Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 63 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
health nursing
U
تخصص پرستاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
army nurse corps
U
قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
health nursing
U
پرستاری
attendance
U
پرستاری
attendances
U
پرستاری
cares
U
پرستاری
cared
U
پرستاری
care
U
پرستاری
wet nurse
U
پرستاری کردن
wet-nurse
U
پرستاری کردن
wet-nurses
U
پرستاری کردن
tendance
U
موافبت پرستاری
nurses
U
پروراندن پرستاری کردن
nursed
U
پروراندن پرستاری کردن
nurse
U
پروراندن پرستاری کردن
dry nurse
U
پرستاری که به بچه شیر ندهد
expert knowledge
U
تخصص
specialities
U
تخصص
specialization
U
تخصص
speciality
U
تخصص
inexpert
U
بی تخصص
proficiency
U
تخصص
specialty
U
تخصص
hospitaler
U
فرقههای مسیحی که از بیماران ومعلولین پرستاری میکردند
careers
U
تخصص رستهای
careering
U
تخصص رستهای
careered
U
تخصص رستهای
specialises
U
تخصص یافتن
career
U
تخصص رستهای
proficiency
U
مهارت تخصص
specialization
U
تخصص یافتن
technology
U
تخصص شناسی
technologies
U
تخصص شناسی
specialises
U
تخصص داشتن
specialising
U
تخصص یافتن
specialising
U
تخصص داشتن
specialize
U
تخصص یافتن
specialize
U
تخصص داشتن
specializes
U
تخصص یافتن
specializes
U
تخصص داشتن
specializing
U
تخصص یافتن
specializing
U
تخصص داشتن
profession of arms
U
تخصص نظامی گری
military occupational speciality
U
تخصص شغلی نظامی
civilian occupational specialty
U
تخصص غیر ارتشی
baby-minder
U
شخصیکهدر منزلخود از بچههایی که والدین شاغل دارند پرستاری میکند
underemployed
U
دارای شغل کم تخصص و کم پاداش
analyst
U
شخصی که در بررسی سیستم تخصص دارد
analysts
U
شخصی که در بررسی سیستم تخصص دارد
residency
U
اقامت پزشک در بیمارستان برای کسب تخصص
laboratorian
U
کسیکه در ازمایشگاه یاکارخانه شیمیائی تخصص دارد
trial attorney
U
وکیلی که تخصص او در دفاع است وکمتر به امور دفتری می رسد
packets
U
گروه مشابهی که از نظراموزش و تخصص برای ماموریت معینی انتخاب شده باشند
packet
U
گروه مشابهی که از نظراموزش و تخصص برای ماموریت معینی انتخاب شده باشند
comparative cost
U
اصل تخصص کشورها درتولید کالاهایی که ان را ازدیگر ممالک ارزانتر ومرغوبتر تهیه می کنند
independent computer
U
manufacturers peripheralequipment سازمانی تشکیل یافته از شرکت هایی که درساخت یک یا چندین وسیله کامپیوتری تخصص دارند
tends
U
وجه کردن پرستاری کردن
tended
U
وجه کردن پرستاری کردن
tend
U
وجه کردن پرستاری کردن
tending
U
وجه کردن پرستاری کردن
ministers
U
پرستاری کردن بخش کردن
minister
U
پرستاری کردن بخش کردن
inexpertly
U
ازروی عدم تخصص یا عدم خبرگی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com