Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
chip
U
تعداد قط عات روی یک PCB یا یک وسیله
chips
U
تعداد قط عات روی یک PCB یا یک وسیله
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
cascade connection
U
تعداد وسیله یامدار که به صورت سری مرتب شده اند
duty rated
U
بیشترین تعداد عملیات که یک وسیله در یک زمان با مشخصات معلوم میتواند انجام دهد
hi res graphics
U
graphics resolution high تصویر صاف و واقعی روی صفحه نمایش که به وسیله تعداد زیادی سلولهای تصویرتولید میشود
Other Matches
combinatorics
U
محاسبه تعداد موارد یکسان تعداد راههای انجام یک کار ترکیب شناسی
round
U
تعداد تیر تعداد شلیک دور
roundest
U
تعداد تیر تعداد شلیک دور
chains
U
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chain
U
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
sensor
U
وسیله اکتشافی وسیله مراقبتی وسیله کشف کننده
odder
U
ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
odd
U
ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
oddest
U
ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
fet
U
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
crawlers
U
وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
asynchronous
U
داده یا وسیله سریال که نیازی به یکنواخت بودن با وسیله دیگر ندارند
crawler
U
وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
peripheral
U
مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی
looped
U
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
loops
U
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
loop
U
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
contentions
U
وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
contention
U
وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
connectivity
U
توانایی یک وسیله برای ارتباط برقرار کردن باسایر وسیله ها و ارسال اطلاعات
devices
U
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
device
U
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
built-in
U
نوشتاری که موقتاگ به وسیله یک وسیله جانبی معمولاگ چاپگر ذخیره سازی شده است
simulate
U
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulates
U
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulating
U
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
tie down
U
وسیله مهار هواپیما در محوطه پارکینگ وسیله بستن
daisy chain
U
روش اتصال یک وسیله با یک کابل از یک ماشین یا وسیله به دیگر
trainers
U
وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
trainer
U
وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
immersion proof
U
وسیله ضد رطوبت یا نفوذ اب وسیله ضد فرو رفتن در اب
daisy chain
U
باسهای ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند و هر وسیله میتواند داده را که به ماشین دیگر منتقل میشود دریافت
communication
U
مجموعه اصلی از برنامه ها که پروتکل ها را رعایت می کنند.کنترل کنندههای فرمت و وسیله و خط برای نوع وسیله یا خط استفاده میشود
lasers
U
وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
laser
U
وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
plotter
U
وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
plotters
U
وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
output
U
اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
outputs
U
اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
devices
U
فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
device
U
فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
Anyone can count the seeds in an apple, but only Gold can count the number of apples in a seed.
U
هر کسی نمی تواند تعداد دانه های داخل یک سیب را بشمارد اما فقط خدا می تواند تعداد سیب های نهفته در یک دانه را بشمارد
communication
U
بافری در گیرنده که به یک وسیله جانبی کند اجازه قبول داده از یک وسیله جانبی سریع میدهد بدون کم کردن سرعت
dual capable
U
جنگ افزار یا وسیله دو کاره وسیله یا جنگ افزاری که دونوع ماموریت انجام میدهد
astigmatizer
U
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
from pillar to post
U
ازیک وسیله به وسیله دیگر
handshaking
U
سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
handshakes
U
سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
handshake
U
سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
interserviceable
U
قابل استفاده به وسیله چندقسمت یا چند نوع یکان وسیله چند یکانی
cycled
U
عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
cycle
U
عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
cycles
U
عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
touches
U
وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
touch
U
وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
dangerous goods by road agreement
U
موافقتنامه بین کشورهای اروپایی که در ان درخصوص وسیله حمل نحوه بسته بندی و مشخصات وسیله حمل ونقل توضیح لازم داده شده است
demands
U
جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demanded
U
جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demand
U
جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
phases
U
وسیله جدید که به تدریج معرفی میشود و وسیله قدیمی کم کم بی استفاده میشود
tranship
U
نقل وانقال بار وغیره از یک وسیله یاکشتی به وسیله یاکشتی دیگری
phased
U
وسیله جدید که به تدریج معرفی میشود و وسیله قدیمی کم کم بی استفاده میشود
phase
U
وسیله جدید که به تدریج معرفی میشود و وسیله قدیمی کم کم بی استفاده میشود
devices
U
یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
radar prediction
U
بررسی به وسیله رادار تجزیه و تحلیل اطلاعات به وسیله رادار
antiwithdrawal device
U
وسیله ضد باز کردن ماسوره بمب وسیله ضد دستکاری ماسوره
device
U
یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
fasted
U
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasts
U
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fastest
U
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fast
U
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
synchronous
U
ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دو وسیله با یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسالی هم سان با سیگنال ساعت است
concentrator
U
وسیله ابتدایی شبکه که حاوی توپولوژی منط قی است و گره ها متصل اند ولی هر بازوی ستاره به عنوان حلقه فیریکی به وسیله ستاره وصل است
tracked vehicle
U
وسیله نقلیه بکسل کننده وسیله نقلیه یدک کش
transhipment
U
انتقال کالا از یک وسیله نقلیه به وسیله نقلیه دیگر
radar tracking
U
تعقیب به وسیله رادار ردیابی هدفها به وسیله رادار
transhipment
U
انتقال محموله از یک وسیله نقلیه به وسیله نقلیه دیگر
interfaces
U
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interface
U
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
paul
U
تعداد کم
magnitude
U
تعداد
numbers
U
تعداد
number
U
تعداد
charter
U
اجاره وسیله حمل جهت کاری خاص قرارداد اجاره وسیله حمل اجاره کردن کل کشتی
charters
U
اجاره وسیله حمل جهت کاری خاص قرارداد اجاره وسیله حمل اجاره کردن کل کشتی
chartered
U
اجاره وسیله حمل جهت کاری خاص قرارداد اجاره وسیله حمل اجاره کردن کل کشتی
chartering
U
اجاره وسیله حمل جهت کاری خاص قرارداد اجاره وسیله حمل اجاره کردن کل کشتی
volume
U
تعداد میزان
number of cycle
U
تعداد دوره ها
number of cycle
U
تعداد تناوبها
number of rounds
U
تعداد گلوله ها
population
[pop.]
U
تعداد مردم
volumes
U
تعداد میزان
quantities
U
تعداد زیاد
A smaller number . Fewer .
U
تعداد کمتر
small lot
U
نوبه کم تعداد
counting
U
تعداد ایمپولز
counts
U
تعداد ایمپولز
wheen
U
تعداد زیاد
count
U
تعداد ایمپولز
work force
U
تعداد کارگر
quantity
U
تعداد زیاد
counted
U
تعداد ایمپولز
number of threads
U
تعداد پیچش ها
nest
U
تعداد توابع در یک تابع
nests
U
تعداد توابع در یک تابع
paralleling
U
تعداد آدرسهای متصل به هم
Quite a few people ...
U
تعداد زیادی
[از مردم]
count
U
تعداد امتیاز توپزن
counted
U
تعداد امتیاز توپزن
parallelled
U
تعداد آدرسهای متصل به هم
paralleled
U
تعداد آدرسهای متصل به هم
counts
U
تعداد امتیاز توپزن
cyclic rate
U
تعداد تیردر دقیقه
precision
U
تعداد ارقام یک عدد
quantity
U
تعداد یا شماره چیزی
parallel
U
تعداد آدرسهای متصل به هم
day of supply
U
تعداد روزهای اماد
day of duty
U
تعداد روزهای خدمت
day of absence
U
تعداد روزهای نهستی
family size
U
تعداد افراد خانواده
number of componentes
U
تعداد سازندههای مستقل
width
U
تعداد حروف در یک صفحه یا خط
counting
U
تعداد امتیاز توپزن
No small number of ...
U
تعداد زیادی
[از مردم]
quantities
U
تعداد یا شماره چیزی
blocking factor
U
تعداد رکوردها در بلاک
birthrate
U
تعداد موالید زه وزاد
setting up
U
تعداد موضوعات مربوطه
poll
U
تعداد رای دهندگان
versions
U
تعداد گونههای یک محصول
atomicity
U
تعداد اتم در ملکول
tpi
U
تعداد شیار در هر اینچ
set
U
تعداد موضوعات مربوطه
number
[of something]
U
تعداد
[عده]
[چیزهایی]
sets
U
تعداد موضوعات مربوطه
kajillion
[slang]
U
تعداد بسیار زیادی
thereabouts
U
در حدود آن میزان یا تعداد
bpi
U
تعداد بایت در هر اینچ
string
U
تعداد حروف یک رشته
parallels
U
تعداد آدرسهای متصل به هم
polled
U
تعداد رای دهندگان
version
U
تعداد گونههای یک محصول
parallelling
U
تعداد آدرسهای متصل به هم
polls
U
تعداد رای دهندگان
man-hour
U
جمع تعداد ساعات کار
counted
U
تعداد جریانهای ضربهای شمردن
tolling
U
تعداد تلفات جنگی ضایعه
counted
U
ایجاد جمع کل از تعداد موضوعات
registration numbers
U
تعداد دفعات ثبت تیر
sums
U
کل تعداد موضوعات جمع شده با هم
counts
U
ایجاد جمع کل از تعداد موضوعات
counts
U
تعداد جریانهای ضربهای شمردن
toll
U
تعداد تلفات جنگی ضایعه
head counts
U
تعداد مردم شمرده شده
registration number
U
تعداد دفعات ثبت تیر
size of a statistical sample
[N]
U
تعداد کل داده های آماری
count
U
تعداد جریانهای ضربهای شمردن
counting
U
تعداد جریانهای ضربهای شمردن
head count
U
تعداد مردم شمرده شده
count
U
ایجاد جمع کل از تعداد موضوعات
lpm
U
تعداد خطوط دردقیقه inutes
counting
U
ایجاد جمع کل از تعداد موضوعات
mainframe computer
U
مانند تعداد عملوند همزمان
exposure adjustment knob
دکمه نمایش تعداد فیلم
sum
U
کل تعداد موضوعات جمع شده با هم
bytes per inch
U
تعداد بایت ها در یک واحد اینچ
item
U
تعداد حروف و ارقام در داده
frequency
U
تعداد پریودها پریودیسیته وفور
items
U
تعداد حروف و ارقام در داده
frequencies
U
تعداد پریودها پریودیسیته وفور
pitches
U
تعداد حروف کم در یک اینچ از خط جا می شوند
cycle
U
تعداد دفعات تکرار یک حلقه
pitch
U
تعداد حروف کم در یک اینچ از خط جا می شوند
cycles
U
تعداد دفعات تکرار یک حلقه
strengths
U
توان رزمی تعداد نفرات
wpm
U
تعداد کلمات دردقیقه inute
cycled
U
تعداد دفعات تکرار یک حلقه
strength
U
توان رزمی تعداد نفرات
number of rounds
U
تعداد تیرهای شلیک شده
man-hours
U
جمع تعداد ساعات کار
tolls
U
تعداد تلفات جنگی ضایعه
natality
U
تعداد زایش وموالید جدید
word
U
تعداد کلمات در فایل یا متن
worded
U
تعداد کلمات در فایل یا متن
balanced line
U
تعادل تعداد مهاجمان در وسط
radar locating
U
تعیین محل نقاط یا هدفها به وسیله رادار تعیین محل توپهای دشمن به وسیله رادار
magazine
U
تعداد صفحات در سیستم ویدیویی متنی
character pitch
U
تعداد کاراکترها در واحد اینچ در یک خط متن
rate
U
تعداد خطاهایی که در یک زمان مشخص رخ میدهد
grossest
U
تعداد ضربه ها در هر بخش از بازی گلف
array
U
محدودیت برای تعداد اجزای یک آرایه
grosser
U
تعداد ضربه ها در هر بخش از بازی گلف
grossed
U
تعداد ضربه ها در هر بخش از بازی گلف
rates
U
تعداد خطاهایی که در یک زمان مشخص رخ میدهد
arrays
U
محدودیت برای تعداد اجزای یک آرایه
grossing
U
تعداد ضربه ها در هر بخش از بازی گلف
magazines
U
تعداد صفحات در سیستم ویدیویی متنی
accuracy
U
هر قدر تعداد بیتها بیشتر باشد
gross
U
تعداد ضربه ها در هر بخش از بازی گلف
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com