Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
possession by title of ownership
U
تصرف به عنوان مالکیت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
hold down
U
نصرف به عنوان مالکیت تصرف مالکانه
prior possession
U
تصرف به عنوان مالکیت دلیل مالکیت است مگر انکه خلاف ان ثابت شود
Other Matches
possessory right
U
حق تصرف یا مالکیت
mere right
U
حق مالکیت بدون تصرف
hold down
U
برای اثبات مالکیت در تصرف داشتن
p is nine points of the law
U
تصرف شرط عمده مالکیت است
chose in action
U
حق مالکیت نسبت به اموالی که در تصرف فرد نیست
possessory title
U
عنوان مالکیت
prescription
U
دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان
prescriptions
U
دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان
titleholder
U
صاحب سند مالکیت دارای عنوان
use and occupation
U
عنوان دعوی که مالک علیه مستاجری که پس از انقضاء مدت اجاره ازملک استیفاء منفعت کردن به منظور مطالبه اجرت المثل این انتفاع و تصرف اقامه میکند
denationalization
U
تبدیل مجدد مالکیت عمومی به مالکیت خصوصی بازگشت به وضع قبل از ملی کردن
joint ownership
U
اشتراک در مالکیت مالکیت مشاع
his right of ownership lapsed
U
حق مالکیت از او سلب شد حق مالکیت او ساقط شد
titles
U
صفحه عنوان کتاب عنوان نوشتن
title
U
صفحه عنوان کتاب عنوان نوشتن
separation of ownership and control
U
جدائی مالکیت از کنترل جدائی مالکیت از مدیریت
eponym
U
عنوان دهنده عنوان مشخص
broached
U
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broach
U
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaches
U
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaching
U
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
ownership
U
حق مالکیت
acquisitions
U
مالکیت
possession
U
مالکیت
right of ownership
U
حق مالکیت
ownership right
U
حق مالکیت
dominion
U
حق مالکیت
ownership
U
مالکیت
proprietorial right
U
حق مالکیت
dominium
U
مالکیت
propritorship
U
مالکیت
support
U
حق مالکیت
acquisition
U
مالکیت
proprietorship
U
مالکیت
stbtitle
U
عنوان فرعی عنوان فرعی مقاله
reconversion
U
اعاده مالکیت
public ownership
U
مالکیت دولتی
confusion
U
مالکیت ما فی الذمه
praivate ownership
U
مالکیت خصوصی
title of territory
U
مالکیت اقلیم
personal ownership
U
مالکیت شخصی
qualified property
U
مالکیت محدود
condominiums
U
مالکیت مشترک
get hold of (something)
<idiom>
U
به مالکیت رسیدن
private ownership
U
مالکیت خصوصی
private property
U
مالکیت خصوصی
public ownership
U
مالکیت دولتی
condominium
U
مالکیت مشترک
property rights
U
حقوق مالکیت
alienation
U
انتقال مالکیت
possessory title
U
سمت مالکیت
gen
U
حالت مالکیت
possessory action
U
دعوی مالکیت
villeinage
U
مالکیت رعیت
public ownership
U
مالکیت عمومی
public domain
U
مالکیت دولتی
estate in common
U
مالکیت مشاع
state ownership
U
مالکیت دولتی
individual ownership
U
مالکیت فردی
seisin
U
مالکیت اراضی
collective ownership
U
مالکیت مشاع
root of title
U
منشاء مالکیت
title deed
U
اسناد مالکیت
collective ownership
U
مالکیت جمعی
state enterprise
U
مالکیت دولتی
expropriation
U
سلب مالکیت
accession
U
شرکت در مالکیت
documents of title
U
سند مالکیت
document of title
U
سند مالکیت
dispossession
U
سلب مالکیت
slaveholding
U
مالکیت برده
special property
U
مالکیت خاص
title deed
U
سند مالکیت
title deed
U
قباله مالکیت
joint ownership
U
مالکیت مشاع
literary property
U
حق مالکیت ادبی
title
U
مستند مالکیت
muniment of title
U
دلیل مالکیت
ownership and management
U
مالکیت و مدیریت
ascription
U
تصدیق مالکیت
titles
U
مستند مالکیت
asset ownership
U
مالکیت دارائی
retention of title
U
ضبط مالکیت
title deeds
U
سند مالکیت
joint ownership
U
مالکیت مشترک
joint ownership
U
مالکیت اشتراکی
retention of title
U
حفظ مالکیت
repossessed
U
مالکیت مجدد یافتن
repossessing
U
مالکیت مجدد یافتن
title of territory
U
مالکیت قلمرو کشور
prescriptive right
U
حق مالکیت از طریق مرورزمان
title-holder
U
صاحب سند مالکیت
repossess
U
مالکیت مجدد یافتن
estate in common
U
اشتراک در مالکیت زمین
entitled to owver ship
U
دارای حق مالکیت است
replevin
U
دعوی اعاده مالکیت
share certificate
U
گواهی مالکیت سهام
collectivity
U
مالکیت اشتراکی جمع
title-holders
U
صاحب سند مالکیت
possessory action
U
دعوی اعاده مالکیت
expropriating
U
سلب مالکیت کردن از
expropriates
U
سلب مالکیت کردن از
expropriated
U
سلب مالکیت کردن از
expropriate
U
سلب مالکیت کردن از
beneficial ownership
U
مالکیت به نسبت منافع
prescriptive right or title
U
حق مالکیت از راه مرورزمان
passing the ownership
U
مالکیت مافی الذمه
white elephant
<idiom>
U
ثروت یا مالکیت بیفایده
tenure
U
تصرف
right of possession
U
حق تصرف
occupation
U
تصرف
occupations
U
تصرف
occupations
U
حق تصرف
occupation
U
حق تصرف
occupancy
U
تصرف
possession
U
تصرف
possession
U
ید تصرف
acquest
U
تصرف
arrangement
U
تصرف
lien
U
حق تصرف
possessorship
U
تصرف
seizure
U
تصرف
seizures
U
تصرف
arrangements
U
تصرف
keeping
U
تصرف
originality
U
تصرف
disowned
U
مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
disowning
U
مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
disowns
U
مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
disorintate
U
مالکیت چیزی راانکار کردن
disown
U
مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
to put in possession
U
مالکیت دادن متصدی کردن
petitory
U
مبنی بردادخواهی نسبت به مالکیت
socialism
U
مالکیت اجتماعی ابزار تولید
tenancy
U
مدت اجاره مالکیت موقت
tenancies
U
مدت اجاره مالکیت موقت
freehold
U
مالکیت مطلق ملک موروثی
put in a claim for something
U
مدعی مالکیت چیزی شدن
grabbed
U
تصرف کردن
occupy
U
تصرف کردن
possessing
U
در تصرف داشتن
seizin
U
تصرف املاک
grabs
U
تصرف کردن
grabbing
U
تصرف کردن
glom on to
U
تصرف کردن
forcible entry and detainer
U
تصرف عدوانی
figuration
U
ترکیب تصرف
occupies
U
تصرف کردن
forceble entry and detainer
U
تصرف عدوانی
seizor
U
تصرف کننده
grab
U
تصرف کردن
seizin
U
تصرف مطلق
deflowers
U
تصرف کردن
seisin
U
تصرف املاک
seisin
U
تصرف مطلق
lien
U
حق تصرف وثیقه
restitution
U
اعاده تصرف
modification
U
تصرف در معنی
prepossession
U
تصرف قبلی
put in possession
U
تصرف کردن
deflowering
U
تصرف کردن
deflowered
U
تصرف کردن
occupying
U
تصرف کردن
possess
U
در تصرف داشتن
possesses
U
در تصرف داشتن
inhabitancy
U
تصرف حق سکنی
come into
U
تصرف کردن
deflower
U
تصرف کردن
re-entry
U
اعاده تصرف
tenability
U
قابلیت تصرف
occupations
U
تصرف کردن
larceny
U
تصرف غیرقانونی
right of lien
U
حق تصرف وثیقه
hold
U
تصرف کردن
seizing
U
تصرف توقیف
holds
U
تصرف کردن
re entry
U
اعاده تصرف
take possession of
U
تصرف کردن
tenendum
U
مدت تصرف
occupations
U
اشغال تصرف
occupation
U
تصرف کردن
seize
U
تصرف کردن
to come to
U
تصرف کردن
to take possession of
U
تصرف کردن
to come into
U
تصرف کردن
to get possession of
U
تصرف کردن
priorities
U
سبق تصرف
seizes
U
تصرف کردن
vesture
U
تصرف اراضی
priority
U
سبق تصرف
occupation
U
اشغال تصرف
seized
U
تصرف کردن
freeboard
U
حق ادعای مالکیت درمورد زمینهای خالصه
abating
U
غصب یا تصرف عدوانی
abates
U
غصب یا تصرف عدوانی
regains
U
دوباره تصرف کردن
abate
U
غصب یا تصرف عدوانی
regain
U
دوباره تصرف کردن
hold
U
جا گرفتن تصرف کردن
usucaption
U
تصرف بلا معارض
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com