English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 47 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
unsymmetric thrust U تراست نامتقارن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
asymmetrical U نامتقارن
nonsymmetrical U نامتقارن
unsymmetrical U نامتقارن
asymmetric U نامتقارن
asymmetrical lift U برای نامتقارن
Persian knot U گره نامتقارن
dissymmetric substance U جسم نامتقارن
asymmetric knot U گره نامتقارن
asymmetrical distortion U اعوجاج نامتقارن
senneh knot U گره نامتقارن
asymmetric U نامتقارن بی قرینه
unbalanced line U سیم انتقال نامتقارن
asymmetric digital subscriber line [ADSL] U خط مشترک دیجیتال نامتقارن [مخابرات ]
trust U تراست
trusted U تراست
trusts U تراست
thrust face U سطح تراست
rocket thrust U تراست راکت
reverse thrust U تراست معکوس
vacuum trust U تراست در خلاء
cross thrust U تراست ناخالص
anti trust law U قانون ضد تراست
it is wringing U خیلی تراست یا اب دارد
lift thrust U نسبت برا به تراست
jet lift U استفاده از تراست موتورجت
vectored U تراست هدایت شونده
vectored thrust U تراست هدایت شونده
residual thrust U تراست تولیدشده توسط موتورجت
retrothrust U تراست در جهت مخالف حرکت
is he a the wiser for it U ایا ازاین بابت عاقل تراست
contact ion engine U موتوری برای ایجاد تراست درفضا
sherman anti trust act U قانون ضد تراست شرمن درایالات متحده امریکا
wet rating U توان یا تراست بااستفاده ازمکانیزم تزریق اب یا ترکیب اب و متانل
lift cruise U توربوفن یا توربوجتی که محور تراست ان قابل کنترل است
lift engine U توربوفن یا توربوجتی که محور تراست ان قابل کنترل است
object glass U عدسی دوربین یاریزبین که نزدیک تراست بچیزی که میخواهندببند
turbofan U موتوری با میزان سوخت معین که تراست بیشتری نسبت توربوجت ایجاد میکند
jetevator U فلپ یا رینگ کوچکی روی نازل خروجی راکت برای کنترل بردار تراست
satelloid U ماهوارهای که مدار گردش ان داخل اتمسفر سیارهای بوده و بنابراین احتیاج به تراست پیوسته یا متناوب دارد
closed back U بافت پشت بسته که در آن گره های نامتقارن بدور تارهای مخالف گره خورده و در نهایت خود تار دیده نمی شود
lift fan U توربوفنی که با نسبت کنارگذارزیاد تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکاررود
liftjet U توربوفن یا توربوجتی بسیارسبک وزنی با نسبت کنارگذرکم که تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکارمیرود
symmetric knot U گره ترکی [گره نامتقارن] [که بدور دو تار زده می شود و معمولا از قلاب جهت خفت زدن استفاده می شود.]
lool U لول [تارهای نامتقارن] [این حالت بخاطر قرار گرفتن پود بین تارها بوجود آمده و در حقیقت نشان دهنده اختلاف سطح تارها با یکدیگر است.]
offset knots U گره نامتقارن [گاه جهت ایجاد سایه و تفاوت ظاهری طرح با دیگر قسمت ها به جای تکرار گره زدن بر روی دو تار مشابه در ردیف بافت بعدی از سه تار شماره یک، دو، سه و یا یک، سه، دو استفاده می کنند.]
gini coefficient U شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com