Total search result: 201 (15 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
pert U |
تعریف کارها و زمانی که هر یک نیاز دارند که برای رسیدن به هدف مرتب شده باشند |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
 |
critical path analysis U |
تعریف کارها و زمانی که هر یک نیاز دارند تابه اهداف خود برسند و نیز PERT |
 |
 |
cpu U |
کل زمانی که CPU برای پردازش دستورات نیاز دارد |
 |
 |
demand U |
تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند |
 |
 |
demands U |
تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند |
 |
 |
DPA U |
روش بار کردن پشتههای پروتکل در حافظه فقط وقتی که برای بخش خاصی نیاز باشند |
 |
 |
demanded U |
تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند |
 |
 |
null cycle U |
زمان مورد نیاز برای چرخیدن درون یک برنامه کامل بدون تعریف دادههای جدید چرخه تهی |
 |
 |
semaphore U |
مشخصات دو کار و تصدیق مناسب برای جلوگیری از قفل کردن یا سایر مشکلات وقتی که هر دو نیاز به وسیله جانبی یا تابعی دارند |
 |
 |
scheduling U |
مرتب کردن ترتیب پردازش کارها |
 |
 |
priority U |
سیستمی که کارها را به ترتیب الویت پردازش مرتب کند. |
 |
 |
priorities U |
سیستمی که کارها را به ترتیب الویت پردازش مرتب کند. |
 |
 |
parallelling U |
اگر به توجه نیاز داشته باشند |
 |
 |
parallels U |
اگر به توجه نیاز داشته باشند |
 |
 |
parallelled U |
اگر به توجه نیاز داشته باشند |
 |
 |
paralleling U |
اگر به توجه نیاز داشته باشند |
 |
 |
paralleled U |
اگر به توجه نیاز داشته باشند |
 |
 |
parallel U |
اگر به توجه نیاز داشته باشند |
 |
 |
cartels U |
اتحادیه شرکتهایی که سعی دارند بازار کالایی را دراختیار خود داشته باشند |
 |
 |
cartel U |
اتحادیه شرکتهایی که سعی دارند بازار کالایی را دراختیار خود داشته باشند |
 |
 |
Gun laws need to be revisited. U |
قوانین تفنگ نیاز به بازبینی [تجدید نظر] دارند. |
 |
 |
DNS U |
پایگاه داده توزیع شده در سیستم اینترنت که نام ها را با آدرس مط ابق میکند مثلاگ می توانید از نام www.PCP.CO.UK برای رسیدن وب سایت Peter Collin Publishing استفاده کنید و نیاز به به آدرس پیچیده شبکهای |
 |
 |
merge sorting algorithm U |
الگوریتمی که در ان محتویات دو ارایه مرتب برای ایجادارایه مرتب سوم ترکیب می شوند |
 |
 |
positive economics U |
شاخهای ازاقتصاد که دران پدیده هاانطوریکه وجود دارند موردبررسی قرارمیگیرند نه انطوریکه باید باشند |
 |
 |
final U |
رسیدن به انتهای یک دوره زمانی |
 |
 |
finals U |
رسیدن به انتهای یک دوره زمانی |
 |
 |
soft keys U |
کلیدهای روی صفحه کلید که می توانند دارای معنای تعریف شدهای توسط استفاده کننده باشند |
 |
 |
radialized U |
دارای میله هایی که پرتووارمنشعب شده باشند مرتب بشکل پرتو |
 |
 |
storage U |
حافظهای که نیاز دارد محتوایش مرتب بهنگام شود |
 |
 |
asynchronous U |
اتصال یک ترمینال که به یک وسیله دیگر متصل است به طوری که این دو نیاز نیست هم سان باشند |
 |
 |
cleanest U |
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود |
 |
 |
cleaned U |
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود |
 |
 |
clean U |
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود |
 |
 |
cleans U |
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود |
 |
 |
dynamic U |
حافظه با دستیابی تصادفی که نیاز دارد و محتوای آن مرتب بهنگام شود |
 |
 |
dynamically U |
حافظه با دستیابی تصادفی که نیاز دارد و محتوای آن مرتب بهنگام شود |
 |
 |
cards U |
روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند |
 |
 |
card U |
روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند |
 |
 |
job U |
فایل حاوی کارها با نام کارها که منتظر پردازش هستند |
 |
 |
jobs U |
فایل حاوی کارها با نام کارها که منتظر پردازش هستند |
 |
 |
set the pace <idiom> U |
برای انجام کارها رقابت ایجادکردن |
 |
 |
shell sort U |
الگوریتم ذخیره داده که داده ها در هر عمل مرتب سازی بیشتر از یک جابجایی می توانند داشته باشند |
 |
 |
thick U |
طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند |
 |
 |
thicker U |
طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند |
 |
 |
thickest U |
طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند |
 |
 |
bandwidth U |
صفحه تصویرهای با resolution بیشتر پیکسل در فضای بیشتری نمایش میدهد و به ورودی سریع و پهنای بلند بیشتر نیاز دارند |
 |
 |
dispatching priority U |
شماره کارها برای مشخص کردن تقدم انها |
 |
 |
commonest U |
سخت افزاری که برای بسیاری کارها قابل استفاده است |
 |
 |
commoners U |
سخت افزاری که برای بسیاری کارها قابل استفاده است |
 |
 |
common U |
سخت افزاری که برای بسیاری کارها قابل استفاده است |
 |
 |
dry run U |
اجرای برنامه با داده پیش فرض برای اطمینان از صحت کارها |
 |
 |
sort U |
روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند |
 |
 |
sorts U |
روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند |
 |
 |
sorted U |
روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند |
 |
 |
hierarchical communications system U |
روش اختصاص توابع کنترلی و پردازش در شبکهای از کامپیوتر که برای کارها مناسبند |
 |
 |
IrDA U |
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند |
 |
 |
Quchan U |
قوچان [شمال خراسان که از اوایل قرن یازدهم هجری قمری به بافت فرش مشغول بوده و بافندگان آن کردهای مهاجر کردستان می باشند.بیشتر فرش ها تماما پشم بوده و گره ترکی دارند.] |
 |
 |
vetoing U |
حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند |
 |
 |
vetoes U |
حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند |
 |
 |
veto U |
حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند |
 |
 |
vetoed U |
حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند |
 |
 |
simplest U |
وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی |
 |
 |
simpler U |
وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی |
 |
 |
simple U |
وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی |
 |
 |
cock and bull story U |
داستان جعلی برای تعریف ازخود |
 |
 |
cock-and-bull story U |
داستان جعلی برای تعریف ازخود |
 |
 |
cock-and-bull stories U |
داستان جعلی برای تعریف ازخود |
 |
 |
country file U |
را برای کشورهای مختلف تعریف میکند |
 |
 |
duett U |
قطعهای که برای دوخواننده یادونوازنده ساخته باشند |
 |
 |
uberstreichen U |
لگام را برای چند گام رهاکردن برای نشان دادن گام مرتب اسب |
 |
 |
the U |
حرف تعریف برای چیز یاشخص معینی |
 |
 |
Have a jock with somebody . U |
شوخی ( لطیفه ) برای کسی تعریف کردن |
 |
 |
Do the trains connect? U |
[خط] قطارها به هم اتصال دارند؟ [برای عوض کردن قطار] |
 |
 |
vdl U |
زبانی برای تعریف و معناشناسی زبانهای برنامه نویسی |
 |
 |
balance U |
برنامه ریزی برای چیزی با اینکه دو بخش معادل باشند |
 |
 |
balances U |
برنامه ریزی برای چیزی با اینکه دو بخش معادل باشند |
 |
 |
to recount something to someone [formal] U |
برای کسی چیزی را تعریف کردن [یکایک گفتن] [بازگفتن] |
 |
 |
ntsc U |
انجمن آمریکایی که استانداردها برای تلویزیون و ویدیو تعریف میکند |
 |
 |
get a word in <idiom> U |
یافتن فرصتی برای گفتن چیزی بقیه دارند صحبت میکنند |
 |
 |
schedule U |
ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره |
 |
 |
scheduled U |
ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره |
 |
 |
schedules U |
ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره |
 |
 |
boomerangs U |
وسیلهای برای رسیدن بهدفی یا |
 |
 |
boomerang U |
وسیلهای برای رسیدن بهدفی یا |
 |
 |
boomeranged U |
وسیلهای برای رسیدن بهدفی یا |
 |
 |
boomeranging U |
وسیلهای برای رسیدن بهدفی یا |
 |
 |
time over target U |
زمان رسیدن روی هدف زمانی که هواپیما روی هدف می رسد |
 |
 |
lap chart U |
جدول زمانی برای هر دور |
 |
 |
electronic cottage U |
مفهوم اجازه دادن به کارگران برای اینکه در خانه بمانند و کارها را توسط بکارگیری ترمینالهای کامپیوتر که به یک دفترمرکزی متصل میباشد انجام دهند |
 |
 |
fourth generation computers U |
زبانهایی که برای کاربر فاهر مناسب دارند و هوشمند طراحی نشده اند |
 |
 |
packet U |
گروه مشابهی که از نظراموزش و تخصص برای ماموریت معینی انتخاب شده باشند |
 |
 |
packets U |
گروه مشابهی که از نظراموزش و تخصص برای ماموریت معینی انتخاب شده باشند |
 |
 |
unidirectional soldification U |
روشی برای رسیدن به موادتک بلوری |
 |
 |
to make a r for something U |
برای رسیدن به چیزی نقاش کردن |
 |
 |
to affect something [cultivate for effect] U |
کوشش کردن برای به نتیجه ای رسیدن |
 |
 |
within reach of gunshot U |
کوشش کردن برای رسیدن به چیزی |
 |
 |
He was quite a fellow in his day. U |
زمانی برای خودش آدمی بود |
 |
 |
copyrights U |
عمل مجلس برای تصویب قانون حق چاپ و کنترل کپیهای موادی که این حق را دارند |
 |
 |
copyright U |
عمل مجلس برای تصویب قانون حق چاپ و کنترل کپیهای موادی که این حق را دارند |
 |
 |
make room for someone or something <idiom> U |
برای چیزی اوضاع را مرتب کردن |
 |
 |
to strain U |
کوشش سخت کردن [برای رسیدن به هدف] |
 |
 |
bar mitzvahs U |
جشنی که برای رسیدن پسر باین سن بر پامیشود |
 |
 |
bar mitzvah U |
جشنی که برای رسیدن پسر باین سن بر پامیشود |
 |
 |
radar mile U |
زمان لازم برای رسیدن امواج به هدف |
 |
 |
lay over <idiom> U |
به مکانی درراه رسیدن برای مدتی ماندن |
 |
 |
patterns U |
محدوده الگوهای از پیش تعریف شده که برای پر کردن ناحیه تصویر به کار می روند |
 |
 |
nomenclature U |
سیستم از پیش تعریف شده برای انتساب کلمات و نشانه ها به اعداد یا اصط لاحات |
 |
 |
pattern U |
محدوده الگوهای از پیش تعریف شده که برای پر کردن ناحیه تصویر به کار می روند |
 |
 |
customize U |
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری |
 |
 |
customising U |
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری |
 |
 |
customises U |
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری |
 |
 |
customised U |
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری |
 |
 |
We'll need 10 years at a [the] minimum. U |
ما کمکمش به ۱۰ سال [برای این کار] نیاز داریم. |
 |
 |
customizing U |
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری |
 |
 |
customized U |
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری |
 |
 |
equipment U |
وسایل مورد نیاز برای کار در یک کارخانه یا شرکت |
 |
 |
customizes U |
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری |
 |
 |
filing system U |
روش مرتب کردن متن ها برای مراجعه |
 |
 |
defaults U |
در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد |
 |
 |
defaulted U |
در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد |
 |
 |
default U |
در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد |
 |
 |
defaulting U |
در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد |
 |
 |
throw one's weight around <idiom> U |
ازنفوذ کسی برای رسیدن به چیزی استفاده کردن |
 |
 |
blocked U |
یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین |
 |
 |
block U |
یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین |
 |
 |
boot U |
اجرای مجموعهای از دستورالعمل ها برای رسیدن به موقعیت مط لوب |
 |
 |
blocks U |
یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین |
 |
 |
file level model U |
نمونهای مربوط به تعریف ساختارهای داده برای کارایی بهینه برنامههای کاربردی یا بررسیهای پایگاه |
 |
 |
thins U |
روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز |
 |
 |
thin U |
روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز |
 |
 |
thinners U |
روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز |
 |
 |
thinned U |
روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز |
 |
 |
prompts U |
نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود |
 |
 |
prompted U |
نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود |
 |
 |
prompt U |
نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود |
 |
 |
thinnest U |
روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز |
 |
 |
machined U |
کمترین دوره زمانی CPU برای اجرای یک دستور |
 |
 |
machine U |
کمترین دوره زمانی CPU برای اجرای یک دستور |
 |
 |
machines U |
کمترین دوره زمانی CPU برای اجرای یک دستور |
 |
 |
populates U |
1-حافظه یا انتخابهای مناسب برای کامپیوتر.2-تخته مدار چاپ شده که در سوکتهای خالی قط عاتی دارند |
 |
 |
populate U |
1-حافظه یا انتخابهای مناسب برای کامپیوتر.2-تخته مدار چاپ شده که در سوکتهای خالی قط عاتی دارند |
 |
 |
populating U |
1-حافظه یا انتخابهای مناسب برای کامپیوتر.2-تخته مدار چاپ شده که در سوکتهای خالی قط عاتی دارند |
 |
 |
permutations U |
تعداد روشهای مختلف برای مرتب کردن چیزی |
 |
 |
independent in come U |
درامد مرتب که شخص را ازکارکردن برای زندگانی بی نیازمیسازد |
 |
 |
permutation U |
تعداد روشهای مختلف برای مرتب کردن چیزی |
 |
 |
clock U |
باسهای مرتب برای زمان بیندی یا همگام کردن |
 |
 |
maintenance U |
مراقب مرتب از سیستم برای جلوگیری از رویداد خرابی |
 |
 |
clocks U |
باسهای مرتب برای زمان بیندی یا همگام کردن |
 |
 |
cellars U |
محل ذخیره سازی موقت داده یا ثبات یا کارها که موضوعات برای درج و حذف به صورت Lifo عمل می کنند یعنی اولی که می آید آخر از همه سرویس می گیرد |
 |
 |
cellar U |
محل ذخیره سازی موقت داده یا ثبات یا کارها که موضوعات برای درج و حذف به صورت Lifo عمل می کنند یعنی اولی که می آید آخر از همه سرویس می گیرد |
 |
 |
protocols U |
ارتباطی بین واحدهادرایستگاههای کاری مختلف که قواعد و فرمت هایی را برای مبادله پیام ها تعریف میکند |
 |
 |
protocol U |
ارتباطی بین واحدهادرایستگاههای کاری مختلف که قواعد و فرمت هایی را برای مبادله پیام ها تعریف میکند |
 |
 |
shoot the gap U |
حمله بین محافظان خط برای رسیدن به توپدار یا پاس دهنده |
 |
 |
stick bridge U |
پل دراز چوبی و فلزی کمکی برای رسیدن به گوی بیلیارد |
 |
 |
He is a man who would stoop to anything . U |
آدمی است که بهر کاری تن می دهد ( برای رسیدن به هدفش ) |
 |
 |
right of search U |
حقی که کشتیهای دول متحارب برای جستجوی ناوگان ممالک بیطرف به منظور مطمئن شدن از بیطرفیشان دارند |
 |
 |
leases U |
نوشتهای برای واگذاری یک قطعه در یک زمانی به جای پرداخت قیمت |
 |
 |
hold U |
پاسهای زمان بندی سفکرون برای سیگنال زمانی تلویزیون |
 |
 |
lease U |
نوشتهای برای واگذاری یک قطعه در یک زمانی به جای پرداخت قیمت |
 |
 |
holds U |
پاسهای زمان بندی سفکرون برای سیگنال زمانی تلویزیون |
 |
 |
binary look up U |
روش جستجوی سریع برای استفاده از لیست مرتب داده |
 |
 |
distaff U |
فرموک [وسیله ای برای رسیدن پشم و پنبه به روش سنتی و دستی] |
 |
 |
to catch at something U |
برای رسیدن بچیزی وگرفتن ان کوشش کردن وبدان نزدیک شدن |
 |
 |
condition U |
1-وضعیت یک مدار یا وسیله یا ثبات 2-وسایل مورد نیاز برای وقوع یک عمل |
 |
 |
unattended operation U |
سیستمی که بدون نیاز به اپراتور یا شخص دیگر برای بررسی کار میکند |
 |
 |
flag day U |
هر روزی که مردم برای امور خیریه پول خیرات می کنند ودر مقابل پرچم های کوچک دریافت می دارند |
 |
 |
takedown U |
مدت زمانی که یک وسیله جانبی آماده برای کار دیگری میشود |
 |
 |
current asset cycle U |
زمانی که برای تساوی حجم فروش با سرمایه جاری لازم است |
 |
 |
elapsed time U |
زمانی که کاربر برای انجام کاری روی کامپیوتر صرف میکند |
 |
 |
microsoft U |
واسط کاربر چند کاره گرافیکی که برای استفاده ساده طراحی شده است . ویندوز از نشانه ها برای نمایش دادن فایل و قط عات استفاده میکند با mouse قابل کنترل است بر عکس DOS-MS که نیاز به دستورات تایپی دارد |
 |
 |
streamed U |
تعداد کارهای مرتب شده و آماده برای پردازش در سیستم دستهای |
 |
 |
stream U |
تعداد کارهای مرتب شده و آماده برای پردازش در سیستم دستهای |
 |
 |
jobs U |
تعداد کارهای مرتب شده برای پردازش در سیستم چندکاره یا دستهای |
 |
 |
job U |
تعداد کارهای مرتب شده برای پردازش در سیستم چندکاره یا دستهای |
 |
 |
streams U |
تعداد کارهای مرتب شده و آماده برای پردازش در سیستم دستهای |
 |
 |
eia U |
استانداردی که سیگنالهای واسط را تعریف میکند و نیز نرخ ارسال و قدرتی که برای ارتباط ترمینال به مودم ها به کار می رود |
 |
 |
hybrid circuit U |
ترکیب مدارهای آنالوگ و دیجیتال در سیستم کامپیوتری برای رسیدن به هدف مخصوص |
 |
 |
bespoke software U |
نرم افزاری بکه برای یک نیاز خالص مصرف کننده نوشته شده است |
 |
 |
colony U |
گروهی ا ز مردم یک کشور که جایی دور از کشورشان مستقر شده باشند ولی تابع قوانین و حکومت کشورشان در آنجا باشند |
 |
 |
cut corners <idiom> U |
[زمانی که چیزی برای صرفه جویی در هزینه به طور بد انجام شده است] |
 |
 |
inelastic demand U |
تقاضای غیر قابل کشش تقاضا برای اجناسی که به علت گرانی بیش از حد فقط طبقه خاصی قادر به خرید ان می باشند |
 |
 |
cross examination U |
به طور کلی در CL کلیه شهود وکارشناسان و مامورین کشف جرم در موقع محاکمه بایدعلنا" و حضورا" اطلاعات خودرا بیان دارند و دادستان ووکیل متهم حق سوال کردن از ایشان را دارند |
 |
 |
international standards organization U |
سازمانی که استانداردها را برای کامپیوترهای مختلف و محصولات شبکه تولید و مرتب میکند |
 |
 |
circularization U |
تصحیح مدار ماهواره برای رسیدن یا نزدیک شدن ان به دایره کامل در ارتفاع لازم |
 |
 |
MIDI setup map U |
فایلی که حاوی تمام داده مورد نیاز برای بیان تنظیم MIDI Mapper باشد |
 |
 |
input/output U |
سیگنال قضعه از رسانه جانبی یا برای بیان اینکه نیاز به یک عمل ورودی یا خروجی است |
 |
 |
dial in modem U |
مودمی که خودکار پاسخ میدهد و در هر زمانی برای دستیابی به سیستم قابل استفاده است |
 |
 |
anti- U |
ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند |
 |
 |
the end sanctifies the means U |
خوبی وبدی وسائل رسیدن بمقصودی پس از رسیدن به ان مقصودمعلوم میشود |
 |
 |
interword spacing U |
فضای متغیر بین کلمات متن برای اینکه خط وط وسط و مرتب قرار گیرند |
 |
 |
metal oxide semiconductor U |
روش تولید و طراحی برای خانوادههای خاصی از مدارهای مجتمع با استفاده از الگویی از هادیهای آهنی و اکسیر که روی نیمه هادی قرار دارند |
 |
 |
baud U |
وسیلهای که سیگنالهای زمانی متفاوت برای یکسان کردن دادههای با نرخ مختلف را تولید میکند |
 |
 |
baud rate U |
وسیلهای که سیگنالهای زمانی متفاوت برای یکسان کردن دادههای با نرخ مختلف را تولید میکند |
 |
 |
MCA U |
تعداد قط عات الکترونیکی لازم برای مدیریت سیگنالهای زمانی و داده روی باس MCA |
 |
 |
latchkey kid [colloquial] U |
[بچه ای که برای مدت زمانی از روز بخاطر مشغله کاری پدر و مادر در خانه تنهاست.] |
 |
 |
latchkey child |
[بچه ای که برای مدت زمانی از روز بخاطر مشغله کاری پدر و مادر در خانه تنهاست.] |
 |
 |
sort U |
روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند |
 |
 |
sorts U |
روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند |
 |
 |
sorted U |
روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند |
 |
 |
exchanges U |
روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند |
 |
 |
exchanging U |
روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند |
 |