English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
unallowable digit U ترکیب غیر قانونی بیتهای کلمه طبق قوانین از پیش تعیین شده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
illegal U ترکیب نادست بیتها در کلمه کامپیوتری طبق قوانین ز پیش تنظیم شده
forbid U ترکیب بیت در یک کلمه کامپیوتر که طبق قوانین برنامه نویس یا طرح سیستم مجاز نیست
forbids U ترکیب بیت در یک کلمه کامپیوتر که طبق قوانین برنامه نویس یا طرح سیستم مجاز نیست
representation U ترکیب بیتهای هرکد حرف
representations U ترکیب بیتهای هرکد حرف
masking U عمل انتخاب بیتهای مختلف در کلمه
shifted U جابجایی معین بیتهای کلمه به چپ یا راست .
shift U جابجایی معین بیتهای کلمه به چپ یا راست .
shifts U جابجایی معین بیتهای کلمه به چپ یا راست .
fixes U تعداد بیتهای موجود که یک کلمه کامپیوتری را تشکیل میدهد
fix U تعداد بیتهای موجود که یک کلمه کامپیوتری را تشکیل میدهد
vertical U بررسی تشخیص خطا که بیتهای کلمه با کل آن مقایسه و جمع می شوند
filter U الگی اعداد دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دو دویی
filters U الگی اعداد دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دو دویی
variable U کامپیوتری که در آن تعداد بیتهای یک کلمه متغیرند, و طبق نوع داده فرق می کنند
variables U کامپیوتری که در آن تعداد بیتهای یک کلمه متغیرند, و طبق نوع داده فرق می کنند
leges U صورت جمع کلمه lexبمعنی قوانین
illegal U آنچه قانونی نیست یا مخالف قانون و قوانین باشد
transmissions U مجموعه خط وط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان اجرا می کنند
mask U الگوی ارقام دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دودویی
masks U الگوی ارقام دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دودویی
transmission U مجموعه خط وط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان اجرا می کنند
shifted U روش افزایش کل ترکیب بیتهای ممکن با استفاده از تعدادی بیت برای بیان اینکه آیا کد بعدی باید جای شود یا میز
shifts U روش افزایش کل ترکیب بیتهای ممکن با استفاده از تعدادی بیت برای بیان اینکه آیا کد بعدی باید جای شود یا میز
shift U روش افزایش کل ترکیب بیتهای ممکن با استفاده از تعدادی بیت برای بیان اینکه آیا کد بعدی باید جای شود یا میز
age grouping U لیست تعیین عمر قانونی اقلام
fair trade laws U قوانین تجارت منصفانه قرارداد بین تولیدکننده وفروشنده برای تثبیت یا تعیین حداقل قیمت
text U برنامهای که فایل متن را طبق قوانین از پیش تعیین شده مرتب میکند مثل پهنای خط و اندازه صفحه
texts U برنامهای که فایل متن را طبق قوانین از پیش تعیین شده مرتب میکند مثل پهنای خط و اندازه صفحه
zone bits U بیتهای مخصوصی که درکنار بیتهای عددی برای نمایش کاراکترهای الفبایی بکار میروند
paralleled U داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
paralleling U داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallelling U داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallels U داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallel U داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallelled U داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
acronym کلمه ای که از حرف اول کلمات دیگری ترکیب شده باشد
encoding U نمایش یک حرف یاعنصر با ترکیب یا الگوی یکتا از بیت ها در یک کلمه
acronyms U کلمه ایکه از حرف اول کلمات دیگری ترکیب شده باشد
exception U ذخیره سازی لغات و نیازها و خصوصیات مخصوص آنها برای پردازش کلمه و ترکیب تصویر
exceptions U ذخیره سازی لغات و نیازها و خصوصیات مخصوص آنها برای پردازش کلمه و ترکیب تصویر
to prescribe something [legal provision] U چیزی را تعیین کردن [تجویز کردن] [ماده قانونی] [حقوق]
burned U کلمه رمز برای تعیین اینکه عامل مخفی اطلاعاتی در معرض کشف قرار گرفته یا قابلیت اعتمادبه او کم شده است
Roman law U مجموعهی قوانین رومی که پایهی قوانین امروزی در بسیاری از کشورها به ویژه در اروپا است
conflict of lows U در حقوق بین الملل خصوصی مطرح میشود و منظور مغایرت قوانین داخلی با قوانین خارجی است
articles of war U قوانین جنگی قوانین داد رسی نظامی
hyphens U فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
hyphen U فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
estate in remainder U ملک معلق عبارت از ان است که شناسایی قانونی یک ملک منوط و موکول به تعیین تکلیف ملک دیگر باشد
logogriph U نوعی معماکه چند کلمه داده میشود وشخص باید ازمیان این کلمات کلمه مطلوب راپیداکندویا از حروف انها کلمه مورد نیاز را بسازد
search and replace U خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند
mixed capitalism U نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
twelve tables U الواحی که در سال 054 قبل از میلاد دررم منتشر شد و حاوی موادی از قوانین رمی در مورد اهم مسائل مبتلی به روزمره زندگی مردم رم بود و بعدهااساس قوانین رم قرار گرفت
to lay down a rule U قانونی را درست کردن قانونی را وضع نمودن
worded U تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
word U تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
harmonic motion U اهنگ مرکبی که از ترکیب چند موج صوتی ساده تر ترکیب شده باشد
isomer U جسمی که ترکیب ان با ترکیب جسم دیگریکی است
isomerous U جسمی که ترکیب ان با ترکیب جسم دیگریکی است
least significant bit U رقم دودویی در سمت راست یک کلمه که کمترین توان کلمه را می گیرد.
prefix U کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد
statute at large U چاپ قانون به طور کلمه به کلمه از روی متن اصلی
prefixes U کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد
augments U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
augmenting U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
markers U نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
word U نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
augmented U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
worded U نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
augment U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
marker U نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
Persian rug U [فرش ایرانی در حالت کلی کلمه که گاه با کلمه قالی شرقی نیز مانوس می باشد.]
to rime one word with another U یک کلمه رابا کلمه دیگر قافیه اوردن
ring shift U جابجایی داده به چپ و راست در یک کلمه بیتی که از موز کلمه بیفتد نادیده گرفته میشود و محلهای خالی با صفر پر می شوند
authentication U تعیین نشانی تعیین معرف کردن
composition U ترکیب یکان ترکیب رزمی
compositions U ترکیب یکان ترکیب رزمی
automatic release date U تاریخ انقضای عمر قانونی وسایل سررسید عمر قانونی
defaulted U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaults U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulting U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
processor U ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
hypertext U روش اتصال کلمه یا تصویر به صفحه بعد پس از انتخاب کلمه یا تصویر توسط کاربر
syllables U جزء کلمه مقطع کلمه
syllable U جزء کلمه مقطع کلمه
synonym U کلمه مترادف کلمه هم معنی
synonyms U کلمه مترادف کلمه هم معنی
lsb U رقم دودویی که محل سمت راست کلمه را اشغال میکند و کمترین توان دو را در کلمه دارد که معمولا معادل رو به توان صفر است
softer U محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
softest U محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
enclitic U متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد
keyword U 1-کلمه دستور در زبان برنامه نویسی برای انجام عملی . 2-کلمه مهم در عنوان یا متنی که محتوای آن را می نویسد. 3-کلمهای که در رابط ه با متنی باشد
soft U محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
bit stream U بیتهای متوالی
information bits U بیتهای اطلاعاتی
shifted U جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shifts U جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shift U جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
versicular division U تقسیم به بیتهای کوچک
legitimate U عذر قانونی قانونی
legitimated U عذر قانونی قانونی
legitimates U عذر قانونی قانونی
legitimating U عذر قانونی قانونی
softest U حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
soft U حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
softer U حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
cycled U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycles U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
authorized stoppage U برداشت قانونی از حقوق افرادکسورات قانونی از حقوق
dosimetry U تعیین مقدار جذب شده دارو یاتشعشع اتمی ازمایش تعیین دوز جذب شده
locate U جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
located U جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locates U جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locating U جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
finite precision numbers U استفاده از تعداد بیتهای ثابت برای نمایش اعداد
flag U ثباتی که حاوی بیتهای پرچم و وضعیت CPU است
flags U ثباتی که حاوی بیتهای پرچم و وضعیت CPU است
air priorities committee U کمیته تعیین ارجحیت حمل ونقل هوایی یا تعیین ارجحیت حمل بار
packing U تعداد بیتهای داده که در یک واحد مساحت دیسک یا نوار ذخیره شوند
justification U انتقال بیتهای داده یا حروف به راست یا چپ یا حاشیه مستقیم پیدا کنند
justifications U انتقال بیتهای داده یا حروف به راست یا چپ یا حاشیه مستقیم پیدا کنند
encoding U روش کد گذاری داده در دیسک مغناطیسی برای جلوگیری از مجموعهای از بیتهای مشابه
format U روش ذخیره سازی داده آدرس حاوی بیتهای صفحه انتخاب شده
serial U ارسال بیتهای جداگانه که کلمات داده را می سازند.روی خط سیگنال در واحد زمان
serials U ارسال بیتهای جداگانه که کلمات داده را می سازند.روی خط سیگنال در واحد زمان
formats U روش ذخیره سازی داده آدرس حاوی بیتهای صفحه انتخاب شده
convoy routing U تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
pandect U قوانین
regulations U قوانین
recordings U تعداد بیتهای داده که در یک واحد مساحت روی دیسک یا نوار مغناطیسی ذخیره می شوند
adjunct register U ثبات بیت که در آن بیتهای ابتدایی اطلاعات کنترلی و سایر بیتها در اختیار برنامه است
recording U تعداد بیتهای داده که در یک واحد مساحت روی دیسک یا نوار مغناطیسی ذخیره می شوند
odd U سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
odder U سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
alpha channel U هشت بیت اول که خصوصیات پیکسل را بیان می کنند و بیتهای آخر رنگ آنرا
oddest U سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
rules committee U کمیته قوانین
rules of chess U قوانین شطرنج
doctorine U قوانین اصلی
murphy's laws U قوانین مورفی
rules of engagement U قوانین درگیری
kepler laws U قوانین کپلر
joule's laws U قوانین ژول
administrative law U قوانین اداری
kepler's laws U قوانین کپلر
admiralty law U قوانین دریایی
conflict of laws U تعارض قوانین
statute book U قوانین موضوعه
explanation of laws U شرح قوانین
radiation laws U قوانین تابش
hovering acts U قوانین ضد قاچاق
permissive legislation U قوانین مخیره
zipf's laws U قوانین زیف
conflict of lows U تعارض قوانین
written laws U قوانین مدون
hague rules U قوانین لاهه
remedial statutes U قوانین اصلاحی
gas laws U قوانین گازها
forest laws U قوانین جنگل
infraction of rules U نقض قوانین
gunnery U قوانین تیراندازی
inland rules U قوانین داخلی
interpertation of laws U تفسیر قوانین
newton's laws of motion U قوانین نیوتون
promulgation of the laws U انتشار قوانین
succession law U قوانین وراثت
labor laws U قوانین کار
code U مجموعه قوانین
maritime law U قوانین دریایی
codex U مجموعه قوانین
codification U تدوین قوانین
codification U وضع قوانین
mendelian laws U قوانین مندل
statue law U قانون یا قوانین
competition rules U قوانین رقابت
rules of the roads U قوانین راه
rules of the roads U قوانین دریانوردی
korte's laws U قوانین کرت
company law U قوانین شرکت
radar locating U تعیین محل نقاط یا هدفها به وسیله رادار تعیین محل توپهای دشمن به وسیله رادار
parity U سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای ارسالی باید تعداد یکهای دودویی زوج داشته باشند
parity U سیسم برسی خطا که هر سری بیتهای ارسالی باید تعداد یکهای دودویی فرد داشته باشند
newton's laws of motion U قوانین حرکت نیوتون
law enforcement U اجرای قوانین [حقوقی]
s factor U ضریب اس در قوانین تیرتوپخانه
sanctioned laws U قوانین یا مقررات مصوبه
military justice U قوانین جزایی ارتش
gunnery U قوانین تیر توپخانه
punitive article U قوانین جزایی ارتش
codification U گرد اوری قوانین
laws versus tendencies U قوانین در مقابل تمایلات
codification U جمع وتدوین قوانین
child labor laws U قوانین کار کودکان
physical U که قوانین نرخ بیت
newton's laws of motion U قوانین حرکت نیوتن
company law U قوانین مربوط به شرکتها
rules of football U قوانین یا قواعد فوتبال
under these rules U بموجب این قوانین
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com