English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 106 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
geometric similarity U تشابه هندسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
homoplasy U تشابه ساختمانی تشابه اکتسابی
diagrammatic U وابسته بشکل یاخط هندسی نمایش داده شده باخطوط هندسی
turret motife U طرح شیروان [این طرح بعنوان ترنج اصلی به تعداد یک یا سه عدد در متن فرش بکار رفته و حالتی هندسی و هشت وجهی داشته که با خطوط هندسی تزئین می شود.]
rashwan medallion U ترنج رشوان [این شهر در استان کردستان قرار داشته و به بافت قالیچه های خورجینی، گلیم و فرش های هندسی با ترنج مخصوص به این ناحیه شهرت دارد. ترنج این فرش ها بصورت لوزی بزرگ به همراه اشکال هندسی می باشد.]
resemblance U تشابه
similitude U تشابه
similarty U تشابه
commonality U تشابه
commonalities U تشابه
symmetry U تشابه
nonconformity U عدم تشابه
similes U استعاره تشابه
kinematic similarity U تشابه حرکتی
kinder U نزدیکی تشابه
synonymous U دارای تشابه
simile U استعاره تشابه
dissimilitude U عدم تشابه
homogeny U همانندی تشابه
correspondency U تشابه مراسلات
correspoundence U مکاتبات تشابه
similarities U تشابه مشابهت
similarity U تشابه مشابهت
correspondences U تشابه مراسلات
correspondence U تشابه مراسلات
symmetry U مراعات نظیر تشابه
analogical U دارای وجه تشابه
dissimilation U عدم تشابه کاتابولیسم
converge U تقارب خطوط وجود تشابه
converged U تقارب خطوط وجود تشابه
converging U تقارب خطوط وجود تشابه
converges U تقارب خطوط وجود تشابه
isometropia U تشابه انکسار نور دردو چشم
homophone U متشابه الصوت دارای تشابه صوتی
subcontrariety U رابطه بین دو قیاس متقابل تشابه قیاسی
arabic notation U هندسی
diagram U خط هندسی
diagrams U خط هندسی
geometric U هندسی
geometrical U هندسی
graphs U نمایش هندسی
geometric pitch U گام هندسی
mean proportional U واسطه هندسی
geometric series U سریهای هندسی
geometric twist U پیچش هندسی
geometrical figures U اشکال هندسی
geometrical isomer U ایزومر هندسی
geometric shapes U اشکال هندسی
geometrical isomerism U همپاری هندسی
geometrical isomerism U ایزومری هندسی
geometric progression U تصاعد هندسی
graph U نمایش هندسی
locus U مکان هندسی
loci U مکان هندسی
diagrams U شکل هندسی
graphically U با نمایش هندسی
numeral U هندسی رقومی
numerals U هندسی رقومی
diagram U شکل هندسی
diagrammatically U باخطوط هندسی
diagrammatically U بشکل هندسی
geometric growth U رشد هندسی
geometric mean U میانگین هندسی
geometric illusion U خطای ادراکی هندسی
graph U نقشه هندسی گرافیک
chinese fret U [زنجیره ی هندسی چینی]
graphs U نقشه هندسی گرافیک
geometrical progression U فرایازی یا تصاعد هندسی
locus of centres U مکان هندسی مرکزها
locus U مکان هندسی مرکزها
axonometric projection U طرح های هندسی [معماری]
geometry of numbers U نظریه هندسی اعداد [ریاضی]
geometrize U از روی قواعد هندسی کارکردن
geometrize U با قواعد هندسی درست کردن
geodesic dome U گنبد متشکل ازسطوح هندسی
Boldaji rug U قالی بلداجی چهارمحال با نقوش هندسی
geoid U جسم هندسی شبیه به شبه کره
topographic maps U نقشههای توپوگرافی یانقشههای هندسی زمین
aberration عدم دقت هندسی سیستم های اپتیکی
model geometric U نمایش کامل سه بعدی یا دوبعدی صحیح هندسی از یک شکل
cogo U یک زبان برنامه نویسی مسئله گرابرای حل مسائل هندسی
geometrid U خانواده پروانه یابندهای باریک بدن پروانههای هندسی
card-cut U [برجسته کاری کوچک زنجیره ی هندسی در کتیبه های گوتیک]
planimeter U دستگاهی که مساحت اشکال غیر هندسی رابا ان اندازه می گیرند
pectinated line U [خط شکسته، دندانه ای و یا کنگره ای که در طرح های هندسی و ایلیاتی بکار می رود.]
Floret [rosette] U [طرح گل رزی با حالتی منظم و هندسی که جلوه ای از یک شکوفه را مجسم می سازد.]
pitch speed U حاصل ضرب گام هندسی متوسط و تعداد دوران درواحد زمان
fractal <adv.> <noun> O شکل هندسی که در خودش تکرار میشود هر قدر که آنرا بزرگ کنید یک حالت دارد
diamond design U طرح قاب لوزی [که بیشتر در فرش های هندسی باف قشقایی، ایلیایی و نواحی غرب ایران بکار می رود.]
pitch line U مکان هندسی نقاطی که درانها مراکز نقاط تماس یا گام دندانههای چرخ دنده یادندانه ها اندازه گیری میشود
unformed U بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
relief maps U نقشههای توپوگرافی نقشههای هندسی زمین
centroid U در مختصات هندسی نقطهای که مختصات ان میانگین حسابی مختصات همه نقاط ان شکل است
caucasus U منطقه قفقاز و یا آذربایجان و ارمنستان امروزی در شوروی که قالی آن با گره ترکی و نقوش هندسی همراه بوده و به نام قالی قفقازی معروف است
malthusian theory of population U فرضیه جمعیت مالتوس چون ازدیاد جمعیت جهان باتصاعد هندسی و افزایش منابع اغذیه به شکل تصاعدحسابی است باید جمعیت کنترل شود
Mamluk Carpets U فرش مملوک [ریشه این نام مربوط به سربازان و درباریان مصر و سوریه قدیم می باشد. طرح های اولیه آن بصورت نقوش هندسی پیچیده به همراه ترنجی بزرگ بافته شده اند.]
Murghi rugs U فرش های مرغی [این طرح در فرش های جنوب ایران بیشتر دیده شده و نمادی از مرغ یا خروس را بصورت شکل هندسی نشان می دهد.]
lappets U [حواشی و نقوش بکار رفته در انتهای فرش بافته شده در ترکیه که شکل اصلی بصورت بندی پنج ضلعی است و در آن اشکال هندسی یکسان که انتهای آن تا حدودی به نرمه گوش شباهت دارد استفاده می شود.]
Afshar design U طرح افشاری [ابعاد فرش مربع شکل بوده و بیشتر در فارس و کرمان با زمینه کف ساده صورتی و نارنجی بوجود آمده و لچک و ترنج و قندیل بکار رفته در طرح با استفاده از خطوط هندسی بافته می شوند]
stepped lines U خطوط کنگره ای [خطوط شکسته] [در اطراف نگاره ها و اشکال فرش های هندسی باف و روستایی. گاه بجای استفاده از خطوط صاف از این خطوط استفاده می شود.]
Turkaman rugs U فرش های ترکمن [اینگونه فرش ها دارای طرح های ساده و هندسی شکل می باشند و غالبا زمینه قرمز یا قهوه ای ته قرمز با لبه ها و نوارهای سفید رنگ بافته می شوند.]
geometric design U طرح هندسی [این طرح در ابتدا بخاطر ذهنی بافی و سهولت بیشتر در بافت، بین عشایر و روستاها شهرت یافت. ولی امروزه هم به صورت ساده گذشته و هم بصورت پیچیده بین بافندگان استفاده می شود.]
pendant U سر ترنج [کلاله] [سر ترنج را به طرح های دوران صفویه نسبت می دهند و معمولا نقشی از ترنج مرکزی را نشان می دهد و به صورت های مختلف هندسی، بیضی شکل، دایره ای و چند ضلعی بافته می شود.]
Afshan [all-over pattern] U طرح افشان [با حالت های پیچشی و یا زوایای هندسی و ترکیبی از گل ها و شکوفه ها که نشان دهنده و عدم محدودیت در طرح است. گاه با طرح های دیگر مثل میناخانی، بوته، هراتی، بندی و گل و بته ترکیب می شود]
geometrical percentage U درصد هندسی که عبارتست ازخارج قسمت سطح مقطع فولاد به سطح مقطع بتن دریک قطعه بتن مسلح ضرب درصد
malthusian law of population U نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com