English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
falsifier U تحریف کننده
garbler U تحریف کننده
falsifyer U تحریف کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
garble U تحریف تحریف کردن
anagrams U تحریف
anagram U تحریف
mutilation U تحریف
falsification U تحریف
distortions U تحریف
falsifyer U تحریف
distortion U تحریف
corruption U تحریف
multilation U تحریف
agonised U تحریف کردن
mutilated U تحریف شده
anagrammatize U تحریف کردن
sophistication U اغوا تحریف
slants U تحریف کردن
tamper with U تحریف کردن
agonizes U تحریف کردن
distorted U تحریف شده
agonized U تحریف کردن
agonize U تحریف کردن
agonising U تحریف کردن
agonises U تحریف کردن
slant U تحریف کردن
paramnesia U تحریف حافظه
falsifying U تحریف کردن
corrupt U تحریف شده
slanted U تحریف کردن
perverted U تحریف شده
retrospective falsification U تحریف گذشته
distorts U تحریف کردن
distort U تحریف کردن
falsify U تحریف کردن
falsifies U تحریف کردن
corrupts U تحریف شده
corrupting U تحریف شده
mutilate U تحریف کردن
mutilates U تحریف کردن
corrupted U تحریف شده
mutilating U تحریف کردن
falsified U تحریف کردن
perceptual distortion U تحریف ادراکی
distorted prices U قیمتهای تحریف شده
ban U حکم تحریف یا توقیف
bans U حکم تحریف یا توقیف
banning U حکم تحریف یا توقیف
garble U تحریف یا ناقص کردن
anagrammatic U وابسته به قلب و تحریف
anagrammatical U وابسته به قلب و تحریف
skews U تحریف کردن نامتوازن
skewing U تحریف کردن نامتوازن
skew U تحریف کردن نامتوازن
diddled U تحریف کردن به وسیله داده
diddles U تحریف کردن به وسیله داده
diddling U تحریف کردن به وسیله داده
diddle U تحریف کردن به وسیله داده
mutilates U تحریف شدن معیوب کردن
mutilating U تحریف شدن معیوب کردن
interpolate U باعبارت تازه تحریف کردن
interpolated U باعبارت تازه تحریف کردن
interpolates U باعبارت تازه تحریف کردن
interpolating U باعبارت تازه تحریف کردن
mutilate U تحریف شدن معیوب کردن
twisters U کسی که اغراق میگویدیا تحریف میکند
twister U کسی که اغراق میگویدیا تحریف میکند
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
spoliation U تحریف یا اخفا یا معدوم کردن یا سوء استفاده کردن از سند
fascism U نام حزبی است که موسولینی در فاصله دو جنگ عالمگیر در ایتالیا تاسیس کردو اصول عقاید و فلسفه ان رااز سیستمهای سیاسی مختلف اخذ و بر حسب احتیاج تحریف و تفسیر نمود
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
hanger U اویزان کننده معلق کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
ems dispatch U تلگراف امس عنوان واقعه مشهور ملاقات سفیر فرانسه با ویلهم اول در سال 0781 در امس که بیسمارک صدراعظم وقت المان با تحریف مفاد تلگرافی که از موضوع این ملاقات حکایت می کرد باعث بروزجنگ فرانسه و پروس شد
parity bit U عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication U معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer U تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper U کج کننده واژگون کننده
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
stabilisers U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
requistioner U قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
flares U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilizer U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
supporting arms U نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
flare U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
negative true logic U سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
delay release sinker U وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
radar picket U ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff U ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
gyro repeater U تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
jumper U شوت کننده با پرش پرش کننده
jumpers U شوت کننده با پرش پرش کننده
out side U دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
deflective U کج کننده
hoppers U لی لی کننده
spurner U رد کننده
attacking U تک کننده
prater U پچ پچ کننده
fluxing oil U اب کننده
commulator U یک سو کننده
renunciant U رد کننده
squasher U له کننده
benders U خم کننده
bender U خم کننده
renunciant U کننده
ear-splitting U کر کننده
prattfall U پچ پچ کننده
whisperer U پچ پچ کننده
tracker U پی کننده
puffer U پف کننده
rebutter U رد کننده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com