Perdic | تصویرهای جنبنده | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 27 (1 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	the pictures U	تصویرهای جنبنده

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	moving pictures U	تصویرهای متخرک تصویرهای جنبنده
Other Matches

	blacky pictures U	تصویرهای بلاکی
	incomplete pictures test U	ازمون تصویرهای ناقص
	caricaturists U	کشنده تصویرهای مضحک واغراق امیز
	caricaturist U	کشنده تصویرهای مضحک واغراق امیز
	vacillant U	جنبنده
	niddle noddle U	جنبنده
	motile U	جنبنده
	libratory U	جنبنده
	wiggler U	جنبنده
	jiggly U	جنبنده
	crawlers U	جنبنده
	crawler U	جنبنده
	wobbly U	جنبنده
	creeping U	جنبنده
	megascope U	یکجور فانوس شعبده که تصویرهای بزرگ روی پرده می اندازد
	nephroptosis U	گرده جنبنده
	abarticulation U	بند جنبنده
	kinema or cin U	نگارههای جنبنده
	kinetic energy U	انرژی جنبنده
	low power standby U	خصوصیت حفظ انرژی در کامپیوترهای قابل حمل و صفحه تصویرهای متصل به آن
	kinema or cin U	تصاویرمتحرک پیکرهای جنبنده
	vibratile U	قابل لرزش و ارتعاش جنبنده
	kinetograph U	اسباب عکس برداری ازچیزهای جنبنده
	D SUB connector U	ویدیو اتصالی که در صفحه تصویرهای PC برای ارسال سیگنالهای ویدویی دریک کابل به کار می رود
	bandwidth U	صفحه تصویرهای با resolution بیشتر پیکسل در فضای بیشتری نمایش میدهد و به ورودی سریع و پهنای بلند بیشتر نیاز دارند

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy