English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
seisin U تصرف مطلق
seizin U تصرف مطلق
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
to hold in fee U تصرف مطلق داشتن در
Other Matches
absolute volue U مقدار مطلق قدر مطلق
occupation U تصرف
occupancy U تصرف
occupation U حق تصرف
possessorship U تصرف
lien U حق تصرف
keeping U تصرف
possession U ید تصرف
right of possession U حق تصرف
occupations U حق تصرف
occupations U تصرف
possession U تصرف
tenure U تصرف
originality U تصرف
arrangement U تصرف
seizure U تصرف
seizures U تصرف
acquest U تصرف
arrangements U تصرف
lien U حق تصرف وثیقه
deflowers U تصرف کردن
occupations U اشغال تصرف
occupation U اشغال تصرف
holds U تصرف کردن
occupation U تصرف کردن
hold U تصرف کردن
restitution U اعاده تصرف
occupations U تصرف کردن
inhabitancy U تصرف حق سکنی
deflowering U تصرف کردن
deflowered U تصرف کردن
occupies U تصرف کردن
re entry U اعاده تصرف
occupying U تصرف کردن
possess U در تصرف داشتن
possesses U در تصرف داشتن
possessing U در تصرف داشتن
grabs U تصرف کردن
grabbing U تصرف کردن
grabbed U تصرف کردن
glom on to U تصرف کردن
forcible entry and detainer U تصرف عدوانی
forceble entry and detainer U تصرف عدوانی
figuration U ترکیب تصرف
deflower U تصرف کردن
priorities U سبق تصرف
priority U سبق تصرف
grab U تصرف کردن
occupy U تصرف کردن
come into U تصرف کردن
to take possession of U تصرف کردن
take possession of U تصرف کردن
tenendum U مدت تصرف
tenability U قابلیت تصرف
seizes U تصرف کردن
seized U تصرف کردن
seize U تصرف کردن
to come into U تصرف کردن
modification U تصرف در معنی
larceny U تصرف غیرقانونی
seizing U تصرف توقیف
vesture U تصرف اراضی
re-entry U اعاده تصرف
seizor U تصرف کننده
possessory right U حق تصرف یا مالکیت
to come to U تصرف کردن
prepossession U تصرف قبلی
put in possession U تصرف کردن
seizin U تصرف املاک
right of lien U حق تصرف وثیقه
seisin U تصرف املاک
to get possession of U تصرف کردن
usucaption U تصرف بلا معارض
dispossessed U از تصرف محروم کردن
dispossess U از تصرف محروم کردن
interpolate U دخل و تصرف در سند
dispossesses U از تصرف محروم کردن
dispossessing U از تصرف محروم کردن
interpolating U دخل و تصرف در سند
interpolated U دخل و تصرف در سند
interpolates U دخل و تصرف در سند
deforce U تصرف غاصبانه کردن
capture U تصرف کردن ربایش
disposable income U درامد قابل تصرف
orinality U قوه انشا تصرف
abate U غصب یا تصرف عدوانی
redisseinsin U اعاده تصرف عدوانی
abated U غصب یا تصرف عدوانی
tenement U هر چیز قابل تصرف
abates U غصب یا تصرف عدوانی
abating U غصب یا تصرف عدوانی
possession by title of ownership U تصرف به عنوان مالکیت
tenements U هر چیز قابل تصرف
deforce U تصرف عدوانی کردن
hold U جا گرفتن تصرف کردن
holds U جا گرفتن تصرف کردن
captures U تصرف کردن ربایش
disseise U تصرف عدوانی کردن
expropriator U سلب تصرف کننده
regain U دوباره تصرف کردن
regained U دوباره تصرف کردن
regaining U دوباره تصرف کردن
forcible de ainer U ضبط یا تصرف عدوانی
regains U دوباره تصرف کردن
capturing U تصرف کردن ربایش
mere right U حق مالکیت بدون تصرف
preoccupies U از پیش اشغال یا تصرف کردن
preoccupying U از پیش اشغال یا تصرف کردن
reduction into possession U از قوه به فعل دراوردن تصرف
land control operation U عملیات تصرف اماجهای زمینی
lien U حق وصول طلب حق تصرف وثیقه
preoccupy U از پیش اشغال یا تصرف کردن
suppliant U خواهان دعوی اعاده تصرف
vested in possession U واگذاری مال تحت تصرف
ejectment U حق تصرف ملک ومطالبه خسارت
secure U تصرف کردن گرفتن هدف
personal disposable income U درامد قابل تصرف شخصی
possess U تصرف کردن دارا بودن
possesses U تصرف کردن دارا بودن
possessing U تصرف کردن دارا بودن
secures U تصرف کردن گرفتن هدف
tenruial U وابسته بمدت تصرف یااجاره
misappropriation of public property U تصرف غیر قانونی در اموال عمومی
knight service U تصرف مجانی ملک دربرابرخدمت نظامی
p is nine points of the law U تصرف شرط عمده مالکیت است
deflorate U تصرف شده بکارت ازدست داده
hold down U برای اثبات مالکیت در تصرف داشتن
hold down U نصرف به عنوان مالکیت تصرف مالکانه
things in possession U اموالی که بالفعل در تصرف شخص هستند
feudality U تصرف بشرط خدمت اصول ملوک الطوایفی
occupation U حقوق و امتیازات ناشیه از تصرف اعیان غیرمنقول
chose in action U حق مالکیت نسبت به اموالی که در تصرف فرد نیست
occupations U حقوق و امتیازات ناشیه از تصرف اعیان غیرمنقول
evictions U چیزی را به حکم قانون از تصرف کسی خارج کردن
eviction U چیزی را به حکم قانون از تصرف کسی خارج کردن
positive U مطلق
implicit U مطلق
absolutes U مطلق
unalterable <adj.> U مطلق
unalienable <adj.> U مطلق
inevitable <adj.> U مطلق
allodial U مطلق
thetic U مطلق
alodial U مطلق
categoric U مطلق
thorough going U مطلق
inconditionate U مطلق
utters U مطلق
downright U مطلق
thetical U مطلق
absolute <adj.> U مطلق
inalienable <adj.> U مطلق
indispensable <adj.> U مطلق
sheer U مطلق
sovereign U مطلق
slickest U مطلق
slick U مطلق
starkly U مطلق
frees U مطلق
starker U مطلق
stark U مطلق
starkest U مطلق
abstract U مطلق
autocratic U مطلق
pure U مطلق
sovereigns U مطلق
magisterial U مطلق
categorical U مطلق
free U مطلق
freed U مطلق
freeing U مطلق
utter U مطلق
uttered U مطلق
unconditional U مطلق
purest U مطلق
purer U مطلق
unrestrained U مطلق
absolute U مطلق
abstracts U مطلق
total U مطلق
arbitrary U مطلق
totaling U مطلق
totalled U مطلق
totaled U مطلق
abstracting U مطلق
totals U مطلق
totalling U مطلق
catches U ذخایر به دست امده ازدشمن تصرف وسایل و سلاح دشمن
lien U حق تصرف مال یا ملکی تاهنگامیکه بدهی وابسته به ان داده شود
magnitude U قدر مطلق
absolute value U ارزش مطلق
dead halt U توقف مطلق
categorical imperative U امر مطلق
absolute value U قدر مطلق
absolute vacuum U خلاء مطلق
command automatism U فرمانبری مطلق
absolute zero U صفر مطلق
absolute zaro U صفر مطلق
absolute volume U حجم مطلق
absolute volue U ارزش مطلق
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com