English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 226 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
surfboard U تخته موج سواری
surfboards U تخته موج سواری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
stick U تخته موج سواری شلاق
windsurfer U تخته موج سواری با بادبان
windsurfers U تخته موج سواری با بادبان
windsurfing U موج سواری با تخته و بادبان
cheat U سواری تخته موج بدون جلو بردن بدن
cheated U سواری تخته موج بدون جلو بردن بدن
cheats U سواری تخته موج بدون جلو بردن بدن
nose U دماغه جلویی تخته موج سواری
noses U دماغه جلویی تخته موج سواری
barge U تخته بزرگ موج سواری
barged U تخته بزرگ موج سواری
barges U تخته بزرگ موج سواری
gun U تخته بزرگ وسنگین موج سواری برای موجهای سنگین
guns U تخته بزرگ وسنگین موج سواری برای موجهای سنگین
big gun U سرسخت در کسب امتیاز تخته سنگین و بزرگ موج سواری
blown out U رانده شدن تخته موج سواری با باد شدید
body surf U موج سواری بدون تخته
catch a rail U برخورد تخته موج سواری باموج و سرنگونی
floater U پاس ارام هوایی تخته بزرگ موج سواری
goofy foot U موج سواری که بجای پای چپ پای راست را روی تخته بجلو می گذارد
hang ten U سواری تخته موج درحال جلوبودن 01 انگشت پا
hotdogging board U تخته کوتاه موج سواری
malibu U تخته فایبرگلاس موج سواری
skim board U تخته گرد یا مربع مستطیل برای موج سواری در اب کم عمق
Other Matches
multi board computer U کامپیوتری که چندین تخته مدار مجتمع دارد که به یک تخته اصلی وصل هستند
lee board U تخته یا تخته هایی که به پهلوی کشتی ته پهن نصب میکنندکه دراب پائین رفته
stopboard U تخته مستطیل پشت چاله پرش با نیزه تخته لبه دایره پرتاب وزنه
board U تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود
boarded U تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود
daughter board U تخته جانبی که به تخته اصلی سیستم وصل میشود
boarded U تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
board U تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
plywood U تخته لایی تخته چند لا
planking U تخته پوشی تخته بندی
expansion slots U شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
notice board U 1-تخته نصب شده در دیوار که نکات مهم روی آن قرار می گیرند. 2-نوعی تخته آگهی که پیام به کاربران نصب میشود
bare board U تخته مدار بدون هیچ عنصری معمولاگ به تخته حافظه گفته میشود که هنوز هیچ قطعهای روی آن نصب نشده است
plank U تخته تخته کردن
NIC U تخته جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. تخته داده کامپیوتر را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند که در امتداد در کابل شبکه ارسال خواهد شد
weather board U تخته گذاری کردن تخته بندی کردن
pad U ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pads U ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
ride U سواری
riding U سواری
Woman sitting on the man U کیر سواری
driving U سواری
rides U سواری
hacking jacket U کت اسب سواری
trooper U اسب سواری
roadster U اسب سواری
hacking jackets U کت اسب سواری
horsemanship U اسب سواری
cycling U دوچرخه سواری
jumble U سواری کردن
amaxophobia U سواری هراسی
roadsters U اسب سواری
top boot U چکمه سواری
passenger car U اتومبیل سواری
to take a drive U سواری کردن
to take a ride U سواری کردن
jockeying U اسب سواری
hackney U اسب سواری
equitation U هنراسب سواری
troopers U اسب سواری
surf riding U موج سواری
jumbled U سواری کردن
surfriding U موج سواری
saddle U سواری کردن
manege U اسب سواری
motorcar U خودرو سواری
passenger car trailer U تریلرخودروی سواری
surf U موج سواری
skim boarding U موج سواری
surfing U موج سواری
saddled U سواری کردن
auto U ماشین سواری
jumbling U سواری کردن
saddle horse U اسب سواری
saddler U اسب سواری
jumbles U سواری کردن
saddles U سواری کردن
autos U ماشین سواری
nags U اسب کوچک سواری
drive U سواری کردن کوبیدن
motor road U جاده موتور سواری
equestrian U مربوط به اسب سواری
drives U رانش سواری دوندگی
drives U سواری کردن کوبیدن
drive U رانش سواری دوندگی
sailable U قابل سواری دردریا
nagged U اسب کوچک سواری
bicycle path U مسیر دوچرخه سواری
joo choo seogi U ایستادن اسب سواری
jodhpur U شلوار چسبان سواری
outride U در سواری پیش افتادن از
manege U اموزشگاه اسب سواری
troopers U اسب سواری نظامی
cavalcades U سواری گردش سواره
harness horse U اسب سواری یا بارکش
trooper U اسب سواری نظامی
nag U اسب کوچک سواری
bicycle U دوچرخه سواری کردن
cavalcade U سواری گردش سواره
velodrome U پیست دوچرخه سواری
habit U لباس سواری زنانه
riding habits U جامه سواری زنانه
to ride a bicycle U دوچرخه سواری کردن
to go by bicycle U دوچرخه سواری کردن
riding habit U جامه سواری زنانه
surfmanship U مهارت در موج سواری
to learn to ride U سواری یاد گرفتن
hacking U اسب سواری تفریحی
to give somebody a lift U به کسی سواری دادن
bicycles U دوچرخه سواری کردن
habits U لباس سواری زنانه
to give somebody a ride U به کسی سواری دادن
lift U سواری [گردشگری] [خودرو رانی]
charreada U سواری مکزیکی اسب وحشی
ride [American E] U سواری [گردشگری] [خودرو رانی]
to hitch a lift [ride] from somebody U سواری شدن [در خودروی کسی]
to get a lift from somebody U سواری گرفتن از کسی [در خودرو]
equitation U هنر سواری و مهار اسب
rodeo U مسابقه سواری اسب یا گاووحشی
eventing U انواع مسابقه اسب سواری
wake surfing U موج سواری بدنبال قایق
ap joo choom U ایستادن اسب سواری بجلو
freestyle U موج سواری بامانور ازاد
to get a ride with somebody U سواری گرفتن از کسی [در خودرو]
to get a lift with somebody U سواری گرفتن از کسی [در خودرو]
stage race U مسابقه مرحلهای دوچرخه سواری
rodeos U مسابقه سواری اسب یا گاووحشی
to stand treat U هزینه مهمانی یا سواری رادادن
haute ecole U تمرین اسب سواری از روی مانع
[Could I] give you a lift? [colloquial] U به کسی پیشنهاد سواری دادن کردن
to offer somebody a lift U به کسی پیشنهاد سواری دادن کردن
junk surf U امواج نامناسب برای موج سواری
bodysurfing U موج سواری روی سینه وشکم
saddle bronc riding U سواری بر اسب وحشی برای 01 ثانیه
surf off U دور نهایی مسابقه موج سواری
to bike U دوچرخه سواری کردن [اصطلاح روزمره]
australian pursuit U مسابقه تعقیبی 8 نفره دوچرخه سواری
caroche U نوعی کالسکه یادرشکه درشکه سواری کردن
tourist trophy U مسابقههای سالانه موتورسیکلت سواری درجزیره من انگلستان
banking track U انحنای پیست دوچرخه سواری بطرف داخل
point race U مسابقه دوچرخه سواری طولانی چند مرحلهای
italian pursuit U مسابقه تعقیبی تیمی دوچرخه سواری از 2 تا 5 نفر
slides U سواری کردن مقابل موج بازاویه شکسته
to tilt at the ring U سر سواری حلقه اویزانی رابانوک نیزه برداشتن
this ground rides soft U این زمین برای سواری نرم است
slide U سواری کردن مقابل موج بازاویه شکسته
tubing U ورزش یا تفریح قایق سواری درمسیر رود
to ride one's horse to death U اسب خود رابا سواری زیادازپا در اوردن
stalling U برای چند لحظه ازسرعت موج سواری کاستن
bareback riding U سواری بدون زین برای 8ثانیه بر اسب وحشی
kermesse U مسابقه دوچرخه سواری 3 تا5 مایل در شهر و خارج
stall U برای چند لحظه ازسرعت موج سواری کاستن
pursuit U مسابقه دوچرخه سواری انفرادی یا تیمی تعقیبی بازمانگیری
pursuits U مسابقه دوچرخه سواری انفرادی یا تیمی تعقیبی بازمانگیری
madison U مسابقه دوچرخه سواری استقامت 6 روزه بین 2 تیم
serpentine U سواری در طول مانژ با یک رشته پیچ و خمهادر سمت مخالف
tilted U شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
tilt U شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
tilts U شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
gobs U تخته
plasterboard U گچ تخته
skid U تخته پل
skidded U تخته پل
skidding U تخته پل
skids U تخته پل
gangplank U تخته پل
gangplanks U تخته پل
gob U تخته کف
bottom board U تخته کف
boarded U تخته
board U تخته
floor board U تخته کف
gob U تخته
gobs U تخته کف
foot board U تخته کف
slabs U تخته
lumbering U تخته
ledgers U تخته
ledger U تخته
lumbers U تخته
lumbered U تخته
pleximeter U تخته دق
lumber U تخته
gangway U تخته پل
plank U تخته
sheets U تخته
gang way U تخته پل
gangways U تخته پل
three ply board U تخته سه لا
slab U تخته
sheet U تخته
backgammon board U تخته نرد
roach U تخته سنگ
plywood U تخته سه لایی
diving boards U تخته پرش
knock on wood <idiom> U بزنم به تخته
backplane U تخته پشت
diving board U تخته پرش
wash board U تخته رختشویی
roaches U تخته سنگ
accelerator board U تخته تسریع
wainscoting U تخته کوبی
backboard U تخته بسکتبال
whiteboard U تخته سفید
breadboard U تخته مدار
batten U [تخته ی کف اتاق ]
calion U تخته سنگ
calyon U تخته سنگ
counter-lath U تخته سقف
boulders U تخته سنگ
boulder U تخته سنگ
blackboards U تخته سیاه
blackboard U تخته سیاه
black board U تخته سیاه
ballast resistor U تخته مقاومت
furring U تخته کوبی
instrument board U تخته فرمان
lagvt U تخته سرپوش
lagvt U تخته چلیک
lath work U تخته کوبی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com