English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 29 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
inferior U تحتانی
inferiors U تحتانی
subjecent U تحتانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bottoms U کف تحتانی
bottom U کف تحتانی
lower limit U حد تحتانی
lower floor U طبقه تحتانی
staddle U قسمت تحتانی
bottom die U حدیده تحتانی
underpart U بخش تحتانی
base ignition U احتراق تحتانی
undercurrent U جریان تحتانی
undercurrents U جریان تحتانی
paraplegia U فلج اندامهای تحتانی
pile foot U قسمت تحتانی شمع
beneath U تحتانی تحت نفوذ
garboard strake U باریکه تحتانی ناو
crankcase bottom o.lower half U قسمت تحتانی محفظه لنگ کف کارتر
hemlines U لبه انتهای تحتانی لباس وپیراهن وکت
mammatus U ابرهای کومولوس بابرجستگیهای اونگی در سطح تحتانی
hemline U لبه انتهای تحتانی لباس وپیراهن وکت
biconvex U بالی که هر دو سطح فوقانی و تحتانی ان به صورت محدب باشد
bow string truss U خرپاهائیکه قسمتهای فوقانی و تحتانی ان نسبت به افق خمیده باشد
kruger flap U فلپی در لبه حمله که بخشی از سطح تحتانی بال را تشکیل میدهد
base section U رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
base plug U درپوش تحتانی گلوله درپوش کف
underpasses U گذرگاه تحتانی گذرگاه زیرین
underpass U گذرگاه تحتانی گذرگاه زیرین
base ring U حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com