English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 94 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
conflict of interest U تضاد منافع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
invisible hand U فرد در تعقیب منافع شخصی خود بطورخودکار به حداکثر کردن منافع جامعه کمک میکند
polarization U تضاد
antitheses U تضاد
oppositeness U تضاد
confliction U تضاد
opposition U تضاد
antithesis U تضاد
polarities U تضاد
polarity U تضاد
contradiction U تضاد
contradictions U تضاد
self contradiction U تضاد نفس
conflicts U ناسازگاری تضاد
economic conflict U تضاد اقتصادی
conflict U ناسازگاری تضاد
opposition U مقاومت تضاد
conflicted U ناسازگاری تضاد
color contrast U تضاد رنگی در زمینه فرش
antibiosis U تضاد بین دوموجود زنده کوچک که بیش از یکی از انها در محیط باقی نمیماند
revenue U منافع
earnings U منافع
perquisites U منافع
perquisite U منافع
conflict of interest U برخورد منافع
class interests U منافع طبقاتی
economic interest U منافع اقتصادی
pure interest U منافع خالص
fictious dividened U منافع موهوم
fictitious dividens U منافع موهوم
public interest U منافع عامه
harmony of interests U هماهنگی منافع
public benefits U منافع عمومی
harmony of interests U سازگاری منافع
public interest U منافع عمومی
private benefits U منافع خصوصی
net benefits U منافع خالص
capital gains U منافع سرمایهای
benefit spillovers U نشر منافع
vested interest U منافع مقرره
windfall gains U منافع اتفاقی
vested interests U منافع مقرره
tangible benefits U منافع مرئی
unions U اشتراک منافع
spillover benefits U منافع خارجی
mutual interests U منافع مشترک
union U اشتراک منافع
social security benefits U منافع تامین اجتماعی
windfall gains U منافع باد اورده
valuation of benefits U ارزش گذاری منافع
solidarity U اشتراک منافع ومسئولیتها
undistributed earnings U منافع توزیع نشده
undistributed earnings U منافع تقسیم نشده
self regard U حفظ منافع شخصی
separable accretions and benefits U نمائات و منافع منفصله
vesture U منافع و نمائات زمین
beneficial ownership U مالکیت به نسبت منافع
emblements U منافع حاصله از زمین
rent U مال الاجاره منافع
gains from trade U منافع حاصل از تجارت
tangible benefits U منافع مشهود فواید عینی
the profits and accretions which are an U منافع و نمائات متصله مال
emblements U منافع حاصله اززمین مزروعی
measurement of benefits and costs U اندازه گیری منافع و هزینه ها
original and derivative estate U اصل مال یا نمائات یا منافع ان
explees U اجاره بها یا منافع زمین
it is p to our interests U برای منافع مازیان اوراست
protection and indemnity club U باشگاه حفظ منافع و جبران خسارت
pray in aid U دعوی مطالبه منافع ناشی ازمحتویات یک سند
shifting use U مالکیت منافع زمین با درج شرط به نفع ثالث
severalty U مالکیت انفرادی منافع زمین اجاره داری انحصاری
saving U خودداری ازمصرف وجوه عدم تقسیم منافع و افزودن ان به سرمایه
p&l club U club indemnity protectionand باشگاه حفظ منافع و جبران خسارت
profits a prendre U درCL عامل در حق علف چر وسایر منافع حاصله از زمین هم ذیحق میشود
apportionment U افراز سرشکن کردن هزینه به چندسال به نسبت منافع حاصله در هر سال
intervener U در CL علت وروددعوی ثالث ممکن است نفع شخصی یا لزوم حفظ منافع جامعه باشد
Temerchin motife U نگاره تمرچین [این نقش هشت ضلعی در فرش های افغانی، ترکمنی و قفقازی بکار رفته و ویژگی خاص آن تکرار حالتی از ماهی در طراحی است و بصورت چهار قاب مشابه با تضاد رنگی می باشد.]
lease U در Cl به معنی اخص به عقداجارهای که موضوع ان عین یا منافع اراضی باشد اطلاق میشود و الزاما" باید با سندکتبی برقرار شود
leases U در Cl به معنی اخص به عقداجارهای که موضوع ان عین یا منافع اراضی باشد اطلاق میشود و الزاما" باید با سندکتبی برقرار شود
antibiosis U تضاد بین یک میکرب و فراوردهء میکرب دیگر که باعث از بین رفتن میکرب اولی میشود
pork barrel U برنامه دولتی دارای منافع مادی برای اشخاص تصویب کننده ان یا برای دولت
unfriendly act هر نوع عملی که از یک دولت سر بزند و دولت دیگر در آن ضرری نسبت به منافع خود مشاهده کند
dedications U اهداء کردن اهداء وقف بر مصالح عامه اختصاص اموال خصوصی جهت مصارف و منافع عمومی
dedication U اهداء کردن اهداء وقف بر مصالح عامه اختصاص اموال خصوصی جهت مصارف و منافع عمومی
contra preferentum rule U درصورت گنگ بودن متن قرارداد بنحوی تعبیر میگرددکه حداقل منافع نویسنده قرارداد را دربر داشته باشد
consuls U نمایندهای است که از کشوری به کشوردیگر اعزام میشود تا مصالح و منافع شخصی و تجاری اتباع کشور متبوع خود را درکشور مرسل الیه حفظ کند سر کنسول
consul U نمایندهای است که از کشوری به کشوردیگر اعزام میشود تا مصالح و منافع شخصی و تجاری اتباع کشور متبوع خود را درکشور مرسل الیه حفظ کند سر کنسول
estate in common U درCL حالتی را گویند که دو یاچند نفر در زمینی با عناوین مختلف و یا با عنوان واحدولی در ازمنه مختلف اشتراک منافع داشته باشند ملک مشاع
term U مدت استمرار تصرف مال غیرمنقول مدت تمتع از منافع مدت محدودی که یک دادگاه جهت طرح و فصل دعاوی تشکیل داده است
termed U مدت استمرار تصرف مال غیرمنقول مدت تمتع از منافع مدت محدودی که یک دادگاه جهت طرح و فصل دعاوی تشکیل داده است
terming U مدت استمرار تصرف مال غیرمنقول مدت تمتع از منافع مدت محدودی که یک دادگاه جهت طرح و فصل دعاوی تشکیل داده است
capital gain U منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
totalitarianism U سیستم حکومتی که در جمیع شئون زندگی فردی افراد یک ملت دخالت کرده ان را تابع برنامه کلی دولت می سازدکه این برنامه ممکن است درجهت منافع یک فرد یا یک گروه یا یک طبقه و یا کل اجتماع تنظیم شده باشد
international labour organization U سازمان بین المللی کار سازمانی که در جوار جامعه ملل تاسیس شد و در سال 6491 به سازمان ملل پیوست و هدف ان بهبودبخشیدن به شرایط کار ازجنبه ها مختلف و حمایت ازکارگران و منافع ایشان میباشد
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com