English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 99 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
customs clearance U ترخیص از گمرک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
clear U ترخیص کردن از گمرک تسویه کردن
clearer U ترخیص کردن از گمرک تسویه کردن
clearest U ترخیص کردن از گمرک تسویه کردن
clears U ترخیص کردن از گمرک تسویه کردن
transire U برگ ترخیص کالا از گمرک اجازه عبور کالا
Other Matches
import duties U حق گمرک اجناس وارداتی گمرک ورودی
custom's appraisor U مامور گمرک ارزیاب گمرک
releasing officer U افسر مسئول ترخیص کالاها افسر ترخیص کننده پرسنل
to declare [customs] U گمرک دادن [گمرک]
clearance U ترخیص
tolerance U حد ترخیص
tolerances U حد ترخیص
releasing U حد ترخیص
releases U استخلاص ترخیص
cleared U ترخیص شده
customs cleared U ترخیص شده
honorable discharge U ترخیص محترمانه
cl U ترخیص پارچه
uncleared U ترخیص نشده
custom uncleared U ترخیص نشده
margin of difference of weight in coins U حد ترخیص allowance
clear to send U ترخیص به ارسال
released U استخلاص ترخیص
clears U ترخیص کردن
clearer U ترخیص کردن
clear U ترخیص کردن
clearance U ترخیص گمرکی
release U استخلاص ترخیص
clearest U ترخیص کردن
clearance U ترخیص کالا ازگمرک
cleared without examination U ترخیص بدون بازرسی
freeing U ترخیص کردن میدانی
frees U ترخیص کردن میدانی
freed U ترخیص کردن میدانی
free U ترخیص کردن میدانی
cwe U ترخیص بدون بازرسی
releases U ترخیص کردن کالا
release U ترخیص کردن کالا
released U ترخیص کردن کالا
customs U گمرک
honorable discharge U ترخیص با سابقه خدمت مجدانه
general discharge U ترخیص عمومی از خدمت سربازی
release denial U جلوگیری از ترخیص پرسنل یاکالا
releasable U قابل ترخیص یا نشر رهاشدنی
duty paid U گمرک پرداخته
duty paid U گمرک شده
free trader U بدون گمرک
To get it through the custome. U از گمرک رد کردن
ware room U انبار گمرک
levy duties U گمرک بستن
inland duty U گمرک داخلی
impost U گمرک ورودی
dutiable U گمرک بردار
customs officer U مامور گمرک
customs appraisor U مامور گمرک
custom house U گمرک خانه
customs U اداره گمرک
custom assersor U مامور گمرک
clearest U از گمرک دراوردن
clears U از گمرک دراوردن
warehouse U انبار گمرک
bonded warehouse U انبار گمرک
bonded store U انبار گمرک
duty-free U معاف از گمرک
customs U دفتر گمرک
clearer U از گمرک دراوردن
custom house U اداره گمرک
customs agent U کارگزار گمرک
warehouses U انبار گمرک
customs agent U واسطه گمرک
customhouse U اداره گمرک
customable U گمرک بردار
customs house U اداره گمرک
clear U از گمرک دراوردن
free list U صورت کالاهای بی گمرک
tidewaiter U مامور گمرک لب دریا
the free list U صورت کالای بی گمرک
import duties U گمرک اجناس وارداتی
custom U حقوق گمرکی گمرک
levy duties U گمرک بستن به جنسی
custom assersor U گمرکچی ارزیاب گمرک
clearance U گواهینامه یاکاغذ دال بر پاکی و بی عیبی ترخیص
released U خارج کردن بری شدن برائت از دین ترخیص
releases U خارج کردن بری شدن برائت از دین ترخیص
release U خارج کردن بری شدن برائت از دین ترخیص
clearance inwards U اعلامیه ورود کشتی به گمرک
in bond U تحت کنترل اداره گمرک
bond U به انبار گمرک تحویل دادن
clearance inwards U ورود کشتی به محوطه گمرک
customs entry U افهار یا اعلام ورود به گمرک
bonded goods U کالاهایی که در انبار گمرک میباشد
transire U اجازه گمرک جهت انتقال محموله
I have nothing to declare. چیزی برای گمرک دادن ندارم.
Do you have nothing to declare? U آیا چیزی برای اعلام به گمرک دارید؟
bonded goods U کالاهایی که تحت کنترل گمرک نگهداری میشود
out of bond U کالاهایی که پس از پرداخت حقوق گمرکی ازمحوطه گمرک خارج شده باشد
clearance in ward U گواهی مامورین گمرک نسبت به کالاهایی که مشمول حقوق گمرکی می شوند قبل از تخلیه و بعد از حمل
clearance U اجازه ترخیص اجازه نامه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com