shelling
U
بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shell
U
بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
web
U
جزء قائم اصلی تیر یا تیرک که در طول بال یا بدنه امتدادمیابد
volumetric loading/density
U
خارج قسمت حجم کل سوخت موتور راکت جامد به کل بدنه یا پوسته
heel
U
کج شدن قایق از یک طرف قسمت بالایی بدنه تفنگ درحال هدفگیری
webs
U
جزء قائم اصلی تیر یا تیرک که در طول بال یا بدنه امتدادمیابد
shells
U
بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
heels
U
کج شدن قایق از یک طرف قسمت بالایی بدنه تفنگ درحال هدفگیری
cantilever wing
U
بال یک هواپیمای یک باله که بدون پایه یا وایرهای خارجی به بدنه هواپیمامتصل شده
sponson
U
جدار توخالی یا جاسازی شده در بدنه تانک برای تعبیه مهمات یا بی سیم
angle drill
U
ابزاری برای سوراخ کردن ورقههای فلزی که در ان مته با بدنه دریل زاویهای میسازد
breaks
U
حرکت سگ جهت اوردن شکار بازکردن بدنه اسلحه دویدن قبل ازصدای تپانچه
break
U
حرکت سگ جهت اوردن شکار بازکردن بدنه اسلحه دویدن قبل ازصدای تپانچه
altitude azimuth
U
عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
caban
U
طرز قرار گرفتن پایه هابصورت هرمی برای نگه داشتن بال بالای بدنه
azimuth guidance
U
هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
gonidium
U
یکی از سلولهای سبزی که زیر غشاء خارجی بدنه گیاه گلسنگها وجود دارد سلول جنسی جلبک ها وقارچ ها
cylinder block boring machine
U
دستگاه سوراخ کننده بدنه سیلندر ماشین مته بلوک سیلندر
air transportable sonar
U
سونار مخصوص هواپیما سونار قابل حمل با هواپیما سونار قابل حمل هوایی
pilaster
U
شبه ستون ستون چهارگوش یانیمدایره در بدنه بنا
resonances
U
وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
resonance
U
وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
chine
U
عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com