Perdic | تسمه زیر گلوی اسب که افسار رانگاه میدارد | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	throatlatch U	تسمه زیر گلوی اسب که افسار رانگاه میدارد

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	leash U	افسار سگ وحیوانات مشابه افسار بستن
	leashes U	افسار سگ وحیوانات مشابه افسار بستن
	fieldsman U	کسیکه دربازی توپ رانگاه داشته برمیگرداند
	strapping U	تسمه زنی تسمه زده
	strap U	تسمه تسمه چرمی نوار
	straps U	تسمه تسمه چرمی نوار
	straps U	تسمه رکاب تسمه
	strap U	تسمه رکاب تسمه
	greshams law U	زیرا مردم پول بد راخرج میکنند و پول خوب رانگاه می دارند
	chimney-throat U	گلوی دودکش
	skew throat U	گلوی مورب
	skew throat U	گلوی اریب
	collars U	گلوی چوب لاکراس
	collar U	گلوی چوب لاکراس
	bibs U	محافظ گلوی شمشیرباز
	To grip someone by the throat . U	گلوی کسی را گرفتن
	hog dress U	بریدن گلوی شکار
	throaty U	دارای گلوی بزرگ
	bib U	محافظ گلوی شمشیرباز
	strangle U	گلوی کسی را فشردن
	throatier U	دارای گلوی بزرگ
	throatiest U	دارای گلوی بزرگ
	inverted siphon U	شتر گلوی وارونه
	scrag U	گلوی کسی یا چیزی راگرفتن
	To clear ones throat. U	سینه ( گلوی ) خود را صاف کردن
	To try to strangle someone . U	گلوی کسی را فشار دادن ( بقصد خفه کردن )
	tympanic bone U	استخوانی که پرده صماخ رانگه میدارد
	chuck U	گیرهای که مته را در ماشین نگه میدارد
	chucks U	گیرهای که مته را در ماشین نگه میدارد
	beam anchor U	تیری که دیوار را محکم نگاه میدارد
	chucked U	گیرهای که مته را در ماشین نگه میدارد
	gate hanger U	التی که دریچه سد را باز نگه میدارد
	sizar U	دانشجویی که کمک هزینه تحصیلی دریافت میدارد
	manifolder U	ماشینی که چندین تسخه باکاغذ بر گردان بر میدارد
	nephrotomy U	چیزی که شخص رااز پیشرفت باز میدارد
	sizer U	دانشجویی که کمک هزینه تحصیلی دریافت میدارد
	dowel U	میخ پرچی که دو چیز را روی هم نگاه میدارد
	intertie U	تیرافقی که تیرهای عمودی رابهم نگاه میدارد
	land bank U	بانکی که زمین را در برابر پول گرو بر میدارد
	headstay U	سیمی که دکل را بسمت جلوقایق نگاه میدارد
	manifold writer U	ماشینی که چندین نسخه باکاغذ برگردان بر میدارد
	pole plate U	حمال تیر شیروانی که سرلاپه هارا نگاه میدارد
	pass book U	برای صاحب سپرده نگاه میدارد دفترنسیه دکاندار
	tethering U	افسار
	spanned U	افسار
	harness U	افسار
	spanning U	افسار
	head stall U	افسار
	rein U	افسار
	tether U	افسار
	span U	افسار
	spans U	افسار
	tethered U	افسار
	tethers U	افسار
	harnessed U	افسار
	bridles U	افسار
	bridling U	افسار
	halter U	افسار
	bridle U	افسار
	halters U	افسار
	martingale U	افسار
	bridled U	افسار
	tie down U	افسار
	harnessing U	افسار
	havelock U	روکلاهی سفیدی که پشت گردن را نیز از افتاب محفوظ میدارد
	heliostat U	چرخ ایینهای که پرتوافتاب رابیک جهت ثابت نگاه میدارد
	rampant <adj.> U	افسار گسیخته
	libertine U	افسار گسیخته
	towing bridle U	افسار یدک
	libertinage U	افسار گسیختگی
	libertines U	افسار گسیخته
	tackle U	افسار کردن
	harnessed U	افسار زدن
	harness U	افسار زدن
	harnessing U	افسار زدن
	tackles U	افسار کردن
	tackled U	افسار کردن
	tackling U	افسار کردن
	bezel U	حلقه لغزنده مخروطی شکل شیشه ساعت را در جای خودنگه میدارد
	runaway inflation U	تورم افسار گسیخته
	halters U	افسار کردن پالهنگ
	rein U	لجام افسار کردن
	tethers U	وسعت افسار کردن
	tethering U	وسعت افسار کردن
	halter U	افسار کردن پالهنگ
	tethered U	وسعت افسار کردن
	tether U	وسعت افسار کردن
	Omerta U	[قانون یا کودی که شخص را از حرف زدن و فاش کردن اطلاعت باز میدارد]
	cover charges U	مبلغی که اغذیه فروشی ویاکلوب شبانه علاوه بر پول غذاومشروب از مشتریان دریافت میدارد
	cover charge U	مبلغی که اغذیه فروشی ویاکلوب شبانه علاوه بر پول غذاومشروب از مشتریان دریافت میدارد
	gobo U	نوعی پرده پارچهای سیاه رنگ که در تلویزیون و سینمادوربین را از نور زائد محفوظ نگه میدارد
	Zeal without knowledge is a runaway horse . <proverb> U	جانفشانى و تعصب جاهلانه ,همچون اسبى افسار گسیخته است .
	dress guard U	اسبابی که دردوچرخه جامه را ازاسیب چرخ نگه میدارد جامه پناه
	heck U	ماهی بند:بندی که ماهی رادررودخانه نگاه میدارد
	The City Council has decreed that all dogs must be kept on a leash there. U	شورای شهر مقرر کرده است که تمام سگ ها باید با افسار بسته شوند .
	straps U	تسمه
	flat bar U	تسمه
	garth U	تسمه
	halter U	تسمه
	belt conveyor U	تسمه
	whang U	تسمه
	thong U	تسمه
	strap U	تسمه
	thongs U	تسمه
	hoops U	تسمه
	hoop U	تسمه
	plates U	تسمه
	latchet U	تسمه
	lashed U	تسمه
	belt U	تسمه
	halters U	تسمه
	lashes U	تسمه
	strop U	تسمه
	fan belt U	تسمه
	belts U	تسمه
	fan belts U	تسمه
	plate U	تسمه
	belted U	تسمه
	lash U	تسمه
	strapless U	بی تسمه
	cincture U	تسمه
	laminated spring U	فنر تسمه
	link belt U	تسمه رابط
	hoop iron U	تسمه اهنی
	leather belt U	تسمه چرمی
	strapper U	تسمه کار
	strapper U	تسمه بند
	abrasive belt tension U	کشش تسمه
	saddle strap U	تسمه زین
	strap for battery plate U	تسمه صفحه
	plate strap U	تسمه صفحه
	cleat U	تسمه چوبی
	cleat U	تسمه فلزی
	link belt U	تسمه اتصال
	v belt U	تسمه ذوزنقهای
	slings U	تسمه اتصال
	slinging U	تسمه اتصال
	fan belt U	تسمه پروانه
	slings U	تسمه تفنگ
	fan belts U	تسمه پروانه
	lashing U	تسمه کشی
	sling U	تسمه تفنگ
	gripe U	تسمه قایق
	sling U	تسمه اتصال
	conveyor belts U	تسمه نقاله
	slinging U	تسمه تفنگ
	hoop U	تسمه زدن
	hoops U	تسمه زدن
	pulley U	فلکه تسمه
	pulleys U	فلکه تسمه
	belt U	نوارفشنگ تسمه
	belted U	نوارفشنگ تسمه
	belts U	نوارفشنگ تسمه
	conveyor belt U	تسمه نقاله
	lanyards U	تسمه یا طناب
	lanyard U	تسمه یا طناب
	double belt U	تسمه دوبل
	arlbery strap U	تسمه ایمنی
	drive belt U	تسمه محرک
	ribbon U	تسمه تراشه
	driving belt U	تسمه گرداننده
	earthing strap U	تسمه زمین
	elevator belt U	تسمه بالابر
	eye bar U	تسمه سرپهن
	flat iron U	اهن تسمه
	crossed belt U	تسمه عرضی
	ribbons U	تسمه تراشه
	strap U	تسمه فلزی
	buckles U	تسمه فلزی
	capstan U	چرخ تسمه
	buckled U	تسمه فلزی
	buckle U	تسمه فلزی
	straps U	تسمه فلزی
	slings U	بند تسمه تفنگ
	angel-bead U	تسمه ی زوار نبش
	sling U	بند تسمه تفنگ
	slinging U	بند تسمه تفنگ
	lashing U	تسمه کشی بار
	band wheel U	چرخ تسمه خور
	fan belts U	تسمه پروانه موتور
	drive capstan U	چرخ تسمه محرک
	fan belt U	تسمه پروانه موتور
	bail U	کفیل گرفتن تسمه
	plate girder U	تیر ساخته شده از تسمه
	rand U	بصورت نوار یا تسمه دراوردن
	martingale U	تسمه زیر گردن اسب
	abrasive belt U	نوار یا تسمه سنگ سمباده
	conveyor type furnace U	کوره نوع تسمه نقالهای
	unstrap U	از بند یا تسمه رها کردن
	bands U	تسمه یا بندمخصوص محکم کردن
	band U	تسمه یا بندمخصوص محکم کردن
	abrasive belt tension U	کشش تسمه سنگ سمباده
	arch-band U	[نوار یا تسمه ی مرتفع زیر طاق]
	straps U	باند پیچی یا تسمه کشی کردن بارها
	strap U	باند پیچی یا تسمه کشی کردن بارها
	keeper U	تورزیر اب حلقه چرمی وصل به تسمه تفنگ
	keepers U	تورزیر اب حلقه چرمی وصل به تسمه تفنگ
	gaiting strap U	تسمه مخصوص ارابه برای جلوگیری از انحراف اسب
	thoroughbrace U	تسمه چرمی متصل کننده بدنه کالسکه به فنر
	tape line U	تسمه فلزی وباریک که برای اندازه گیری بکارمیرود