English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 187 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
basic research U تحقیقات مقدماتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
prolegomenon U مقدماتی کلمات مقدماتی
basic unit training U اموزش مقدماتی یکان اموزش مقدماتی واحد
applied research U تحقیقات عملی
tools of research U وسایل تحقیقات
scientific researches U تحقیقات علمی
theories U تحقیقات نظری
theory U تحقیقات نظری
researching U تحقیقات علمی
researches U تحقیقات علمی
research U تحقیقات علمی
researched U تحقیقات علمی
theorises U تحقیقات نظری کردن
theorizes U تحقیقات نظری کردن
theorized U تحقیقات نظری کردن
theorize U تحقیقات نظری کردن
theorising U تحقیقات نظری کردن
theoretics U تحقیقات نظری در علوم
to make enquiries into U تحقیقات بعمل اوردن
theorizing U تحقیقات نظری کردن
f.b.i U اداره فدرال تحقیقات
report of survey U گزارش تحقیقات یا بررسیها
theorised U تحقیقات نظری کردن
psychognosy U تحقیقات روانی روان پژوهش
psychognosis U تحقیقات روانی روان پژوهش
proving ground U محل تحقیقات علمی ازمایشگاه
primary cognizance U تحقیقات اولیه روی یک مسئله
Scientific research. U تحقیقات ( پژوهش های ) علمی
snoopy U بعمل اورنده تحقیقات محرمانه
to make inquires into a matter U در امری تحقیقات بعمل اوردن
tempest U تحقیقات مربوط به تشعشعات بی خطر اتمی
pay dirt U تحقیقات واکتشافات با ارزش ومفید منفعت
tempests U تحقیقات مربوط به تشعشعات بی خطر اتمی
botanize U تحقیقات گیاه شناسی بعمل اوردن
market research U تحقیقات علمی در بازار ودادوستد کالا
operations research U تحقیقات از نظر کار و عملیات یک قسمت یا دستگاه
astrophotography U عکس برداری از ستارگان برای تحقیقات فضایی
fields U محصول آزمایش شده خارج شرکت یا آزمایشگاه تحقیقات در وضعیت واقعی
fielded U محصول آزمایش شده خارج شرکت یا آزمایشگاه تحقیقات در وضعیت واقعی
field U محصول آزمایش شده خارج شرکت یا آزمایشگاه تحقیقات در وضعیت واقعی
snoop U بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
snoops U بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
snooping U بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
snooped U بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
prolegomenary U مقدماتی
preliminary U مقدماتی
proforma U مقدماتی
prodromal U مقدماتی
introductive U مقدماتی
elementarily U مقدماتی
prelusive U مقدماتی
precursive U مقدماتی
preparative U مقدماتی
preludial U مقدماتی
preliminaries U مقدماتی
rudimental U مقدماتی
preparatory U مقدماتی
first U مقدماتی
elemental U مقدماتی
elementary U مقدماتی
prolusory U مقدماتی
tentative U مقدماتی
prolegomenous U مقدماتی
introductory U مقدماتی
subassembly U مونتاژ مقدماتی
preceding pass U کالیبر مقدماتی
precompression U تراکم مقدماتی
preliminary budget U بودجه مقدماتی
preheater U گرمکن مقدماتی
pilot study U بررسی مقدماتی
fore exercise U تمرین مقدماتی
forehearth U کوره مقدماتی
introduction to physics U فیزیک مقدماتی
junior high school U دبیرستان مقدماتی
Travaux preparatoires U کارهای مقدماتی
pilot injection U تزریق مقدماتی
preliminary design U طرح مقدماتی
preliminary expenses U هزینههای مقدماتی
preselection U انتخاب مقدماتی
preselector U سلکتور مقدماتی
pretest U امتحان مقدماتی
propaedeutic U تحصیلات مقدماتی
prime color U رنگ مقدماتی
propaedeutic U تعلیمات مقدماتی
prolusion U مقاله مقدماتی
proem U رساله مقدماتی
preparatory response U پاسخ مقدماتی
preparative U کار مقدماتی
preliminary investigation U بررسی مقدماتی
preliminary negotiations U مذاکرات مقدماتی
preliminary test U ازمایش مقدماتی
preliminary treatment U عملیات مقدماتی
preliminary works U کارهای مقدماتی
prep U مدرسه مقدماتی
rudiment U علوم مقدماتی
responsions U ازمون مقدماتی
proforma invoice U سیاهه مقدماتی
primary U مقدماتی اصلی
preludes U قسمت مقدماتی
bottom blown converter U مبدل دم مقدماتی
elementary U مقدماتی پایهای
interlude U نگهداری مقدماتی
basic hole U سوراخ مقدماتی
basic course U دوره مقدماتی
interludes U نگهداری مقدماتی
preliminaries U مقدمات مقدماتی
preliminaries U امتحان مقدماتی
preliminaries U دور مقدماتی
preliminary U مقدمات مقدماتی
first aid U کمکهای مقدماتی
elimination heat U دوره مقدماتی
preliminary U امتحان مقدماتی
primary U مقدماتی نخستین
primary U ابتدایی مقدماتی
prelude U قسمت مقدماتی
basic training U اموزش مقدماتی
preparations U اقدام مقدماتی
preparation U اقدام مقدماتی
perlim U دوره مقدماتی
basics U مقدماتی اساسی
basics U اساسی مقدماتی
basic U مقدماتی اساسی
basic U اساسی مقدماتی
first cut U برش مقدماتی
heat U مسابقه مقدماتی
preliminary U دور مقدماتی
elementary gate U دریچه مقدماتی
elementary item U قلم مقدماتی
heats U مسابقه مقدماتی
economizer U کرمکن مقدماتی
pre load U بار کردن مقدماتی
rudimentary knowledge U دانش مقدماتی یا نخستین
elementary algebra U جبر مقدماتی [ریاضی]
prolusion U اثر هنری مقدماتی
basic bessemer converter U مبدل مقدماتی بسمر
fundamental U اصولی مقدماتی اساسی
reconnaissance U بازدید مقدماتی اکتشاف
supercharge U متراکم کردن مقدماتی
basic machine unit U واحد دستگاه مقدماتی
pre design estimate U براورد مقدماتی طرح
magnetic biasing U مغناطیس گردانی مقدماتی
eliminator U برنه در دور مقدماتی
black pickling U اسید شویی مقدماتی
pre heat U حرارت دادن مقدماتی
basic combat training U اموزش رزم مقدماتی
basic bessemer steel U فولاد مقدماتی بسمر
basic bessemer process U فرایند مقدماتی بسمر
preparatory students U شاگردان تهیه یا مقدماتی
incipincy U وضع مقدماتی ابتدایی
incipience U وضع مقدماتی ابتدایی
preselect U انتخاب کردن مقدماتی
literacy U فهمیدن اصول مقدماتی کامپیوتر
junior college U دانشکده مقدماتی تا دو ساله اموزشکده
white primary U اخذ اراء مقدماتی حزبی
pretest U امتحان مقدماتی بعمل اوردن
strategic reconnaissance U بررسی مقدماتی وضع دشمن
basic bessemer pig iron U اهن خام مقدماتی توماس
preliminary budget forecast U پیش بینی مقدماتی بودجه
protocols U مقاوله نامه موافقت مقدماتی
flight U بهترین نتیجه دور مقدماتی
protocol U مقاوله نامه موافقت مقدماتی
spot report U گزارش مشاهدات یا گزارش فوری از تحقیقات محلی
market research U تحقیقات درخصوص بازار مطالعه وضعیت بازار
preparatory U تیراندازی مقدماتی تیر تهیه برای تک
basic relay post U پایگاه مقدماتی تحویل و تحول بیماران
house of delegates U مجلس مقننه مقدماتی ویرجینیا ومریلند
microcontroller U RAM و زبان برنامه نویسی مقدماتی است
investigated U استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن
investigate U استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن
investigating U استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن
investigates U استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن
criminal investigation U شعبه بازجویی جنایی تحقیقات جنایی
exempt player U بازیگر معاف از انجام مراحل مقدماتی به علت سوابق او
juniorate U مدرسه شبانه روزی متوسطه محصلین دو ساله مقدماتی یسوعیون
association for computers and humanities U یک سازمان بین المللی که مشوق تحقیقات در زبان مطالعات ادبی تاریخی انسان شناسی و علوم اجتماعی به کمک کامپیوتر واستفاده از ان در افرینش ومطالعه هنر و موسیقی ورقص میباشد
WordPad U امکان نرم افزاری در ویندوز که توابع مقدماتی Microsoft Word را دارد
protocol U خلاصه مذاکرات معاهده و اتفاق نسخه اول و اصلی مقاوله نامه مقدماتی
protocols U خلاصه مذاکرات معاهده و اتفاق نسخه اول و اصلی مقاوله نامه مقدماتی
counterintelligence survey U بررسی ضد اطلاعاتی تحقیقات ضد اطلاعاتی
theorization U تحقیقات نظری استدلال نظری
character U یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
characters U یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
premedical U دوره مقدماتی پزشکی وابسته به پیش پزشکی
charactristics U مشخصات مقدماتی یا اصلی که عبارتند از ضریب براضریب پسا نسبت برا به پساموقعیت مرکز فشار و ضریب گشتاور برای هر زاویه حمله
pre-treatment U عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
basic ration U جیره مقدماتی جیره مبنا
first pickling U اسیدشویی مقدماتی اسیدشویی اولیه
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com