Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
ex warehouse
U
تحویل در انبار فروشنده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ex warehouse
U
تحویل در کنار انبار
ex works
U
یک از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کالا را در محل خود به خریدار تحویل میدهد
free on quay
U
قراردادی که دران فروشنده کالا رادراسکله بندر مقصد تحویل میدهد
ex quay
U
یکی ازقراردادهای اینکوترمز که دران فروشنده کالا را در بندرمقصد به خریدار تحویل میدهد
turn in
U
تحویل دادن جنس به انبار
bond
U
به انبار گمرک تحویل دادن
free carrier
U
یکی از قرارداد-های اینکوترمزکه در ان فروشنده کالا را به اولین حمل کننده تحویل می نماید
free on rail
U
قراردادی که در ان فروشنده کالا را درایستگاه راه اهن کشور مبداء به خریدار تحویل میدهد
delivered at frontier
U
یکی ازقراردادهای اینکوترمز که دران فروشنده کالای موردمعامله را در مرز تعیین شده تحویل میدهد
c.i.f.
U
یکی از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کالا را به هزینه خود و باپرداخت حق بیمه لازم در بندرمقصد به خریدار تحویل میدهد
vendors
U
فروشنده کالاهای نظامی طرف فروشنده قرارداد
vendor
U
فروشنده کالاهای نظامی طرف فروشنده قرارداد
cumulative delivery diagram
U
منحنی تحویل تراکمی نموداری که نحوه تحویل کالاها را نشان میدهد
handover
U
تحویل و تحول کردن سیستم کنترل هواپیماها تحویل دادن
caged storage
U
قسمتی از انبار که برای نگهداری اقلام مخصوص وخطرناک در نظر گرفته شده انبار محصور
stockpile
U
ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
stockpiled
U
ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
stockpiles
U
ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
stockpiling
U
ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
impact shipment
U
کالای ضربتی از نظر تحویل کالایی که از نظر تحویل زمان مخصوص دارد
cash on delivery
U
فروش نقد پس از تحویل کالا وصول وجه در حین تحویل کالا
dump
U
انبار موقتی زاغه مهمات انبار
stockpiles
U
پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
stockpiled
U
پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
stockpiling
U
پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
stockpile
U
پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
field storage
U
انبار کردن کالا در صحرا انبار مهمات در فضای باز کوپه مهمات روباز
bin storage
U
انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
bin storage space
U
فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
procurement rate
U
نواخت تهیه و تحویل اماد نواخت تحویل اماد
vender
U
فروشنده
vendors
U
فروشنده
shopman
U
فروشنده
dealer
U
فروشنده
sales clerk
U
فروشنده
sales clerks
U
فروشنده
salesgirls
U
فروشنده
salespeople
U
فروشنده
salesperson
U
فروشنده
salespersons
U
فروشنده
salesgirl
U
فروشنده
dealers
U
فروشنده
vendor
U
فروشنده
monger
U
فروشنده
suppliers
U
فروشنده
frontsman
U
فروشنده
supplier
U
فروشنده
saleswoman
U
زن فروشنده
saleswomen
U
زن فروشنده
salesmen
U
فروشنده
salesman
U
فروشنده
sellers
U
فروشنده
alienator
U
فروشنده
seller
U
فروشنده
bargainer
U
فروشنده
sales man
U
فروشنده
sales woman
U
فروشنده زن
custodial record
U
پروندههای سوابق انبار سوابق انبار
stock number
U
شماره فنی انبار شماره انبار
dealer
U
فروشنده معاملات چی
counter jumper
U
فروشنده دکان
computer vendor
U
فروشنده کامپیوتر
computer salesman
U
فروشنده کامپیوتر
salesclerk
U
فروشنده مغازه
dealers
U
فروشنده معاملات چی
traveling man
U
فروشنده سیار
runner
U
فروشنده سیار
seller's option
U
اختیار فروشنده
seller's option
U
انتخاب فروشنده
sellers surplus
U
مازاد فروشنده
sales man
U
فروشنده سیار
seller's market
U
بازار فروشنده
supplier evaluation
U
ارزیابی فروشنده
tallyman
U
فروشنده اقساطی
traveling salesman
U
فروشنده سیار
marginal seller
U
فروشنده نهائی
duopoly
U
در انحصار دو فروشنده
saleswoman
U
بانوی فروشنده
runners
U
فروشنده سیار
saleswomen
U
بانوی فروشنده
caveat venditor
U
اخطار به فروشنده
cutler
U
فروشنده الات برنده
ironmonger
U
فروشنده اهن الات
counterbid
U
جواب خریداربه فروشنده
touting
U
فروشنده اطلاعات شرطبندی
tipsters
U
فروشنده اطلاعات در شرطبندی
haberdasher
U
فروشنده لباس مردانه
touts
U
فروشنده اطلاعات شرطبندی
herbalists
U
فروشنده گیاهان طبی
herbalist
U
فروشنده گیاهان طبی
tipster
U
فروشنده اطلاعات در شرطبندی
touted
U
فروشنده اطلاعات شرطبندی
tout
U
فروشنده اطلاعات شرطبندی
aytomobile dealer
U
فروشنده یا دلال اتومبیل
haberdashers
U
فروشنده لباس مردانه
supplier at arm's length
U
فروشنده آزاد
[اقتصاد]
third party vendor
U
فروشنده دسته سوم
offeror
U
فروشنده عرضه کننده
trinketer
U
فروشنده جواهر بدلی
bottlegger
U
فروشنده مشروب قاچاق
caveat venditor
U
ملتفت بودن فروشنده
outfitter
U
فروشنده لوازم شکار
outfitters
U
فروشنده لوازم شکار
herborist
U
فروشنده گیاهان طبی
herbist
U
فروشنده گیاهان طبی
stationers
U
فروشنده لوازم التحریر
stationer
U
فروشنده لوازم التحریر
ironmongers
U
فروشنده اهن الات
plumassier
U
فروشنده پرهای ارایشی
hardwareman
U
فروشنده افزارواسباب فلزی
value added reseller
U
فروشنده تکمیلی دسته دوم
suppliers rating
U
درجه بندی نمودن فروشنده ها
clerks
U
کارمند دفتری فروشنده مغازه
asking price
U
قیمت مورد مطالبهی فروشنده
clerk
U
کارمند دفتری فروشنده مغازه
tipster
U
فروشنده اسرار واطلاعات محرمانه
tipsters
U
فروشنده اسرار واطلاعات محرمانه
hawkers
U
فروشنده دوره گرد وجار زن
gold import point
U
طلای خالص به فروشنده میدهد
stapler
U
فروشنده پشم وپنبه وامثال ان
staplers
U
فروشنده پشم وپنبه وامثال ان
corsetiere
U
فروشنده شکم بند زنانه
hawker
U
فروشنده دوره گرد وجار زن
drysalter
U
فروشنده مواد شیمیایی وگوشت وترشی
price taker
U
خریدار یا فروشنده جزء گیرنده قیمت
private treaty
U
معامله کالا یا توافق فروشنده وخریدار
vendor
U
کمپانی فروش وسائل جانبی کامپیوتر فروشنده
vendors
U
کمپانی فروش وسائل جانبی کامپیوتر فروشنده
represent
U
عمل کردن به عنوان فروشنده برای یک محصول
represented
U
عمل کردن به عنوان فروشنده برای یک محصول
represents
U
عمل کردن به عنوان فروشنده برای یک محصول
solstice
U
تحویل
devolvement
U
تحویل
landing, storage, delivery
U
تحویل
free
U
تحویل
liveries
U
تحویل
livery
U
تحویل
prehension
U
تحویل
utilization
U
تحویل
frees
U
تحویل
freeing
U
تحویل
freed
U
تحویل
delivery
U
تحویل
deliveries
U
تحویل
bailment
U
تحویل
process
U
تحویل
transter
U
تحویل
processes
U
تحویل
del credere
U
ضمانت فروشنده حق العمل کار نسبت به معتبر بودن خریدار
caveat venditor
U
یعنی فروشنده مسئول معایب کالای فروخته شده میباشد
seller's market
U
بازاری که در ان اختیار معامله وتصمیم گیری در دست فروشنده است
right of stoppage in transitu
U
حق امتناع از تسلیم مال التجاره در حال حمل برای فروشنده
tie in sales
U
حالتی که دران فروشنده چند کالا رابصورت مجموعه میفروشد
bailment
U
تحویل جنس
forward delivery
U
تحویل دراینده
forward delivery
U
تحویل به وعده
bailee
U
تحویل گیرنده
deliverable
U
قابل تحویل
deliverable state
U
در حالت تحویل
delivered at frontier
U
تحویل در مرز
cargo delivery
U
تحویل بار
smooth delivery
U
تحویل بی اشکال
free on quay
U
تحویل دراسکله
free docks
U
تحویل در بارانداز
irreducibility
U
تحویل ناپذیری
demand satisfaction
U
تحویل درخواستها
hand over
U
تحویل دادن
catcher's side
U
سوی تحویل
deliverer
U
تحویل دهنده
delivery date
U
تاریخ تحویل
supplied
U
تحویل ذخیره
ex mill
U
تحویل در کارخانه
ex factory
U
تحویل در کارخانه
delivered
U
تحویل شده
delivery note
U
حواله تحویل
transfer
U
واگذاری تحویل
transferring
U
واگذاری تحویل
transfers
U
واگذاری تحویل
delivery notice
U
اعلامیه تحویل
delivery order
U
حواله تحویل
delivery valve
U
سوپاپ تحویل
delivery to the home
U
تحویل در خانه
delivery side
U
سمت تحویل
delivery terms
U
نحوه تحویل
delivery terms
U
شرایط تحویل
recorded delivery
U
تحویل سفارشی
fob
U
تحویل کشتی
acceptance tests
آزمایشهای تحویل
delivery free
U
تحویل رایگان
forwarded
<adj.>
<past-p.>
U
تحویل شده
delivered
<adj.>
<past-p.>
U
تحویل شده
delivery speed
U
سرعت تحویل
consigned
<adj.>
<past-p.>
U
تحویل شده
surrender
U
تحویل دادن
surrendered
U
تحویل دادن
surrenders
U
تحویل دادن
committed
<adj.>
<past-p.>
U
تحویل شده
rendition
U
پرداخت تحویل
renditions
U
پرداخت تحویل
exs
U
تحویل از کشتی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com