Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
atomic air burst
U
ترکش هوایی اتمی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
high airburst
U
ترکش هوایی در ارتفاع زیاد ترکش بالای افسر تیر
exoatmosphere
U
ترکش اتمی بالای جو
weapon debries
U
بقایای ترکش اتمی
atomic underground burst
U
ترکش زیرزمینی اتمی
desired ground zone
U
نقطه ترکش اتمی مطلوب
flash burns
U
سوختگی حاصله از برق ترکش اتمی
flash burn
U
سوختگی حاصله از برق ترکش اتمی
hard missile base
U
سکوی پرتاب مستحکم ضد ترکش اتمی
base surge
U
ابر غلطان اتمی در ترکش سطحی
hard base
U
سکوی پرتاب موشک ضد ترکش اتمی
troop safety
U
حفافت عده ها در مقابل اثرات ترکش اتمی
flash blindness
U
کوری حاصله از نگاه کردن به برق ترکش اتمی
low airburst
U
ترکش هوایی در ارتفاع کم ترکش در ارتفاع پایین
air burst
U
ترکش هوایی
aerial burst
U
ترکش هوایی
airburst ranging
U
تنظیم ترکش هوایی
air adjustment
U
تنظیم ترکش هوایی
triple point
U
نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
pressure front
U
جبهه موج ضربتی ترکش گلوله اتمی میدان موج ضربتی
minometer
U
دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی وسیله اندازه گیری دوز اتمی
rainout
U
ریزش ابر اتمی به علت رطوبت هوا بارش غبار اتمی
implosion weapon
U
جنگ افزار اتمی حساس قابل انفجار با تجزیه اتمی
isotopy
U
دارای تساوی در اعداد اتمی برابری عددی اتمی
proliferation
U
سیستم گسترش اتمی یاگسترش تولید اتمی
atomic weight
U
وزن اتمی یک عنصر که برمبنای 61 وزن اتمی اکسیژن قرار داده شده است
fallout contours
U
خطوط میزان منحنی تشعشع اتمی یا نشان دهنده شدت تشعشع اتمی
clean weapon
U
جنگ افزار اتمی کم ریزش جنگ اتمی که اثار باقیه کم داشته باشد
european atomic energy community
U
جامعه نیروی اتمی اروپا اتحادیه متشکل از بلژیک وفرانسه و المان و ایتالیا ولوگزامبورک و هلند که هدفش ایجاد تسهیلات مختلف در راه بهره برداری ازانرژی اتمی است
airlift service
U
سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
nucleon
U
اجزای داخل هسته اتمی هستک هسته اتمی
nuclear stalemate
U
گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
fission to yield ratio
U
توان بمب اتمی نسبت انرژی شکافت اتمی به انرژی حاصله از پرتاب بمب
atomic demolition munition
U
خرج تخریب مهمات اتمی مهمات مخصوص تخریب جنگ افزار اتمی
cloud chamber effect
U
اثرات حاصله از لایه خارجی قارچ اتمی اثرات پوسته قارچ اتمی
holiday
U
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holidays
U
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
telling
U
مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
antiair warfare
U
جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
air policing
U
عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
restrictive fire plan
U
طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
pounce
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounced
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounces
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
line chief
U
افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
pouncing
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
i stay
U
در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
air delivery container
U
جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
broadcast controlled air interception
U
نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air sentinel
U
گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
steers
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steer
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
pigeon
U
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeons
U
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
sleeve target
U
هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
flak
U
گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
air scoop
U
چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
fly through
U
عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
air superiority
U
برتری موقت هوایی رجحان هوایی
aviation pay
U
معاش هوایی سختی خدمت هوایی
air pilots
U
خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
air suprmacy
U
برتری کامل هوایی سیادت هوایی
air interdiction
U
عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
detonation
U
ترکش
splinter
U
ترکش
detonations
U
ترکش
splash
U
ترکش
splintering
U
ترکش
quiver
U
ترکش
quivered
U
ترکش
quivering
U
ترکش
splinters
U
ترکش
quivers
U
ترکش
blast
U
ترکش
splashes
U
ترکش
splashing
U
ترکش
blasts
U
ترکش
splintered
U
ترکش
burst
U
ترکش
bursts
U
ترکش
burst center
U
مرکز ترکش
burst range
U
مسافت ترکش
surface burst
U
ترکش سطحی
graze burst
U
ترکش زمینی
burst range
U
برد ترکش
height of burst
U
ارتفاع ترکش
high burst
U
ترکش بالا
types of burst
U
نوع ترکش
burst wave
U
موج ترکش
ricochet burst
U
ترکش کمانهای
blasting machine
U
دستگاه ترکش
impact burst
U
ترکش ضربتی
impact burst
U
ترکش سطحی
impact action
U
عمل ترکش
sonic booms
U
ترکش اوا
sonic boom
U
ترکش اوا
hight of burst
U
ارتفاع ترکش
early time
U
زمان حداقل انفجار اتمی زمان اولیه انفجار اتمی
survey meter
U
دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
graze burst
U
ترکش روی زمین
impact point
U
نقطه ترکش گلوله
splinterproof
U
سنگر ضد ترکش گلوله
impacts
U
اثر ترکش انفجار
impact
U
اثر ترکش انفجار
craters
U
چاله ترکش گلوله ها
center of burst
U
مرکز ترکش گلوله
crater
U
چاله ترکش گلوله ها
exoatmosphere
U
ترکش فوق جوی
carrier air group
U
دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
notice to airmen
U
اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
air material
U
ماتریل هوایی وسایل هوایی
air
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
aired
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air branch
U
قسمت هوایی رسته هوایی
airs
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
tropopause
U
منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
code panel
U
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
splashes
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashing
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splash
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
air station
U
ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
explosions
U
ترکش منفجر کردن ترکیدن
graze sensitive
U
ماسوره مخصوص ترکش کمانهای
impact pressure
U
نیروی اصابت فشار ترکش
center of impact
U
مرکز ترکش گلوله مرکزاصابت
impact action
U
عمل انفجار نیروی ترکش
surface burst
U
ترکش روی سطح زمین
explosion
U
ترکش منفجر کردن ترکیدن
burst interval
U
فاصله ترکش گلوله ها در یک رگبار
doubtful
U
ترکش مشکوک مورد تردید
To play ones last card
U
آخرین تیر ترکش رارها کردن
kopfring
U
حلقه مخصوص ترکش سطحی بمب
air picket
U
هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
air scout
U
هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
call mission
U
درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
tactical air controler
U
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
air photographic
U
شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
airlift command
U
فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
variation
U
اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
variations
U
اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
splash scale
U
طبلهای که انحراف ترکش گلوله را از هدف با ان اندازه گیری می کنند
photogrammetry
U
علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
airlift capacity
U
مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی
emergency scramble
U
درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
airspace prohibited area
U
منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
air defense commander
U
فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
air search attack unit
U
تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
channel airlift
U
سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
dispersal airfield
U
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
trimetrogon
U
عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
air survey photography
U
عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی
airhead operations
U
عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
trunkair route
U
مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
combat airlift support
U
پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
airlift control element
U
عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
nuclear strike
U
تک اتمی
nuclear
U
اتمی
monoatomic
U
یک اتمی
hexatomic
U
شش اتمی
triatomic
U
سه اتمی
atomic
U
اتمی
diatomic
U
دو اتمی
country cover diagram
U
دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
atomic structure
U
ساختار اتمی
atom bomb
U
بمب اتمی
atom bombs
U
بمب اتمی
fission bomb
U
بمب اتمی
fission products
U
مواد اتمی
atomic orbital
U
اوربیتال اتمی
fission reactor
U
واکنشگاه اتمی
nuclear warfare
U
جنگ اتمی
fission to yield ratio
U
بازده اتمی
mushromm could
U
کلاهک اتمی
atomic pile
U
واکنشگاه اتمی
nuclide
U
اشکال اتمی
nuclear
U
مربوط به اتمی
atomic weight
U
وزن اتمی
atomic weight
U
جرم اتمی
atomic size
U
اندازه اتمی
atomic reactor
U
واکنشگاه اتمی
atomicity
U
فرفیت اتمی
diatomic molecule
U
مولکول دو اتمی
atomic radius
U
شعاع اتمی
nuclear reactor
U
پیل اتمی
nuclear reactors
U
پیل اتمی
atomic polarization
U
قطبش اتمی
atomics
U
فیزیک اتمی
atomic number
U
عدد اتمی
atomic crystal
U
بلور اتمی
atomic fusion
U
گداخت اتمی
median lethal dose
U
دوزمتوسط اتمی
mass number
U
وزن اتمی
atomic absorption
U
جذب اتمی
atomic bond
U
پیوند اتمی
atomic clock
U
ساعت اتمی
atomic fission
U
شکافت اتمی
atomic configuration
U
ارایش اتمی
atomic energy
U
انرژی اتمی
atom samshing
U
انفجار اتمی
atom rocket
U
موشک اتمی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com