English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 212 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
survey U تحقیق بررسی
surveyed U تحقیق بررسی
surveys U تحقیق بررسی
investigation U تحقیق بررسی
investigations U تحقیق بررسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
research U تحقیق تحقیق کردن بررسی کردن
researched U تحقیق تحقیق کردن بررسی کردن
researches U تحقیق تحقیق کردن بررسی کردن
researching U تحقیق تحقیق کردن بررسی کردن
coroner U مامور بررسی و تحقیق درمورد علت مرگهای ناگهانی در CL ماموری است که وفیفه اش جنبه قضایی واجرایی
coroners U مامور بررسی و تحقیق درمورد علت مرگهای ناگهانی در CL ماموری است که وفیفه اش جنبه قضایی واجرایی
radiographic inspection U معاینه رادیوگرافی تحقیق و بررسی رادیوگرافی
Other Matches
analogue U یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر یا ترمینال
analogues U یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر یا ترمینال
feasibility U بررسی هزینه ها و مزیت برای بررسی شروع مجدد پروژه
inference U بررسی اطلاع بدست آمده بدون بررسی اطلاعات شخصی درباره کسی
inferences U بررسی اطلاع بدست آمده بدون بررسی اطلاعات شخصی درباره کسی
analog U یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر محلی یا ترمینال
leap frog test U و داده می نویسد و می خواندن و برای بررسی اختلاف مقایسه میکند تا تمام محل ها بررسی شوند
link U برنامههای بررسی کامپیوتری برای بررسی اینکه هر قطعه در ارتباط با دیگران خوب کار میکند یا نه
automatics U کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند
automatic U کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند
systems analysis U 1-بررسی فرایند یا سیسیتم برای مشاهده اینکه آیا میتواند در حین اجرا کاراتر باشد. 2-بررسی سیستم موجود با هدف بهبود یا جایگزینی آن
edit U فرآیندی که بررسی میکند آیا داده جدید نیازهای لازم را دارد پیش از اینکه کل داده و محتوای اطلاعی آن بررسی شود
edited U فرآیندی که بررسی میکند آیا داده جدید نیازهای لازم را دارد پیش از اینکه کل داده و محتوای اطلاعی آن بررسی شود
analogue U یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم
analog U یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم
analogues U یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم
monitors U 1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
monitored U 1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
monitor U 1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
residue check U بررسی تشخیص خطا که در آن داده دریافتی با یک مجموعه اعداد تقسیم میشود و باقی مانده بررسی میشود با باقی مانده مورد نظر
vertical redundancy check U بررسی عمودی اشتباهات بررسی افزونگی عمودی
investigation U تحقیق
scholarships U تحقیق
indagation U تحقیق
scholarship U تحقیق
researches U تحقیق
rummage U تحقیق
quests U تحقیق
inquirendo U تحقیق
scrutiny U تحقیق
studies U تحقیق
study U تحقیق
studying U تحقیق
quest U تحقیق
checking U تحقیق
rummages U تحقیق
verification U تحقیق
rummaging U تحقیق
rummaged U تحقیق
inquiry U تحقیق
researching U تحقیق
inquiries U تحقیق
investigations U تحقیق
researched U تحقیق
research U تحقیق
ascertainment U تحقیق
echo check U بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
dissect [analyse] U تحقیق کردن
inspected U تحقیق کردن
analyze [American] U تحقیق کردن
inspect U تحقیق بازرسی
inspected U تحقیق بازرسی
study U تحقیق کردن
inspecting U تحقیق کردن
assays U تحقیق کردن
inspects U تحقیق کردن
evaluate U تحقیق کردن
assay U تحقیق کردن
investigator U مامور تحقیق
verification U تحقیق ممیزی
investigators U مامور تحقیق
inquisitor U مامور تحقیق
inspects U تحقیق بازرسی
inspecting U تحقیق بازرسی
inquisitors U مامور تحقیق
operational research U تحقیق عملیاتی
assay U تحقیق کردن
surveying officer U افسر تحقیق
see into U تحقیق کردن
scholarism U تحقیق علمی
research method U روش تحقیق
research cost U هزینه تحقیق
research and development U تحقیق و توسعه
research and analysis U تحقیق وبررسی
verified U تحقیق کردن
verifies U تحقیق کردن
probes U تحقیق نیشتر
questioned U تحقیق کردن از
question U تحقیق کردن از
questions U تحقیق کردن از
investigate U تحقیق کردن
investigated U تحقیق کردن
investigates U تحقیق کردن
investigating U تحقیق کردن
probe U تحقیق نیشتر
verify U تحقیق کردن
verifying U تحقیق کردن
probed U تحقیق نیشتر
interrogator U تحقیق کننده
interrogator U قاضی تحقیق
interrogators U تحقیق کننده
interrogators U قاضی تحقیق
inspect U تحقیق کردن
operations research U تحقیق در عملیات
quests U تحقیق و رسیدگی
quest U تحقیق و رسیدگی
verifiable U تحقیق پذیر
inquires U تحقیق کردن
inquired U تحقیق کردن
inquire U تحقیق کردن
enquires U تحقیق کردن
enquired U تحقیق کردن
operation research U تحقیق درعملیات
court of inquiry U کمیسیون تحقیق
courts of inquiry U کمیسیون تحقیق
analyse [British] U تحقیق کردن
applied research U تحقیق عملی
to browse through U تحقیق کردن
inquirable U قابل تحقیق
examing magistrate U قاضی تحقیق
fact finding body U کمیسیون تحقیق
scrutinize U تحقیق کردن
to rummage U تحقیق کردن
researching U تحقیق کردن
researched U تجسس تحقیق
inquisite U تحقیق کردن
surveyed U تحقیق کردن
to search after U تحقیق کردن
research U تجسس تحقیق
disquisition U تحقیق جستجو
judicial interrogator U قاضی تحقیق
surveys U تحقیق کردن
examinating magistrate U قاضی تحقیق
indagate U تحقیق کردن
local investigation U تحقیق محلی
research U تحقیق کردن
commission of enquiry U کمیسیون تحقیق
survey U تحقیق کردن
fact finding body U هیات تحقیق
ascertainable U قابل تحقیق
survey U تحقیق کردن
enquire U تحقیق کردن
researches U تجسس تحقیق
fishing expedition U تحقیق استنطاق
determine U تحقیق کردن
check U تحقیق کردن
researches U تحقیق کردن
bolt [examine] U تحقیق کردن
investigate U تحقیق کردن
researched U تحقیق کردن
inspect U تحقیق کردن
explore U تحقیق کردن
examine U تحقیق کردن
look into U تحقیق کردن
researching U تجسس تحقیق
enquire into U تحقیق کردن
well read U اهل مطالعه و تحقیق
purchasing research U تحقیق در خصوص خرید
supplies research U تحقیق درخصوص مواد
question U پرسیدن تحقیق کردن
academic freedom آزادی بحث و تحقیق
questions U پرسیدن تحقیق کردن
questioned U پرسیدن تحقیق کردن
investigation of foundation conditions U تحقیق شرایط شالوده
students U شاگرد اهل تحقیق
column research council U شورای تحقیق بر ستونها
research and development U تحقیق و توسعه یا بهبودوسایل
certes U خاطر جمعی تحقیق
well-read U اهل مطالعه و تحقیق
student U شاگرد اهل تحقیق
cyclic redundancy check U بررسی افزونگی چرخهای کاراکتر بررسی و کنترل افزونگی چرخهای
inquests U بازجویی و تحقیق در موردمرگهای مشکوک
To investigate something. U درباره چیزی تحقیق کردن
queried U تحقیق و باز جویی کردن
return U گزارش نهایی هیات تحقیق
querying U تحقیق و باز جویی کردن
To hold an official inquiry. U تحقیق رسمی بعمل آوردن
returned U گزارش نهایی هیات تحقیق
returns U گزارش نهایی هیات تحقیق
query U تحقیق و باز جویی کردن
inquest U بازجویی و تحقیق در موردمرگهای مشکوک
queries U تحقیق و باز جویی کردن
returning U گزارش نهایی هیات تحقیق
operational research U تحقیق درخصوص بهره برداری
inquisitional U وابسته به تحقیق یا رسیدگی تحقیقی
to e. into a matter U مطلبی را بازجویی یا تحقیق کردن
bookman U اهل تحقیق وتتبع کتابفروش
consumer research U تحقیق درخصوص احتیاجات و نحوه خریدمصرف کنندگان
We must inquire into this matter. U درمورد این موضوع باید تحقیق کنیم
studies U بررسی
vetting U بررسی
deliberations U بررسی
deliberation U بررسی
probe U بررسی
examination U بررسی
examinations U بررسی
probed U بررسی
input/output U بررسی
checking U بررسی
probes U بررسی
survey U بررسی
surveillance U بررسی
reviewing U بررسی
reviewed U بررسی
checked U بررسی
inquiry U بررسی
check U بررسی
handling U بررسی
investigations U بررسی
investigation U بررسی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com