English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
chorea U تشنج مخصوص
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
lute U گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lutes U گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
write U وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
writes U وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil U روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
typeface U مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typefaces U مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
graphics U کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
jerks U تشنج
the fidgets U تشنج
convulsiveness U تشنج
paroxysm U تشنج
convulsions U تشنج
tetanus U تشنج
paroxysms U تشنج
convulsion U تشنج
jerked U تشنج
jerk U تشنج
jerking U تشنج
hysteria U تشنج
succussion U تشنج
de escalation U تشنج زدایی
gripe U تشنج موضعی
hysterogenic U تشنج اور
spasm U تشنج موضعی
shocked U تشنج سخت
eclampsia U تشنج ابستنی
spasms U تشنج موضعی
shocks U تشنج سخت
shock U تشنج سخت
hysteroid U تشنج اور
myoclonus U تشنج ماهیچه
convulsive therapy U تشنج درمانی
antispasmodic U ضد انقباض و تشنج
anticonvulsive U داروی ضد تشنج
hysterically U پرشور و تشنج
spasticity U حالت تشنج
hysterical U پرشور و تشنج
detente U تشنج زدایی
clonus U تشنج عضلانی
defusing U تشنج زدایی کردن
defuse U تشنج زدایی کردن
defuses U تشنج زدایی کردن
electroconvulsive therapy U درمان با تشنج برقی
Yankees U تکان شدیدوسخت تشنج
spasms U الت تشنج واضطراب
ect U درمان با تشنج برقی
Yankee U تکان شدیدوسخت تشنج
electric convulsive therapy U درمان با تشنج برقی
de-escalated U تشنج زدایی کردن
defused U تشنج زدایی کردن
sidesplitting U موجب تشنج پهلوها
convulsing U دچار تشنج کردن
convulsed U دچار تشنج کردن
yanked U تکان شدیدوسخت تشنج
convulse U دچار تشنج کردن
yanking U تکان شدیدوسخت تشنج
de escalate U تشنج زدایی کردن
de-escalate U تشنج زدایی کردن
de-escalates U تشنج زدایی کردن
de-escalating U تشنج زدایی کردن
trismus U تشنج ارواره زیرین
fitfulness U تشنج یا تغییر حال
yanks U تکان شدیدوسخت تشنج
convulses U دچار تشنج کردن
hyperkinesia or sis U تشنج کش واکش ماهیچه
spasm U الت تشنج واضطراب
yank U تکان شدیدوسخت تشنج
bouleversement U تشنج دهم ریختگی کامل
stag evil U تشنج ارواره زیرین اسب
ecs U ضربه برقی تشنج اور
electroconvulsive shock U ضربه برقی تشنج اور
grand mal U صرع همراه با تشنج وغش
registering U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
deleting U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
embedded code U کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
hyperventilation U تنفس زیاد بطوریکه مقدار دی اکسید کربن در خون از مقدارعادی ان کمتر میشود و سبب تشنج سرگیجه و غش میگردد
dispersal airfield U فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
aerospace projection operations U عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
special U مخصوص
favourites U مخصوص
particular U مخصوص
favorites U مخصوص
favourite U مخصوص
franchises U حق مخصوص
franchise U حق مخصوص
franc U حق مخصوص
especial U مخصوص
extra special U مخصوص
francs U حق مخصوص
specific U مخصوص
particulars U مخصوص
specifics U مخصوص
vest pocket U مخصوص
specifics U مخصوص معین
special passport U پاسپورت مخصوص
idiosyncrasies U حال مخصوص
special drawing right U حق برداشت مخصوص
specially U مخصوص خاص
special damage U خسارت مخصوص
special corrections U تصحیحات مخصوص
idoneous U مختص مخصوص
bluck density U وزن مخصوص
specific U مخصوص معین
specific capacity U فرفیت مخصوص
built in jack U جک مخصوص نصب
parts peculiar U قطعات مخصوص
marque U مدل مخصوص
specific weight U وزن مخصوص
aide-de-camp U اجودان مخصوص
aide de camp U اجودان مخصوص
terminology U اصطلاح مخصوص
terminologies U اصطلاح مخصوص
special session U جلسه مخصوص
heavy duty U مخصوص کارسنگین
special sheaf U مروحه مخصوص
special troops U یکانهای مخصوص
heavy-duty U مخصوص کارسنگین
special services U خدمات مخصوص
maid in waiting U پیشخدمت مخصوص
marque U علامت مخصوص
specific energy U انرژی مخصوص
low resistivity U مقاومت مخصوص کم
idiosyncrasy U حال مخصوص
specific resistivity U مقاومت مخصوص
specific search U شناسایی مخصوص
aides-de-camp U اجودان مخصوص
generals U معمولی و نه مخصوص
favourite or vor U ویژه مخصوص
unit weight U وزن مخصوص
densities U جرم مخصوص
density U جرم مخصوص
proper U مخصوص مقتضی
deffered maintenance U نگهداری مخصوص
g man U بازرس مخصوص
favorite U مخصوص سوگلی
specific gravity U ورن مخصوص
Afro pick شانه مخصوص فر
general U معمولی و نه مخصوص
idiocrasy U حالت مخصوص
exempted station U یکان مخصوص
specific gravities U وزن مخصوص
specific gravities U ورن مخصوص
valetdechambre U پیشخدمت مخصوص
specific gravity U وزن مخصوص
bolt U پیچ مخصوص قفل کردن در
habiliments U لباس مخصوص
selective signalling U ارتباط مخصوص
resistivity U مقاومت مخصوص
dry gap bridge U پل مخصوص اب بریدگی
special U مخصوص خاص
game U کامپیوتر مخصوص
nursery rhymes U اشعار مخصوص کودکان
handrail U نرده مخصوص دستگیره
oil color U روغن مخصوص نقاشی
nursery rhyme U اشعار مخصوص کودکان
hollered U صدای مخصوص هر حیوان
handrails U نرده مخصوص دستگیره
hollers U صدای مخصوص هر حیوان
lectern U میز مخصوص قرائت
hollering U صدای مخصوص هر حیوان
particle density U وزن مخصوص حقیقی
phonograph connection U پریز مخصوص پیکاپ
one horse U مخصوص یک اسب بی مایه
poolroom U اطاق مخصوص بیلیاردانگلیسی
canalboat U قایق مخصوص کانال
pricket U شمع مخصوص شمعدان
processor U پردازنده جانبی مخصوص
lecterns U میز مخصوص قرائت
opera glass U دوربین مخصوص اپرا
opiumden U محل مخصوص تریاکها
holler U صدای مخصوص هر حیوان
pack saddle U زین مخصوص بار
jemmies U دیلم مخصوص دزدان
built up edge U لبه مخصوص نصب
cuish U زره مخصوص ران
cuisse U زره مخصوص ران
cycle spanner U اچار مخصوص تعمیردوچرخه
dry density U وزن مخصوص خشک
acetarious U سبزیهای مخصوص سالاد
dump box U فرف مخصوص زباله
sign languages U زبان مخصوص کرها
sign language U زبان مخصوص کرها
effective unit weight U وزن مخصوص موثر
boudoirs U اطاق کوچک مخصوص زن
boudoir U اطاق کوچک مخصوص زن
crewel U نخ تابیده مخصوص قلابدوزی
alemannic U لهجهء مخصوص المانی
boot band U کش مخصوص گتر شلوارنظامی
cargo liners U خط کشتیرانی مخصوص بار
bird cage U ماسک مخصوص خط نگهدار
catcher's box U محوطه مخصوص توپگیر
attack cargo ship U ناوحمل و نقل مخصوص تک
columbia round U تیراندازی مخصوص زنان
ashpit U چاله مخصوص خاکستر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com