Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
back lash eliminator
U
تعادل در مسیر مرده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stabilising
U
به حال تعادل دراوردن تثبیت مسیر
stabilized
U
به حال تعادل دراوردن تثبیت مسیر
stabilised
U
به حال تعادل دراوردن تثبیت مسیر
stabilises
U
به حال تعادل دراوردن تثبیت مسیر
stabilizes
U
به حال تعادل دراوردن تثبیت مسیر
stabilize
U
به حال تعادل دراوردن تثبیت مسیر
stabilization
U
برقرار کردن تعادل یاثبات گلوله در مسیر
stillborn
U
زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
stillbirths
U
زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
keb
U
میشی که بره مرده انداخته یابره اش مرده است
stillbirth
U
زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
dog cheap
U
مفت مسلم بقیمت سگ مرده یاصاحب مرده
self poise
U
تعادل بدون پایه یا پشیبان تعادل ناپایدار
walras law
U
براساس این قانون در تعادل عمومی بازارها با دخالت بازار پول چنانچه تعدادی بازار کالا درحالت تعادل قرارداشته باشنددر این صورت بازار بعدی که میتواند بازار پول باشد نیز درحالت تعادل قرار خواهدداشت
dead wool
U
پشم مرده
[که از بدن حیوان مرده یا ذبح شده توسط مواد شیمیایی جدا شده و خاصیت رنگ پذیری خوبی ندارد.]
counterweights
U
حالت تعادل وزنه تعادل
counterweight
U
حالت تعادل وزنه تعادل
fasts
U
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fastest
U
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasted
U
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fast
U
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
lane
U
مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
lanes
U
مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
switched network backup
U
انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
multithread
U
طرح برنامه که از بیش یک مسیر منط قی استفاده میکند و هر مسیر همزمان اجرا میشود
grooves
U
خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
groove
U
خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
landing approach
U
مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
ball cushion
U
دیوار پشتی دار در انتهای مسیر گوی بولینگ که مانع برگرداندن میله به مسیر میشود
crane rail
U
مسیر حرکت پاتیل جرثقیل مسیر بالابر
transit route
U
مسیر دریایی بین المللی مسیر ترانزیت راه ترانزیت
summit
U
حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
midcourse guidance
U
هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
summits
U
حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
base of trajectory
U
تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
fire lane
U
مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
nodes
U
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
node
U
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
in the dust
U
مرده
dead
U
مرده
one-man
U
یک مرده
his heart sank
U
دل مرده شد
one man
U
یک مرده
at rest
U
مرده
exanimate
U
مرده
hearses
U
مرده کش
deceased
U
مرده
low spirited
U
دل مرده
low-spirited
U
دل مرده
hearse
U
مرده کش
extinct
U
مرده
defunct
U
مرده
lifeless
U
مرده
six feet under
<idiom>
U
مرده
vapid
U
مرده
stillbirth
U
مرده زاد
dead load
U
بار مرده
inhumationist
U
مرده خاک کن
dead soils
U
خاکهای مرده
stillbirths
U
مرده زاد
dead volume
U
حجم مرده
blate
U
روح مرده
parted
U
درگذشته مرده
down with him
U
مرده باد
dull finish
U
کالیبر مرده
dull finish
U
رخده مرده
air slaked lime
U
اهک مرده
dead band
U
نوار مرده
dead as a d.
U
بکلی مرده
dead ball
U
توپ مرده
idle wire
U
سیم مرده
exanimate
U
دل مرده وبیروح
out of play
U
توپ مرده
dead storage
U
حجم مرده
deadness
U
حالت مرده
death day
U
سال مرده
dead storage
U
گنجایش مرده
death feigning
U
مرده نمایی
ground swell
U
موج مرده
playing dead
U
مرده نمایی
death watch
U
پاسبان مرده
death's head
U
جمجمه مرده
dead rise
U
فاصله مرده
morgues
U
مرده خانه
morgue
U
مرده خانه
deadball
U
توپ مرده
idle turn
U
کلاف مرده
dead time
U
زمان مرده
living corpse
U
مرده متحرک
cremation
U
مرده سوزانی
cremations
U
مرده سوزانی
autopsies
U
تشریح مرده
slaked lime
U
اهک مرده اهک مرده
autopsy
U
تشریح مرده
saprophage
U
مرده خوار
defunct
U
مرده درگذشته
resurrectionist
U
مرده دزد
resurrection man
U
مرده دزد
time lags
U
زمان مرده
time lag
U
زمان مرده
still born
U
مرده بدنیاامده
dead space
U
فضای مرده
dead as a doornail
<idiom>
U
کاملا مرده
swell
U
موج مرده
swelled
U
موج مرده
swells
U
موج مرده
reliquiae
U
مرده ریگ
death mask
U
قیافه مرده
widowers
U
مرد زن مرده
necrophagous
U
مرده خور
necrophobia
U
مرده هراسی
murrain
U
گوشت مرده
necrolatry
U
مرده پرستی
necromania
U
مرده پرستی
necrophilia
U
مرده گرایی
necrophagous
U
مرده خوار
necropsy
U
مرده نگری
death masks
U
قیافه مرده
lyke wake
U
پاسبانی مرده در شب
non productive time
U
زمان مرده
pah
U
مرده شور
widower
U
مرد زن مرده
steadiest
U
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadied
U
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
dog leg
U
شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
steadies
U
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadying
U
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steady
U
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
departed
U
مرده درگذشته مرحوم
necromimesis
U
خود مرده انگاری
blast it
U
مرده شورش را ببرد
balefire
U
اتش مرده سوزانی
eloge
U
ستایش شخص مرده
aeropause
U
منطقه جوی مرده
autopsy
U
تشریح نسج مرده
death mask
U
ماسک صورت مرده
autopsies
U
تشریح نسج مرده
d. paleness
U
رنگ ارام مرده
cirerar yurn
U
فرف خاکستر مرده
time lags
U
فاصله زمانی مرده
time lag
U
فاصله زمانی مرده
cadaveric
U
دارای رنگ مرده
mortuary
U
مرده شوی خانه
mortuaries
U
مرده شوی خانه
inheritances
U
مرده ریگ وراثت
inheritance
U
مرده ریگ وراثت
death masks
U
ماسک صورت مرده
he seems to have died
U
ازقرارمعلوم مرده است
still born
U
مرده زاییده شده
sloughy
U
شبیه پوست مرده
sequestrum
U
قسمت بافت مرده
plague on it
U
مرده شورش ببرد
funeral home
U
مرده شوی خانه
protoxlead
U
سنگ مرده مرتک
Speak well of the dead .
<proverb>
U
پشت سر مرده بد نگو.
gralloch
U
احشای گوزن مرده
He is not dead by any chance , is he ?
U
نکند مرده باشد ؟
dead-house
U
مرده شوی خانه
palled
U
تابوت محتوی مرده حائل
pall
U
تابوت محتوی مرده حائل
palling
U
تابوت محتوی مرده حائل
palls
U
تابوت محتوی مرده حائل
deathy
U
مرگ نما مرده وار
cadaverous
U
دارای رنگ پریده و مرده
heritage
U
مرده ریگ سهم موروثی
sciomantic
U
غیبگو از روی سایه مرده
prosector
U
تشریح کننده بدن مرده
natimortality
U
امار مرده زاییده شدگان
To be crazy about agirl .
U
کشته مرده دختری بودن
convoy routing
U
تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
trunkair route
U
مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
dragway
U
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragstrip
U
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
par
U
تعادل
astatic
U
بی تعادل
line balance
U
تعادل خط
equilibrium
U
تعادل
stasis
U
تعادل
stability
U
تعادل
equivalence
U
تعادل
equality
U
تعادل
unbalancing
U
تعادل
unbalances
U
تعادل
unbalance
U
تعادل
static sense
U
حس تعادل
equipoise
U
تعادل
balance
U
تعادل
equivalency
U
تعادل
equipollence
U
تعادل
balances
U
تعادل
f. pile or pyre
U
توده هیزم که مرده راروی ان میسوزانند
ossuary
U
محل امانت گذاری استخوان مرده
urns
U
گلدان یا فرف محتوی خاکستر مرده
sciomacy
U
غیب گویی از روی سایه مرده
wraiths
U
روح مرده کمی قبل یا پس از مرگ
wraith
U
روح مرده کمی قبل یا پس از مرگ
necrotic
U
دارای بافت مرده یااستخوان فاسد
postmortem
U
مرده رامعاینه وکالبد شکافی کردن
funeral pyre
U
توده هیزم که مرده را روی ان میسوزانند
ossuary
U
فرف مخصوص نگاهداری استخوانهای مرده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com