English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 73 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
catalepsy U تصلب وسخت شدن عضلات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
muscle bound U دارای عضلات سفت وسخت غیر قابل ارتجاع
sclerosis U تصلب
induration U تصلب
sclerosis U تصلب بافت
scloroderma U تصلب جلد
sclerometer U تصلب سنج
fibrosis U تصلب بافت ها
arteriosclerosis U تصلب شرایین
arteriosclerosis U تصلب شرائین
joint U تصلب شرائین
atherosclerosis U تصلب شریان
cerebral sclerosis U تصلب شرایین مغزی
cerebral arteriosclerosis U تصلب شرایین مغزی
decompression U مرض تصلب شرائین
To stand firm. To stick to ones gun. U سفت وسخت ایستادن
stiffenj U سفت وسخت کردن
sinter U بستن وسخت شدن
To be most insistent. To hold tight. U سفت وسخت چسبیدن
bluenose U ادم متعصب وسخت گیر
ages U سرد وسخت کردن فولاد
age U سرد وسخت کردن فولاد
sandalwoods U چوب محکم وسخت صندل سفید
sandalwood U چوب محکم وسخت صندل سفید
hard as nails <idiom> U ازلحاظ جسمانی قوی درشت وسخت
carry the ball <idiom> U قسمت مهم وسخت را به عهده داشتن
to be round with any one U با کسی رک حرف زدن وسخت گیری کردن
double standard U قواعد تبعیض امیز وسخت گیرمخصوصا نسبت بجنس زن
blockbuster U بمب دارای قدرت تخریبی زیاد شخص یاچیز خیلی موثر وسخت
blockbusters U بمب دارای قدرت تخریبی زیاد شخص یاچیز خیلی موثر وسخت
contralateral muscles U عضلات مخالف
contralateral muscles U عضلات مقابل
dystaxia U رعشه عضلات
tetany U کزاز عضلات
skeletal muscles U عضلات مخطط
catalepsy U جمود عضلات
antigravity muscles U عضلات ضد گرانش
relaxation U شل کردن عضلات
flabby U دارای عضلات شل
martinet U ادم با انضباط وسخت گیر سخت گیری وانضباط خشک منجنیق سنگ انداز
martinets U ادم با انضباط وسخت گیر سخت گیری وانضباط خشک منجنیق سنگ انداز
systremma [leg cramps] U گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
vaginismus U گرفتگی عضلات مهبل
charley horse [American] [colloquial] U گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
vaginism U گرفتگی عضلات مهبل
guiding U عضلات کمکی مجاور
Firm muscles ( flesh ) . U عضلات (گوشت ) محکم
ligamentary U مربوط به رباط عضلات
cramp in the leg U گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
kymograph U انقباض عضلات و غیره
charleyhorse [American] [colloquial] U گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
cramp in the calf U گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
abasia U عدم همکاری عضلات محرکه
tics U انقباض غیر عادی عضلات
extrinsic eye muscles U عضلات برون چرخشی چشم
tic U انقباض غیر عادی عضلات
hamstring U عضلات عقب ران زردپی
hamstringing U عضلات عقب ران زردپی
hamstrings U عضلات عقب ران زردپی
hamstrung U عضلات عقب ران زردپی
pleurodynia U درد پهلوو عضلات سینه
pleuralgia U درد پهلوو عضلات سینه
sweeny U از کار افتادگی یا فلج عضلات کتف
sweeney U ازکار افتادگی یا فلج عضلات کتف
neuromuscular U وابسته باعصاب و عضلات عصبی و عضلانی
cramp U گرفتگی عضلات انقباض ماهیچه در اثر کارزیاد
cramps U گرفتگی عضلات انقباض ماهیچه در اثر کارزیاد
knee flexion and extension machine U دستگاه بدن سازی برای تقویت عضلات ساق پا
scleroderma U مرض پینه خوردگی پوست تصلب پوست
parkinsonism U اختلال مزمن عصبی که با سختی عضلات بدن ولرزش مشخص میشود
bronchial asthma U تنگی نفس که بعلت انقباض عضلات جدارقصبه الریه ایجاد میشود
achalasia U عدم انبساط عضلات مجاری بدن و باقی ماندن انها در حال انقباض دائم
cataleptic U مبتلا به بیماری جمود عضلات مبتلا به جمود فکری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com