English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
hard board U تخته فشاری
pressboard U تخته فشاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
compound compression U فشار مرکب حالت فشاری که دران لنگرپیچشی صفربوده وتمام تنشهای عمودی فشاری میباشند
multi board computer U کامپیوتری که چندین تخته مدار مجتمع دارد که به یک تخته اصلی وصل هستند
stopboard U تخته مستطیل پشت چاله پرش با نیزه تخته لبه دایره پرتاب وزنه
lee board U تخته یا تخته هایی که به پهلوی کشتی ته پهن نصب میکنندکه دراب پائین رفته
boarded U تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود
daughter board U تخته جانبی که به تخته اصلی سیستم وصل میشود
board U تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود
boarded U تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
board U تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
plywood U تخته لایی تخته چند لا
planking U تخته پوشی تخته بندی
notice board U 1-تخته نصب شده در دیوار که نکات مهم روی آن قرار می گیرند. 2-نوعی تخته آگهی که پیام به کاربران نصب میشود
expansion slots U شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
bare board U تخته مدار بدون هیچ عنصری معمولاگ به تخته حافظه گفته میشود که هنوز هیچ قطعهای روی آن نصب نشده است
plank U تخته تخته کردن
NIC U تخته جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. تخته داده کامپیوتر را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند که در امتداد در کابل شبکه ارسال خواهد شد
komi U فشاری
compressive U فشاری
die cast U ریختن فشاری
duplex pressure proportioner U مخلوط کن دو فشاری
filter press U صافی فشاری
filterpress U پالونه فشاری
force feed oiler U روغندان فشاری
force pump U تلمبه فشاری
compression flange U عضو فشاری
head pressure U ارتفاع فشاری
push U ضربه فشاری
thumbing U دگمه فشاری
data compaction U داده فشاری
constrictor knot U گره فشاری
compression spring U فنر فشاری
thumb U دگمه فشاری
pushed U ضربه فشاری
pushes U ضربه فشاری
compression molding U قالبگیری فشاری
compression flange U سپر فشاری
head U ارتفاع فشاری
thumbed U دگمه فشاری
thumbs U دگمه فشاری
compression strength U مقاومت فشاری
compression strength U توان فشاری
compression strength U تاب فشاری
push button U دکمه فشاری
compressive yield point U حدجهمندگی فشاری
compressive stress U خستگی فشاری
compressive stress U تنش فشاری
push button U کلید فشاری
compressive load application U بار فشاری
compression wave U موج فشاری
compression stress U تنش فشاری
compression strength U استحکام فشاری
achi komi U دفاع فشاری
pression pipe U لوله فشاری
pressure welding U جوش فشاری
pressure butt welding U جوشکاری لب به لب فشاری
pressure fraction U کسر فشاری
pressure device U ماسوره فشاری
snap fastener U دکمه فشاری
push key تکمه فشاری
push button switch U تکمه فشاری
push shot U ضربه فشاری
pressure welding U جوشکاری فشاری
pressure sweeping U روبیدن فشاری
thrust bolt U پیچ فشاری
press key تکمه فشاری
weather board U تخته گذاری کردن تخته بندی کردن
thrust hardness U درجه سختی فشاری
compression test specimen U نمونه ازمون فشاری
barometric altimeter U ارتفاع سنج فشاری
press cutting برش دهنده فشاری
brass pressure casting U برنج ریختگی فشاری
standard size whole brick U اجر فشاری معمولی
compression specimen U نمونه ازمایش فشاری
centralized oil shot system U روغنکاری متمرکز فشاری
compression riveter U دستگاه پرچ فشاری
cold pressed forging U اهنگری فشاری سرد
cold pressure welding U جوشکاری فشاری سرد
fumikumi U لگد فشاری به پایین
compression molding U ریخته گری فشاری
pressure weldable U قابل جوشکاری فشاری
press casting U ریخته گری فشاری
resistance pressure welding U جوشکاری فشاری مقاومتی
mae west U جلیقه نجات فشاری
firing pressure device U ماسوره فشاری مین
pressure device U عامل فشاری مین
net push U ضربه فشاری از لب تور
pressure weld U جوش دادن فشاری
compressive yield point U نقطه لهیدگی فشاری
pressure lubrication U دستگاه روغنکاری فشاری
alumino thermit pressure welding U جوشکاری فشاری الومینو-ترمیتی
press cast process U فرایند ریخته گری فشاری
tobi komi U ضربه فشاری پا در حال پرش
drag in <idiom> U پا فشاری روی موضوع دیگری
pitometer log U سرعت سنج فشاری پیتومتری
superincumbent U دارای فشار زیاد فشاری
thermit pressure welding U روش جوشکاری فشاری الومینوترمیتی
thermit pressure welding U روش جوشکاری فشاری حرارتی
pieze U واحد فشاری در سیستم غیرمتریک
molten metal pressure welding U روش جوشکاری ذوبی-فشاری
pressure die casting U ریخته گری حدیدهای فشاری
pressure casting U قطعه ریخته گری فشاری
pressure die casting machine U دستگاه ریخته گری حدیدهای فشاری
pressure die casting process U فرایند ریخته گری حدیدهای فشاری
bend U خمش فشاری انحنای لوله زانویی
pads U ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pad U ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
rolling press U الت فشاری برای دراوردن نمونههای چاپی
bang U صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
banging U صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
bangs U صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
banged U صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
drill press U متهای که با فشار دست یاماشین چیزی را حفر میکند مته فشاری
braced U گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
brace U گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
constant temperature pressure U welding combustion جوشکاری فشاری در دمای ثابت جوشکاری گازی
dial up U استفاده از یک شماره گیر یا دکمه فشاری تلفن برای ایجاد مکالمه تلفنی ایستگاه به ایستگاه
pascal's law U هرگاه فشاری بریک نقطه از مایع وارد شود ان فشار عینا" به تمام نقاط مایع منتقل میشود
compressive strength U قابلیت یک جسم برای مقاومت در برابر نیروی فشاری یانیرویی که گرایش به فشردن موتاه کردن و متراکم کردن ان دارد
pleximeter U تخته دق
plasterboard U گچ تخته
board U تخته
skids U تخته پل
skidding U تخته پل
skidded U تخته پل
skid U تخته پل
plank U تخته
ledgers U تخته
boarded U تخته
gangplanks U تخته پل
gangplank U تخته پل
gob U تخته
bottom board U تخته کف
floor board U تخته کف
gang way U تخته پل
gobs U تخته کف
gobs U تخته
gob U تخته کف
foot board U تخته کف
ledger U تخته
three ply board U تخته سه لا
sheet U تخته
lumber U تخته
lumbered U تخته
slab U تخته
gangway U تخته پل
gangways U تخته پل
sheets U تخته
lumbering U تخته
slabs U تخته
lumbers U تخته
slots U تخته باریک
circuit board U تخته مدار
slotting U تخته باریک
wainscoting U تخته بندی
wainscoting U تخته کوبی
chessboard U تخته شطرنج
call board U تخته اعلانات
slot U تخته باریک
terminal board U تخته کلم
tablets U تخته ورقه
terminal board U تخته ترمینال
sounding board U تخته موجدصدا
sounding boards U تخته موجدصدا
batten U تخته سقف
battens U تخته سقف
keel U پاه تخته
keels U پاه تخته
toeboard U پیش تخته
bill board U تخته لنگر
tablet U تخته ورقه
brede U تخته ورقه
breadboard U تخته مدار
floe U تخته یخ شناور
ply U تخته چندلا
roaches U تخته سنگ
roach U تخته سنگ
diving board U تخته پرش
diving boards U تخته پرش
boulders U تخته سنگ
boulder U تخته سنگ
blackboards U تخته سیاه
blackboard U تخته سیاه
black board U تخته سیاه
accelerator board U تخته تسریع
knock on wood <idiom> U بزنم به تخته
slated U تخته سنگ
brace and counterbrace U تخته صلیبی
bowlder U تخته سنگ
wash board U تخته رختشویی
chessboards U تخته شطرنج
wainscot U تخته کوبی
ballast resistor U تخته مقاومت
backplane U تخته پشت
backboard U تخته بسکتبال
wainscots U تخته کوبی
backgammon board U تخته نرد
plying U تخته چندلا
panel work U تخته کوبی
clipboard U تخته کار
clipboard U تخته زیردستی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com