Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 244 (35 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
correct
U
تصحیح کردن
correcting
U
تصحیح کردن
corrects
U
تصحیح کردن
refine
U
تصحیح کردن
refines
U
تصحیح کردن
rectified
U
تصحیح کردن
rectifies
U
تصحیح کردن
rectify
U
تصحیح کردن
emendate
U
تصحیح کردن
red pencil
U
تصحیح کردن
proofread
U
تصحیح کردن
proofreading
U
تصحیح کردن
proofreads
U
تصحیح کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
editor
U
نرم افزاری که برای وارد کردن و تصحیح متن یا برنامههای اضافه شده تحت پیشرفت به کار می رود
editors
U
نرم افزاری که برای وارد کردن و تصحیح متن یا برنامههای اضافه شده تحت پیشرفت به کار می رود
correct
U
صحیح کردن تصحیح کردن
correcting
U
صحیح کردن تصحیح کردن
corrects
U
صحیح کردن تصحیح کردن
preventative
U
بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر
edit
U
تصحیح کردن تنظیم کردن
edit
U
تنظیم و تصحیح و اماده چاپ کردن
edit
U
تغییر دادن و تصحیح کردن متن یا برنامه
edited
U
تصحیح کردن تنظیم کردن
edited
U
تنظیم و تصحیح و اماده چاپ کردن
edited
U
تغییر دادن و تصحیح کردن متن یا برنامه
text
U
سیستم پردازش گر کلمه که به کاربر امکان افزودن , حذف کردن ,جابجایی , درج و تصحیح بخشهایی از متن میدهد
texts
U
سیستم پردازش گر کلمه که به کاربر امکان افزودن , حذف کردن ,جابجایی , درج و تصحیح بخشهایی از متن میدهد
compensate
U
جبران کردن تلافی کردن تصحیح کردن
compensated
U
جبران کردن تلافی کردن تصحیح کردن
compensates
U
جبران کردن تلافی کردن تصحیح کردن
emend
U
تصحیح کردن درست کردن
emended
U
تصحیح کردن درست کردن
emending
U
تصحیح کردن درست کردن
emends
U
تصحیح کردن درست کردن
preventive
U
بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر
reconstitute
U
تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
reconstituted
U
تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
reconstitutes
U
تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
reconstituting
U
تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
fix
U
ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
fixes
U
ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
calibration
U
تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
diagnostics
U
اطلاع و پیام سیستم پس از تشخیص خطا برای کمک به کاربر برای تصحیح کردن آن
refile
U
تجدید نظر در متن پیامهابرای ارسال تصحیح و مرتب کردن متن پیامهای ارسالی
Other Matches
range disk
U
صفحه تصحیح برد طبله تصحیح مسافت
correction index
U
جدول تصحیح خطای توپ جدول تصحیح یا تصحیحات
wind correction
U
تصحیح مربوط به باد تصحیح گلوله از نظر باد
superelevation
U
تصحیح تکمیلی تراز توپ زاویه تصحیح زاویه پرش لوله توپ زاویه تصحیح تکمیلی تراز
swinging the compass
U
تصحیح انحراف قطب نما تصحیح خطای قطب نما
corrector
U
وسیله تصحیح کننده ماسوره وسیله تصحیح ماسوره
amendments
U
تصحیح
rectification
U
تصحیح
compensations
U
تصحیح
editing
U
تصحیح
Bose Chandhuri Hocquenghem code
U
کد تصحیح
compensation
U
تصحیح
amendment
U
تصحیح
It was corrected.
U
تصحیح شد.
correction
U
تصحیح
correction thermometer
U
دماسنج تصحیح
checking
U
کد تصحیح خطا
compensation of compass
U
تصحیح قطبنما
magnetic compensatory
U
مغناطیس تصحیح
gamma correction
U
تصحیح گاما
bugs
U
تصحیح یک برنامه
compensating magnet
U
مغناطیس تصحیح
bug
U
تصحیح یک برنامه
error correcting code
U
کد تصحیح خطا
frequency correction
U
تصحیح فرکانس
error correction
U
تصحیح خطا
skew correction
U
تصحیح گوشهای
correction coefficient
U
ضریب تصحیح
correctable
U
قابل تصحیح
correction factor
U
ضریب تصحیح
bugging
U
تصحیح یک برنامه
emendable
U
قابل تصحیح
up to date
U
تصحیح شده
patch
U
تصحیح در یک برنامه
reformed
U
تصحیح شده
tam quam
U
تصحیح حکم
attenuation compensation
U
تصحیح اعوجاج
redresses
U
تصحیح التیام
redressed
U
تصحیح التیام
redress
U
تصحیح التیام
temperature correction
U
تصحیح دمایی
program correctness
U
تصحیح برنامه
corrected
U
تصحیح شده
up-to-date
U
تصحیح شده
deflection correction
U
تصحیح سمت
patches
U
تصحیح در یک برنامه
correction
U
تصحیح می کنم
sag correction
U
تصحیح انحراف
errata sheet
U
برگ تصحیح اشتباه
compass compensation
U
تصحیح قطب نما
corrected defelection
U
سمت تصحیح شده
corrected azimuth
U
گرای تصحیح شده
layers
U
ل تصحیح خطا باشد
adjusted valve
U
مقدار تصحیح شده
range k
U
ضریب تصحیح برد
impluse correction
U
تصحیح ضربه جریان
range correction
U
تصحیح برد سلاح
range correction
U
تصحیح برد تیراندازی
complementary angle of site
U
تصحیح تکمیلی تراز
gun displacement
U
تصحیح جای توپ
pincushion magnets
U
مغناطیسهای تصحیح بالشتک
ARQ
U
سیستم تصحیح خطا
layer
U
ل تصحیح خطا باشد
copyreader
U
تصحیح کننده مقاله
range disk
U
میز تصحیح مسافت
incorrect
U
تصحیح نشده معیوب
chart correction card
U
کارت تصحیح نقشه
deflection board
U
تابلو تصحیح سمت
rectifiable
U
قابل تصحیح یا جبران
stevenson schomaker correction
U
تصحیح استیونس- شوماکر
k , transfer
U
ضریب تصحیح برد توپ
range k
U
ضریب تصحیح کای برد
negative altitude
U
ارتفاع هواپیما را تصحیح کنید
corrective maintenance
U
یافتن و تصحیح خطایی که رخ داده است
modes
U
که حاوی کد تشخیص و تصحیح خطا هستند
windage scale
U
مقیاس تصحیح سمت دستگاه درجه
map k
U
ضریب تصحیح عوامل یاعناصر نقشهای
mode
U
که حاوی کد تشخیص و تصحیح خطا هستند
range board
U
طرح تیر کارت تصحیح برد سلاح
drafts
U
کپی ناهموار از یک متن پیش از تصحیح خطا
complementary range
U
برد مربوط به زاویه تصحیح تکمیلی تراز
Proof – reading.
U
غلط گیری (تصحیح مطا لب چاپی وغیره )
rectification
U
تصحیح سند بر مبنای قصد واقعی طرفین
drafted
U
کپی ناهموار از یک متن پیش از تصحیح خطا
draft
U
کپی ناهموار از یک متن پیش از تصحیح خطا
failure
U
شروع مجدد یک فرآیند یابرنامه پس از اینکه رخ داد و تصحیح شد
failures
U
شروع مجدد یک فرآیند یابرنامه پس از اینکه رخ داد و تصحیح شد
correctional custudy
U
روش اصلاح افراد از راه تصحیح اعمال غلط
debugs
U
آزمایش برنامه یا مکان دهی یا تصحیح خطاها و اشتباهات
insert mode
U
حالت محاورهای کامپیوتر برای ویرایش و تصحیح متن ها
z correction
U
تصحیح انحراف محور قائم دوربین در عکس هوایی
debug
U
آزمایش برنامه یا مکان دهی یا تصحیح خطاها و اشتباهات
debugged
U
آزمایش برنامه یا مکان دهی یا تصحیح خطاها و اشتباهات
EDAC
U
سیستم تصحیح خطای مقابل برای ارتباطات دادهای
tactical diversions
U
تصحیحات تاکتیکی مسیرناوگان تصحیح مسیر حرکت ناوگان
slip
U
لغزش ازمسیر تصحیح مسیر چتر یاگلوله از نظرانحراف باد
slips
U
لغزش ازمسیر تصحیح مسیر چتر یاگلوله از نظرانحراف باد
envelope
U
بسته داده ارسالی حاوی اطلاعات تصحیح خطا و کنترلی
envelopes
U
بسته داده ارسالی حاوی اطلاعات تصحیح خطا و کنترلی
slipped
U
لغزش ازمسیر تصحیح مسیر چتر یاگلوله از نظرانحراف باد
gyrolog
U
دفترچه ضرایب ژیروسکوپی یاجدول تصحیح قطب نمای مغناطیسی ناو
check
U
رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
checks
U
رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
checked
U
مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
checked
U
رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
checks
U
مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
digit
U
عدد اضافی درمتن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
check
U
مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
digits
U
عدد اضافی درمتن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
detecting
U
خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
detected
U
خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
detect
U
خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
detects
U
خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
link
U
طرح ISO/OSI که بستههای داده را به اتصال بعدی می فرستد و تصحیح خطا میکند
control rocket
U
راکت کوچکی که در صورت لزوم روشن شده و وضعیت یا سرعت فضاپیما را تصحیح میکند
circularization
U
تصحیح مدار ماهواره برای رسیدن یا نزدیک شدن ان به دایره کامل در ارتفاع لازم
Microcom Networking Protocol
U
سیستم تشخیص و تصحیح خطا سافت Microcom Inc که در مودم ها و نرم افزار ارتباطی به کار می رود
MNP
U
سیستم تشخیص و تصحیح خطا ساخت Microcom Inc که در مودم و برخی نرم افزاری ارتباطی به کار می رود
input/output
U
پردازندهای که ارسال ورودی /خروجی را برای CPU انجام میدهد شامل DMA و امکانات تصحیح خطا
MNP 0
U
پروتکل تصحیح خطای ارتباطی که میتواند داده راحتی روی اتصالات تلفن ضعیف منتقل کند
conditioning
U
اصلاح مشخصههای اطلاعات در یک خط انتقال صدا ازطریق تصحیح خصوصیات فازدامنه تقویت کنندههای خط شایسته سازی
mttr
U
متوسط زمانی که انتظار می رود برای تشخیص و تصحیح یک خطا در سیستم کامپیوتری لازم باشدRepair To Time ean
adaptive channel allocation
U
روش به کار رفته توسط پروتکل تصحیح خطای MNP که اندازه بستههای داده را طبق خط تلفن تنظیم میکند.
host computers
U
کامپیوتر مخصوص نوشتن و تصحیح نرم افزار از کامپیوتر دیگر اغلب با استفاده از کامیایر
host computer
U
کامپیوتر مخصوص نوشتن و تصحیح نرم افزار از کامپیوتر دیگر اغلب با استفاده از کامیایر
bad sector
U
شیاری که اشتباه فرمت شده است یا خطایی دارد و غیر قابل تصحیح یا نوشتن یا خواندن است
bug
U
تصحیح کوچک در برنامه نرم افزاری توسط کاربر روی دستورات منتشر کننده نرم افزار
bugs
U
تصحیح کوچک در برنامه نرم افزاری توسط کاربر روی دستورات منتشر کننده نرم افزار
bugging
U
تصحیح کوچک در برنامه نرم افزاری توسط کاربر روی دستورات منتشر کننده نرم افزار
request modify
U
درخواست تصحیح دارم درخواست تغییر میکنم
automatic error correction
U
تصحیح خودکار اشتباه اصلاح خودکار خطا
editing run
U
در پردازش دستهای برنامه ویرایش کننده داده را از نظردرستی فاهری بررسی کرده و هر گونه اشتباه را برای تصحیح و ارائه مجدد مشخص میکند
forwarded
U
روش تشخیص خطا و تصحیح که به داده دریافتی اعمال میشود که داده را صحیح میکند و نیاز به ارسال مجدد نیست
forward
U
روش تشخیص خطا و تصحیح که به داده دریافتی اعمال میشود که داده را صحیح میکند و نیاز به ارسال مجدد نیست
detected
U
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
detecting
U
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
detect
U
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
detects
U
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
kludge
U
1-تصحیح موقت نرم افزاری که خوب نوشته شده یا خطای تایپ . 2-سخت افزاری که فقط برای نشان دادن به کار می رود
kluge
U
1-تصحیح موقت نرم افزاری که خوب نوشته شده یا خطای تایپ . 2-سخت افزاری که فقط برای نشان دادن به کار می رود
Hamming code
U
سیستم کدگذتاری که از بیتهای بررسی برای تشخیص و تصحیح خطاها در داده ارسالی استفاده میکند که بیشتر در سیستمهای متن راه دور استفاده میشود
dispersion scale
U
طبله مخصوص تصحیح پراکندگی مقیاس پراکندگی میزان پراکندگی
exceptions
U
روتین هاوتوابعی که اثرات خطا را تشخیص و تصحیح می کنند. به طوری که سیستم پس از تشخیص خطا قابل اجرا باشد
exception
U
روتین هاوتوابعی که اثرات خطا را تشخیص و تصحیح می کنند. به طوری که سیستم پس از تشخیص خطا قابل اجرا باشد
backwards
U
تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده
backward
U
تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده
writ of error
U
قرار یا حکم دادگاه که متضمن تصحیح اشتباه موجود در حکم یا قرار قبلی است
patch
U
تصحیح کوچک در نرم افزار توسط کاربر در ساختار ناشر نرم افزار
patches
U
تصحیح کوچک در نرم افزار توسط کاربر در ساختار ناشر نرم افزار
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
deflection board
U
طرح تیر خمپاره انداز میز تصحیح سمت خمپاره انداز
dogmatic marxism
U
مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
continuously set vector
U
عناصر تصحیح شده متوالی هدف عناصر تنظیم شده هدف به طریق متوالی
to let somebody treat you like a doormat
<idiom>
U
با کسی خیلی بد رفتار کردن
[اصطلاح]
[ مثال تحقیر کردن بی محلی کردن قلدری کردن]
unmew
U
رها کردن ازاد کردن ول کردن مرخص کردن بخشودن صرف نظر کرن
discharges
U
اخراج کردن خالی کردن پیاده کردن بار ازاد کردن
discharge
U
اخراج کردن خالی کردن پیاده کردن بار ازاد کردن
countervial
U
خنثی کردن- برابری کردن با- جبران کردن- تلاقی کردن
capture
U
اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
capturing
U
اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
captures
U
اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
challengo
U
ادعا کردن دعوت کردن اعلام نشانی اسم عبور خواستن درخواست معرف کردن
verify
U
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verifies
U
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verifying
U
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verified
U
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
shoots
U
جمع کردن پا وپرت کردن انها همراه باراست کردن سریع بدن
shoot
U
جمع کردن پا وپرت کردن انها همراه باراست کردن سریع بدن
foster
U
تشویق کردن- حمایت کردن-پیشرفت دادن- تقویت کردن- به جلو بردن
surveys
U
براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
surveyed
U
براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
cross examination
U
تحقیق چندجانبه بازپرسی کردن روبرو کردن شواهد استنطاق کردن
orients
U
جهت یابی کردن بجهت معینی راهنمایی کردن میزان کردن
orienting
U
جهت یابی کردن بجهت معینی راهنمایی کردن میزان کردن
to temper
[metal or glass]
U
آب دادن
[سخت کردن]
[آبدیده کردن]
[بازپخت کردن]
[فلز یا شیشه]
orient
U
جهت یابی کردن بجهت معینی راهنمایی کردن میزان کردن
survey
U
براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
to appeal
[to]
U
درخواستن
[رجوع کردن به]
[التماس کردن]
[استیناف کردن در دادگاه]
serve
U
نخ پیچی توزیع کردن تقسیم کردن خدمت نظام کردن
served
U
نخ پیچی توزیع کردن تقسیم کردن خدمت نظام کردن
serves
U
نخ پیچی توزیع کردن تقسیم کردن خدمت نظام کردن
to inform on
[against]
somebody
U
کسی را لو دادن
[فاش کردن]
[چغلی کردن]
[خبرچینی کردن]
concentrates
U
غلیظ کردن متمرکز شدن اشباع کردن سیر کردن
assigned
U
مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
assigning
U
مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
calk
U
بتونه کاری کردن زیرپوش سازی کردن مسدود کردن
buck up
U
پیشرفت کردن روحیه کسی را درک کردن تهییج کردن
concentrate
U
غلیظ کردن متمرکز شدن اشباع کردن سیر کردن
assigns
U
مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
tae
U
پرش کردن با پا دفاع کردن و با پا ضربه زدن و خرد کردن
concentrating
U
غلیظ کردن متمرکز شدن اشباع کردن سیر کردن
assign
U
مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
soft pedal
U
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedal
U
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedaling
U
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedalled
U
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedals
U
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedaled
U
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedalling
U
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
sterilised
U
گندزدایی و ضد عفونی کردن خنثی کردن بی اثر کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com