Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 70 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
narcotherapy
U
تخدیر درمانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
narcotism
U
تخدیر
narcotic blockade
U
سد تخدیر
narcotization
U
تخدیر
obnubilate
U
تخدیر شدن
stupefaction
U
بیهوشی تخدیر
stupefier
U
مخدر تخدیر کننده
drugs
U
دارو خوراندن تخدیر کردن
drug
U
دارو خوراندن تخدیر کردن
drugged
U
دارو خوراندن تخدیر کردن
dopes
U
دارو دادن تخدیر کردن
drugging
U
دارو خوراندن تخدیر کردن
dope
U
دارو دادن تخدیر کردن
therapeutic
U
درمانی
physical therapy
U
تن درمانی
hydropathic
U
اب درمانی
remedial
U
درمانی
hydrotherapy
U
اب درمانی
physiotherapy
U
تن درمانی
physical therapy
U
ورزش درمانی
music therapy
U
موسیقی درمانی
therapeutic millieu
U
محیط درمانی
milieu therapy
U
محیط درمانی
kinesiotherapy
U
جنبش درمانی
insight therapy
U
بینش درمانی
play therapy
U
بازی درمانی
reality therapy
U
واقعیت درمانی
homeopathy
U
همسان درمانی
homoeopathy
[British]
U
همسان درمانی
will therapy
U
اراده درمانی
thermotherapy
U
حرارت درمانی
therapeutic impasse
U
بن بست درمانی
therapeutic community
U
اجتماع درمانی
semantic therapy
U
معنا درمانی
role therapy
U
نقش درمانی
religious therapy
U
دین درمانی
relaxation therapy
U
ارمش درمانی
recreation therapy
U
سرگرمی درمانی
immunotherapy
U
ایمن درمانی
radiotherapy
U
پرتو درمانی
behavior therapy
U
رفتار درمانی
art therapy
U
هنر درمانی
group therapy
U
گروه درمانی
chemotherapy
U
شیمی درمانی
psychotherapy
U
روان درمانی
speech therapy
U
گفتار درمانی
logopedics
U
گفتار درمانی
convulsive therapy
U
تشنج درمانی
hydropathist
U
متخصص اب درمانی
hydropath establishment
U
بنگاه اب درمانی
gestalt therapy
U
گشتالت درمانی
family therapy
U
خانواده درمانی
electrotherapy
U
برق درمانی
hydrotherapeutic
U
بنگاه اب درمانی
hypnotherapy
U
هیپنوتیسم درمانی
balneology
U
علم استحمام درمانی
direct psychotherapy
U
روان درمانی رهنمودی
psychagogy
U
روان درمانی رهنمودی
reconstructive psychotherapy
U
روان درمانی بازساختی
cerebral electrotherapy
U
برق درمانی مغزی
nondirective psychotherapy
U
روان درمانی بی رهنمود
ambulatory psychotherapy
U
روان درمانی سر پایی
directive psychotherapy
U
روان درمانی رهنمودی
curative
U
دارای خاصیت درمانی
brief psychotherapy
U
روان درمانی کوتاه مدت
hospitalization
U
پذیرایی خدمات بیمارستانی و درمانی
stupefy
U
تخدیر کردن کودن کردن
triage
U
سیستم ارزیابی خدمات پزشکی و نیازهای درمانی پرسنل
crymotherapy
U
درمان بوسیله سرما سرما درمانی
cryotherapy
U
درمان بوسیله سرما سرما درمانی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com