Perdic | ترتیب نرده ستون ها | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	balustrade Order U	ترتیب نرده ستون ها

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	baluster U	ستون کوچک گچ بری شده ستون نرده
	baluster U	ستون نرده
	vehicle summary U	فهرست پیاده شدن خودروها فهرست ترتیب و مشخصات خودروهای ستون
	route order U	ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
	picketed U	ناو گشتی نرده کشیدن دستک یا نرده
	picket U	ناو گشتی نرده کشیدن دستک یا نرده
	pickets U	ناو گشتی نرده کشیدن دستک یا نرده
	random processing U	پردازش داده به ترتیب مورد نیاز و نه ترتیب ذخیره شده
	schedules U	ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره
	scheduled U	ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره
	schedule U	ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره
	collocation U	ترتیب نوبت و ترتیب پرداخت بدهی به طلبکاران
	moving pivot U	نفر لولای گردش ستون چرخش لولایی حرکت یک ستون
	pilaster U	هرچیزی شبیه ستون یا استوانه دیواریا جرز ستون نما
	Composite Order U	[شیوه ی ترکیبی ستون سازی رمی با ستون های پیچکی تزئین شده]
	herma U	ستون هرمس :ستون سنگی چارپرکه پیکربربالای ان بود
	pilaster U	شبه ستون ستون چهارگوش یانیمدایره در بدنه بنا
	blocked U	[ستون، نیم ستون و پشته بند محافظ]
	eustyle U	[دهنه بین ستون ها بر حسب قطر ستون]
	personal column	ستون فردی ستون خصوصی در روزنامه
	there is many a slip between the cup and the lip <proverb> U	از این ستون به آن ستون فرج است
	rudder post U	ستون تیغه سکان یا ستون پاشنه
	columna rostrata U	[ستون های توسکانی با پایه ستون]
	chains U	1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند
	chain U	1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند
	cell U	دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
	cells U	دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
	sighting bar U	ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
	band of shaft U	[چنبره سر ستون اطراف ستون ها]
	from pillar to post U	از این ستون بان ستون
	angle-leaf U	[یکی از چهارشاخه، گوشه ستون ها یا برگ های بیرون زده کنده کاری شده در ته ستون های معماری قرون وسطی]
	tabulates U	مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
	tabulated U	مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
	tabulate U	مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
	firing order U	ترتیب احتراق موتور وایرچینی موتور ترتیب تیراندازی سلاح
	pace-setter U	نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
	pace setter U	نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
	march outpost U	نگهبان ستون راهپیمایی پاسدار ستون طلایه یا جلودارستون راهپیمایی
	pace-setters U	نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
	batting order U	ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
	trail formation U	ارایشات ستون راهپیمایی ارایش حرکت در ستون راهپیمایی
	cadre strength column U	ستون مربوط به استعدادپرسنل یکان ستون استعدادپرسنل کادر
	piled U	ستون ستون لنگرگاه
	pile U	ستون ستون لنگرگاه
	line haul U	زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
	bubble cap plate column U	ستون تقطیر بشقابک فنجانک دار ستون تقطیر با بشقابک وفنجانک حباب
	acentrous U	فاقد ستون پشتی فاقد ستون فقرات
	socle U	پایه ستون برامدگی پایه ستون وامثال ان
	guard-rail U	نرده
	fencing U	نرده
	palest U	نرده
	carriages U	نرده
	allering U	نرده
	fence U	نرده
	zariba U	نرده
	guard-rails U	نرده
	rail U	نرده
	palisad U	نرده
	paler U	نرده
	hand rail U	نرده
	barrier U	نرده
	barriers U	نرده
	carriage U	نرده
	fences U	نرده
	parapet U	نرده
	parapets U	نرده
	lattic-bridge U	پل نرده ای
	picket lines U	خط نرده ها
	pale U	نرده
	railings U	نرده
	railing U	نرده
	banisters U	نرده
	balustrade U	نرده
	balustrades U	نرده
	picket line U	خط نرده ها
	newel U	پایه نرده
	Laudian rails U	نرده محراب
	railing U	نرده کشیدن
	bar U	نرده حائل
	companionway U	نرده پلهای
	newels U	پایه نرده
	bars U	نرده حائل
	railing post U	میله نرده
	colomella U	صراحی نرده
	snake fence U	نرده مارپیچ
	paling U	نرده سازی
	parclose or per U	نرده یا تجیر
	frieze-rail U	نرده پیشخوان
	fender U	نرده حفاظ
	communion-rail U	نرده محراب
	railings U	نرده کشیدن
	guard U	نرده حفافتی
	list U	شیار نرده
	hand rail U	دستگیره نرده
	handrails U	نرده ساختمان
	handrail bracket U	پایه نرده
	guarding U	نرده حفافتی
	companionways U	نرده پلهای
	guards U	نرده حفافتی
	handrail U	نرده ساختمان
	balustrade U	نرده پلکان
	balconette U	نرده ایوان
	gratling U	نرده فلزی
	balustrum U	نرده محراب
	balconet U	نرده ایوان
	peel U	خلال نرده چوبی
	handrail U	نرده مخصوص دستگیره
	peels U	خلال نرده چوبی
	catch fence U	نرده محکم سر پیچ
	taffrail U	نرده پاشنه ناو
	hand rail U	دست انداز نرده
	to rail a place U	گرداگردجائی نرده یامحجرکشیدن
	chancel-rail U	نرده مشبک [کلیسا]
	wreaths U	نرده پلکان مارپیچی
	paling U	حصار کشی نرده
	pale U	در میان نرده محصورکردن
	paler U	در میان نرده محصورکردن
	stake truck U	کامیون نرده دار
	stair rod U	نرده راه پله
	palest U	در میان نرده محصورکردن
	wreath U	نرده پلکان مارپیچی
	empale U	نرده کشیدن دور
	bridgeboard U	نرده پلکان چوبی
	fender U	نرده روکش نردهای
	handrails U	نرده مخصوص دستگیره
	bridgheboard U	نرده پلکان چوبی
	handrail U	نرده دور پله ناو
	taffrail U	نرده قسمت عقب کشتی
	wattle U	نرده گذاری کردن بستن
	scalar U	کمیت نرده ای [فیزیک] [ریاضی]
	handrails U	نرده دور پله ناو
	fence U	حفظ کردن نرده کشیدن
	scalar field U	میدان نرده ای [ریاضی] [فیزیک]
	scalar quantity U	کمیت نرده ای [فیزیک] [ریاضی]
	fences U	حفظ کردن نرده کشیدن
	pickets U	نرده کشیدن مراقبت کردن
	picketed U	نرده کشیدن مراقبت کردن
	rail U	نرده کشیدن توبیخ کردن
	picket U	نرده کشیدن مراقبت کردن
	dogleg U	نوعی نرده چوبی دهقانی
	fencible U	مناسب برای نرده کشی
	orphan U	خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
	orphans U	خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
	orphaned U	خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
	guard U	احتیاط نرده روی عرشه کشتی
	guarding U	احتیاط نرده روی عرشه کشتی
	guards U	احتیاط نرده روی عرشه کشتی
	curtail U	[نرده ی پلکان پیچکی در راه پله ها]
	guard rail U	نرده دست انداز راه پله
	pole sitter U	راننده نزدیک به نرده داخلی درمسیر
	bubble tray column U	ستون تقطیر بشقابک دار ستون تقطیر با بشقابک حباب
	barbette U	ستون نگهدارنده قبضه توپ ستون نگهدارنده قنداق توپ
	ox fence U	اغل کاو که دارای نرده یاپرچین باشد
	oxer U	اغل گاو که دارای نرده یاپرچین باشد
	frame U	قاب زهوار دور دنده عرضی نرده
	lug out U	تمایل داشتن اسب به دورشدن از نرده مسابقه
	guard rail U	نرده هائیکه در دوطرف پل جهت عابرین ساخته میشود
	fence U	روکش محافظ [یا نرده] [بویژه در اره کمانه ای ] [مهندسی]
	billboard U	هرقسمت از نرده ودیوار که روی ان اعلان نصب شود
	lamb's tongue U	[کاهش تدریجی نرده پله ها شبیه انتهای زبان]
	billboards U	هرقسمت از نرده ودیوار که روی ان اعلان نصب شود
	ledger board U	تخته افقی روی نرده پلکان یانرده ایوان
	manrope U	طناب کنار نردبان که بجای نرده یا دستگیره بکار میرود
	bear in U	تمایل اسب به نزدیک شدن به جانب کناره مسیر یا نرده ها
	breastwork U	استحکام یاسنگر موقتی نرده بندی عرشه جلو کشتی
	sightscreen U	دیوار یا نرده در طرفین زمین کریکت به عنوان زمینه برای توپ انداز
	choire-enclosure U	[دیواره یا نرده ی جدا کننده ی گروه همسرایان از بقیه ی قسمت های کلیسا]
	choir-screen U	[دیواره یا نرده ی جدا کننده ی گروه همسرایان از بقیه ی قسمت های کلیسا]
	choir-rail U	[ردیفی از نرده ها یا جداره ی مشبک که جایگاه همسرایان را از شبستان کلیسا جدا می کند.]
	altar-rail U	[نرده ای در جلو محراب کلیسا کشیش برگزار کننده ی مراسم را از سایر عبادت کنندگان جدا می کند.]
	regularity U	ترتیب
	sequence U	ترتیب
	sequences U	ترتیب
	arr U	ترتیب
	arramgement U	ترتیب
	ataxic U	بی ترتیب
	disorderly U	بی ترتیب
	arrangment U	ترتیب
	systems U	ترتیب
	regularities U	ترتیب
	serialization U	ترتیب
	set up U	ترتیب
	system U	ترتیب
	assortment U	ترتیب
	assortments U	ترتیب
	orderliness U	ترتیب
	collocation U	ترتیب
	anomaly U	بی ترتیب
	order U	ترتیب
	anomalies U	بی ترتیب
	ordering U	ترتیب
	to make an arrangement U	ترتیب
	pial U	بی ترتیب
	respectively U	به ترتیب
	immethodical U	بی ترتیب
	in series U	به ترتیب
	kelter U	ترتیب
	kelter or kilter U	ترتیب
	lay out U	ترتیب
	arrangement U	ترتیب