English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
insulated gate field effect transistor U ترانزیستور اف ای تی باگیت عایق
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
insulation U عایق کاری یا عایق بندی ایزولاسیون
insulators U عایق کننده روکش عایق
insulators U جسم عایق ماده عایق
insulator U عایق کننده روکش عایق
insulator U جسم عایق ماده عایق
integrate circuit transistor U ترانزیستور در مدار مجتمع ترانزیستور مجتمع
insulated instrument transformer U ترانسفورماتور عایق کننده ترانسفورماتور اندازه گیری عایق شده
insulation strength U استحکام ایزولاسیون استحکام عایق بندی استحکام عایق کاری
insulation testing apparatus U دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
tranisitor U ترانزیستور
transistor U ترانزیستور
pnp transistor U ترانزیستور پی ان پی
field effect transistor U ترانزیستور اف ای تی
npn transistor U ترانزیستور ان پی ان
transistors U ترانزیستور
transfer resistor U ترانزیستور
high power transistor U ترانزیستور قدرت
most transistor U ترانزیستور ماس
low power transistor U ترانزیستور با قدرت کم ترانزیستور کم قدرت
planar transistor U ترانزیستور مستوی
cut off transistor U ترانزیستور قطع
saturated transistor U ترانزیستور اشباع شده
field effect transistor U ترانزیستور اثر میدان
high frequency transistor U ترانزیستور فرکانس بالا
intermediate power transistor U ترانزیستور با قدرت متوسط
field effect transistor U اف ای تی ترانزیستور با اثر میدان
pnp transistor U طرح ترانزیستور دوقط بی که collector
high frequency alloy juction transistor U ترانزیستور الیاژی فرکانس بالا
transistor U ترانزیستور سه لایهای از انواع مختلف نیمه هادی
transistors U ترانزیستور سه لایهای از انواع مختلف نیمه هادی
double base diode U دیود- بیس دوبل ترانزیستور یونی- جانکشن
generations U کامپیوترهایی که از مدارهای مجتمع و نه ترانزیستور استفاده می کنند
draining U یکی از سه ترمینال متصل ترانزیستور نوع FET
drain U یکی از سه ترمینال متصل ترانزیستور نوع FET
drained U یکی از سه ترمینال متصل ترانزیستور نوع FET
drains U یکی از سه ترمینال متصل ترانزیستور نوع FET
generation U کامپیوترهایی که از مدارهای مجتمع و نه ترانزیستور استفاده می کنند
generations U کامپیوتری که به جای دریچه نوری از ترانزیستور استفاده میکند
generation U کامپیوتری که به جای دریچه نوری از ترانزیستور استفاده میکند
mosfet U ترانزیستور میدانی سریع و قوی ساخته شده با روش MOS
third U محدوده کامپیوترها که مدررهای مجتمع به جای ترانزیستور به کار می رفتند
thirds U محدوده کامپیوترها که مدررهای مجتمع به جای ترانزیستور به کار می رفتند
dtl U Logic Transistor Diod منطق میکروالکترونیکی که براتصالات میان دیودهای نیمه هادی و ترانزیستور استواراست
ttl U خانواده معروف دروازههای منط قی و طرح موارد ترانزیستوری سریع که ترانزیستور دو قط بی آن مستقیماگ وصل شده اند.
emitter coupled logic U طرح مدار منط قی با سرعت بالا با استفاده از انتشار کنندههای ترانزیستور به عنوان خروجی به سایر مراحل
cloggy U عایق
insulators U عایق
floor insulator U عایق کف
drag chain U عایق
insulation U عایق
dielectric U عایق
detent U عایق
waterproof U عایق اب
impediment U عایق
impediments U عایق
insulant U عایق
waterproofs U عایق اب
non conductor U عایق
insulator U عایق
pawl U عایق
waterproofed U عایق اب
insulant U ماده عایق
insulation U عایق گذاری
insulating varnish U لعاب عایق
insulated layer U لایه عایق
ideal dielectric U عایق کامل
fish paper U عایق کاغذی
electrical insulator U عایق الکتریکی
drag hook U قلاب عایق
dielectric isolation U جداسازی با عایق
insulated plier U انبر عایق
insulated tongs U انبر عایق
laggin U عایق بندی
mica dielectric U عایق میکا
non conducting U عایق گرما
non conducting U عایق برق
rachet U گیره عایق
rainproof U عایق باران
slot insulation U عایق شیار
sound insulation U عایق صدا
insulative U عایق کردن
insulation testing apparatus U عایق سنج
insulated wall U دیواره عایق
insulated wire U سیم عایق
insulating bushing U بوش عایق
insulating cement U سیمان عایق
insulating compound U مواد عایق
insulating material U ماده عایق
insulating material U جسم عایق
insulating material U مواد عایق
insulation board U صفحه عایق
wall insulator U عایق دیوار
cleat U عایق انگلیسی
insulate U عایق سازی
brake U عایق مانع
brakes U عایق مانع
insulation U عایق کاری
braking U عایق مانع
obstructions U مانع عایق
insulated U عایق دار
insulate U عایق کردن
insulates U عایق سازی
insulates U عایق کردن
insulating U عایق سازی
insulating U عایق کردن
soundproof U عایق صدا
circular loom U نای عایق
adiabatic U عایق گرما
obstruction U مانع عایق
resistance U عایق مقاومت
weatherproof U عایق هوا
battery insulator U عایق باتری
braked U عایق مانع
acoustic ceiling سقف عایق پوش
insulation class U کلاس عایق بندی
insulated bearing U یاطاقان عایق شده
insulation fault U نقص عایق بندی
insulation fault U نقص عایق کاری
lead in insulator U عایق سیم انتن
insulation defect U نقص عایق بندی
weatherbeater <adj.> U عایق رطوبتی، آب بند
insulation of concrete U عایق کاری بتن
insulation protection U حفافت عایق بندی
tightening material U مواد عایق کننده
damper U عایق تعدیل کننده
to deaden a wall U عایق کردن دیوار
isolate U عایق دار کردن
isolating U عایق دار کردن
flameproof U عایق شعله ضد اتش
to deafen a wall U عایق کردن دیوار
mess kit U فرف عایق غذاخوری
insulation loss U تلف عایق بندی
insulate U با عایق مجزا کردن
utilidor U لوله عایق کننده
insulation voltage U ولتاژ عایق بندی
isolates U عایق دار کردن
insulation resistance U مقاومت عایق بندی
thermal insulation U عایق کاری گرمایشی
insulation breakdown test U ازمایش شکست عایق
insulated cable U کابل عایق شده
heat insulation U عایق کاری حرارتی
form insulation U عایق کاری قالب
electrical insulation U عایق سازی الکتریکی
insulated conductor U هادی عایق شده
insulated conduit tube U لوله عایق شده
acoustical sound enclosure U محفظه عایق صوتی
insulated intermediate layer U لایه میانی عایق
insulating U با عایق مجزا کردن
insulates U با عایق مجزا کردن
insulating brick U اجر عایق بندی
insulating asphalt U اسفالت عایق بندی
post-insulated connection U پس از پیوند عایق دار شده
insulated cable U کابل عایق بندی شده
insulated bearing housing U پوسته یاطاقان عایق شده
ferroxcube U مواد مغناطیسی عایق غیرفلزی
insulation U روپوش کشی عایق کردن
storm door U درب عایق هوای توفانی
bushing U عایق غلاف حیله گردان
winding insulation U عایق بندی سیم پیچی
insulation tester U دستگاه ازمایش عایق بندی
clothing U عایق بندی روکش کشیدن
insulation power factor U ضریب قدرت عایق بندی
insulation indicator U دستگاه ازمایش عایق بندی
dewar U محفظه عایق حرارتی با دوجداره
asbestos mica U عایق پنبه نسوز و میکا
transphasor U ترانزیستور نوری که از کریستال ساخته شده است که قادر به تنظیم اشعه اصلی نور طبق سیگنال ورودی کوچکتر است
ratchet [گیره عایق چرخ ضامن دار]
ratchets U گیره عایق چرخ ضامن دار
quad U سیم چهارلای بهم پیچیده عایق
quads U سیم چهارلای بهم پیچیده عایق
cold plug U شمعی با الکترود عایق شده کوتاه
insulation shielding U زره پوش کردن عایق بندی
reefers U خودرویی که اطاقک عایق حرارت داشته باشد
quadrangle U سیم چهار لای بهم پیچیده عایق
reefer U خودرویی که اطاقک عایق حرارت داشته باشد
quadrangles U سیم چهار لای بهم پیچیده عایق
weathertight U محفوظ در برابر باد و باران عایق هوا
insulation detector U دستگاه ازمایش عایق بندی اشکارساز ایزولاسیون
phototransistor U نیمه هادی حالت جامد که باجذب نور حفره هایی در ان ایجاد میشود و این جریان توسط عمل ترانزیستور تاچندین برابر تشدید میشود
kapton U نوعی پلاستیک عایق حرارتی باپوشش طلایی در فضاپیما
pmos U ترانزیستور نیمه هادی اکسید آهن که از طریق ناحیه کوچکی از نیمه هادی P هدایت میشود
npn transistor U طرح ترانزیستور و قط بی با نیمه هادی نوع P برای پایه و نوع n برای collector و emither
blankets U لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
shields U کابل با دو سیم مسی عایق که دور هم پیچیده شده اند
shield U کابل با دو سیم مسی عایق که دور هم پیچیده شده اند
shield U کابل با دو سیم مسی عایق که دورهم پیچیده شده اند
shields U کابل با دو سیم مسی عایق که دورهم پیچیده شده اند
blanket U لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
blanketed U لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
shields U , این جفت سیستم ها پس وارد یک لایه عایق می شوند تا بیشتر تصادم را کم کنند
glass wool U تودهای ازرشتههای شیشهای که بعنوان عایق گرما یا درتصفیه هوا بکار میر ود
shield U , این جفت سیستم ها پس وارد یک لایه عایق می شوند تا بیشتر تصادم را کم کنند
cross flow U دو سیال که بصورت عمود برهم جریان دارند و توسط ورقه نازکی از هم عایق شده اند
braid shield U روکشی از الیاف بافته شده ولاستیک روی یک یا چند هادی عایق شده از یکدیگر
gastight U غیر قابل نفوذ در مقابل گاز عایق گاز
thick U طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
thicker U طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
thickest U طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
insulation test U ازمایش ایزولاسیون ازمایش عایق بندی
wires U روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com