Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
heat
U
تحریک جنسی زنان
heats
U
تحریک جنسی زنان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
estrogen
U
هورمن جنسی زنانه که موجب بروز سفات جنسی ثانویه زنان میشود
kleptolagnia
U
تحریک جنسی توام با دزدی
esturm
U
مرحله تحریکات جنسی زنان که دران زن میل به نزدیکی بامرد وقابلیت ابستن شدن رادارد
estrus
U
مرحله تحریکات جنسی زنان که دران زن میل به نزدیکی بامرد وقابلیت ابستن شدن رادارد
androgen
U
هورمونهای جنسی که باعث ایجاد صفات ثانویه جنسی درمرد
erogenous
U
ارضاکننده تحریکات شهوانی و جنسی محرک احساسات جنسی
exhibitionism
U
نوعی انحرافات جنسی که دران شخص بوسیله نشان دادن الت جنسی خود احساسات شهوانی رافرومینشاند عریان گرائی
isogamete
U
سلول جنسی که ازنظر شکل و کار از سلول جنسی جفت خود قابل تشخیص نیست
sexes
U
احساسات جنسی روابط جنسی
sex
U
احساسات جنسی روابط جنسی
oogamete
U
سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
feminine
U
زنان
fair sex
U
زنان
applaudingly
U
کف زنان
womankind
U
زنان
womenfolk
U
زنان
plumes
U
پر کلاه زنان تل
greensickness
U
کم خونی زنان
gynaecocracy
U
حکومت زنان
gynecology
U
پزشکی زنان
pantingly
U
نفس زنان
feminicide
U
قتل زنان
gynecocracy
U
حکومت زنان
plume
U
پر کلاه زنان تل
gynocracy
U
حکومت زنان
gyringly
U
چرخ زنان
the female sex
U
زنان ودختران
women's dres
U
جامه زنان
womanish
U
مربوط به زن یا زنان
reelingly
U
چرخ زنان
womankind
U
گروه زنان
vauntingly
U
لاف زنان
boxers
U
مشت زنان
menstruation
U
قاعدگی در زنان
petticoats rule
U
تسلط زنان
mutch
U
زنان وکودکان
menses
U
قاعدگی زنان
women's army corps
U
ارتش زنان
when will women have the vote?
U
زنان کی حق رای
womenfolk
U
جماعت زنان
asymetrical bars
U
پارالل زنان
period
U
قاعده زنان
uneven parallel bars
U
پارالل زنان
beauties
U
زنان زیبا
demimonde
U
زنان هرزه
periods
U
قاعده زنان
boastingly
U
لاف زنان
catamenia
U
قاعدگی زنان
evadingly
U
طفره زنان
womanly
U
در خور زنان
gaspingly
U
نفس زنان
flutteringly
U
پروبال زنان
hirsutism
U
نابجارویی مو در زنان
feminity
U
طبقه زنان
beauty
U
زنان زیبا
wifely
U
درخور زنان
feminist
U
طرفدار حقوق زنان
women's army corps
U
قسمت زنان ارتش
menstruation
U
قاعدگی زنان طمث
catamenia
U
عادت ماهیانه زنان
ladykillers
U
مرد محبوب زنان
to catch napping
U
چرت زنان گرفتن
women labor force
U
نیروی کار زنان
ladykiller
U
مرد محبوب زنان
columbia round
U
تیراندازی مخصوص زنان
sapphism
U
همجنس خواهی زنان
female participation rate
U
نرخ مشارکت زنان
feminism
U
برابری طلبی زنان
gynecologist
U
متخصص بیماریهای زنان
fluor
U
قاعدگی زنان سیال
chlorosis
U
سبزرنگی زنان کم خون
lothario
U
گمراه کننده زنان
music stool
U
کرسی پیانو زنان
demimonde
U
جهان زنان هرجایی
premenstrual
U
قبل از قاعدگی زنان
feminists
U
طرفدار حقوق زنان
phlegmasia alba dolens
U
ورم سفیدران زنان
diva
U
سردسته زنان خواننده اپرا
leucorrhoea
U
سوزنک مزمن غیرمسری زنان
evadingly
U
گریز زنان بابهانه یاحیله
steatopygia
U
بزرگی وفربهی کفل زنان
plead for the widow
U
در حق بیوه زنان دادخواهی کنید
suffragette
U
زن طرفدار حق رای وانتخاب زنان
suffragettes
U
زن طرفدار حق رای وانتخاب زنان
gynaecophysiology
U
علم ووفایف جهازتناسلی زنان
housecoat
U
لباسی که زنان درخانه می پوشند
a comparison of men's salaries with those of women
U
مقایسه حقوق مردان با زنان
housecoats
U
لباسی که زنان درخانه می پوشند
modiste
U
کسی که کلاه وجامه زنان رامیفروشد
chatelaine
U
زنجیرکمربند که زنان کلیدوساعت ومدادومانندانهابدان می اویزند
abbess
U
رئیسه صومعه زنان تارک دنیا
height of the volleyball net
U
34/2متر برای مردان و 42/2 متربرای زنان
abbesses
U
رئیسه صومعه زنان تارک دنیا
greensick
U
مبتلا به بیماری کم خونی زنان جوان
lady paramount
U
بانوی سرپرست مسابقه تیراندازی زنان
hairdos
U
ارایش موی زنان بفرم مخصوصی
women students
U
زنان دانش اموز محصلین اناث
sapphic vice
U
شهوت رانی زنان نسبت به یکدیگر
hairdo
U
ارایش موی زنان بفرم مخصوصی
YWCAs
U
مخفف باشگاه زنان جوان مسیحی
phlegmasia dolens
U
ران زنان ژماس سیاهرگهای نفاسی
gallant
U
متعارف وخوش زبان درپیش زنان
YWCA
U
مخفف باشگاه زنان جوان مسیحی
wimple
U
روسری زنان قرون وسطی چرخ
whites
U
سوزنک مزمن غیر مسری زنان
hysteria
U
غش یابیهوشی وحمله در زنان هیجان زیاد
accoucheur
U
پزشک متخصص قابلگی وبیماریهای زنان
ladies' man
U
مردی که علاقه زیادی بمعاشرت زنان دارد
lady's man
U
مردی که علاقه زیادی بمعاشرت زنان دارد
sanitary napkins
U
دستمال کاغذضد عفونی مخصوص قاعدگی زنان
sanitary napkin
U
دستمال کاغذضد عفونی مخصوص قاعدگی زنان
hereford round
U
مسابقه تیراندازی مخصوص زنان در مسافتهای مختلف
ladies' men
U
مردی که علاقه زیادی بمعاشرت زنان دارد
squire of dames
U
کسی که همراه زنان میرودیابیشتردرگروه انان داخل میشود
triathlon
U
مسابقه سه گانه بین زنان شامل دو 001 متر
bluestockings
U
منسوب به جمعیت زنان جوراب ابی درقرن هیجدهم زن فاضله
bluestocking
U
منسوب به جمعیت زنان جوراب ابی درقرن هیجدهم زن فاضله
purdah
U
برای پوشیدن زنان ازدیدارمردان بویژه در هند پارچه پردهای
ducking stool
U
کرسی ای که زنان بدکاررابدان بسته ودراب پرت کرده غوطه میدادند
finishing schools
U
اموزشگاهی که زنان جوان رابرای دخول درجامعه اماده ومهذب میسار
finishing school
U
اموزشگاهی که زنان جوان رابرای دخول درجامعه اماده ومهذب میسار
ruff
U
یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
ruffe
U
یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
saree
U
ساری یا لباس زنان هندو که مشتمل است برپارچهای که بدور بدن می پیچند
saris
U
ساری یا لباس زنان هندو که مشتمل است بر پارچهای که بدور بدن می پیچند
sari
U
ساری یا لباس زنان هندو که مشتمل است بر پارچهای که بدور بدن می پیچند
ruffs
U
یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
venire facias tot matrons
U
دستور تشکیل هیات منصفهای از زنان برای زنی که مدعی ابستنی است
bisexual
U
دو جنسی
unisex
U
دو جنسی
generic
U
جنسی
ambisexual
U
دو جنسی
gamic
U
جنسی
road sense
U
جنسی
sexes
U
جنسی
hermaphrodite
U
دو جنسی
sex
U
جنسی
unisexual
U
یک جنسی
bisexuals
U
دو جنسی
kinds
U
جنسی
sexual
U
جنسی
kindest
U
جنسی
diclinous
U
یک جنسی
hermaphrodites
U
دو جنسی
homogeneity
U
هم جنسی
kind
U
جنسی
gamete
U
یاخته جنسی
modesty
U
شرم جنسی
libido
U
شور جنسی
gonocyte
U
سلول جنسی
gametangium
U
سلول جنسی
impotence
U
ضعف جنسی
sexual disorder
U
اختلال جنسی
gender identity
U
هویت جنسی
impotence
U
ناتوانی جنسی
germ cell
U
یاخته جنسی
gonad
U
غده جنسی
gynandrous
U
نر و ماده دو جنسی
puberty
U
بلوغ جنسی
libidos
U
شور جنسی
gynandromorphy
U
ریخت دو جنسی
anaphrodisia
U
بی میلی جنسی
lesbianism
U
رابطه جنسی زن با زن
sexual intercourse
U
امیزش جنسی
sexual intercourse
U
مقاربت جنسی
aphrodisiacs
U
برانگیزنده جنسی
aphrodisiac
U
برانگیزنده جنسی
heterosexuality
U
دگرخواهی جنسی
voyeurism
U
تماشاگری جنسی
deviations
U
انحراف جنسی
deviation
U
انحراف جنسی
eroticism
U
تحریکات جنسی
active algolagnia
U
ازارگری جنسی
autoeroticism
U
خودانگیزی جنسی
autoerotism
U
خودانگیزی جنسی
autosomal
U
غیر جنسی
benefit in kind
U
نفع جنسی
bisexuality
U
دو گانگی جنسی
commodity money
U
پول جنسی
eroticism
U
تمایلات جنسی
sex appeal
U
جاذبه جنسی
potency
U
توان جنسی
raping
U
تجاوز جنسی
rapes
U
تجاوز جنسی
raped
U
تجاوز جنسی
rape
U
تجاوز جنسی
erotomania
U
جنون جنسی
rapist
U
متجاوز جنسی
sexism
U
تبعیض جنسی
sex discrimination
U
تبعیض جنسی
asexual
U
غیر جنسی
sexuality
U
عطش جنسی
sexuality
U
تمایلات جنسی
petting
U
نوازش جنسی
sex education
U
اموزش جنسی
rapists
U
متجاوز جنسی
sexual perversion
U
انحراف جنسی
psychosexual
U
روانی- جنسی
psycholagny
U
خیالپردازی جنسی
sexual offences
U
جرائم جنسی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com