Perdic | تخمدان | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی


Total search result: 32 (1 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	ovaries U	تخمدان
	ovary U	تخمدان
	drill box U	تخمدان
	fruiting body U	تخمدان
	matrix or matrices U	تخمدان
	ovarium U	تخمدان
	ovisac U	تخمدان

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	acapsular U	بی تخمدان
	ovaritis U	التهاب تخمدان
	ovariectomy U	تخمدان برداری
	ovarial U	مربوط به تخمدان
	ovariotomy U	تخمدان شکافی
	gymnogynous U	برهنه تخمدان
	pod U	تخمدان نیام
	pods U	تخمدان نیام
	spay U	بی تخمدان کردن
	spayed U	بی تخمدان کردن
	spays U	بی تخمدان کردن
	ovarian U	مربوط به تخمدان
	matrices U	شکم تخمدان
	apple core U	تخمدان سیب
	hypogynous U	واقع در زیر تخمدان
	ootheca U	تخمدان سوسک هاگذان
	inferior ovary U	تخمدان پایین افتاده
	monostylous U	دارای یک ساقه تخمدان
	epigynous U	واقع بروی تخمدان برمادگی
	loculus U	سلول یا حفره تخمدان مرکب
	encyst U	در کیسه یا تخمدان قرار دادن
	legumen U	حبه لوبیا و باقلاو مانند انها تخمدان
	lodicule U	یکی از دو پایه غشاء نازک تخمدان گیاهان
	acinaseous U	دارای تخم و بذر دارای تخمدان
	geld U	بی تخمدان کردن محروم کردن

Recent search history

Forum search