Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 144 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
mobilization
U
تجهیزات قوا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
outfit
U
تجهیزات حفاری
outfits
U
تجهیزات حفاری
bundle
U
بستهای که حاوی کامپیوتر و نرم افزار و تجهیزات جانبی آن است که با قیمت مخصوص فروخته میشود
bundles
U
بستهای که حاوی کامپیوتر و نرم افزار و تجهیزات جانبی آن است که با قیمت مخصوص فروخته میشود
bundling
U
بستهای که حاوی کامپیوتر و نرم افزار و تجهیزات جانبی آن است که با قیمت مخصوص فروخته میشود
equipment
U
تجهیزات
equipment
U
تجهیزات جنگی وسایل الات و ابزار
fixture
U
تجهیزات
tweak
U
تنظیم عالی ومیزان نمودن یک قطعه تجهیزات
tweaked
U
تنظیم عالی ومیزان نمودن یک قطعه تجهیزات
tweaking
U
تنظیم عالی ومیزان نمودن یک قطعه تجهیزات
tweaks
U
تنظیم عالی ومیزان نمودن یک قطعه تجهیزات
so
U
علامتی برای معین کردن قابلیتهای فقط فرستادنی تجهیزات
stack
U
ردیف کردن وسایل و تجهیزات
stacked
U
ردیف کردن وسایل و تجهیزات
stacks
U
ردیف کردن وسایل و تجهیزات
fallout
U
خرابی مولفههای الکترونیکی که به هنگام کنترل کیفی یک قطعه جدید از تجهیزات به وقوع می پیوندد
appliance
U
تجهیزات
appliances
U
تجهیزات
assets
U
ابزار تجهیزات مایملک و دارایی
instrumentation
U
تجهیزات
footprint
U
شکل و سطح لازم برای قطعهای از تجهیزات جای کامپیوتر
footprints
U
شکل و سطح لازم برای قطعهای از تجهیزات جای کامپیوتر
pcm
U
تلفیق رمزضربان Compatible Plug شرکت تولید تجهیزات کامپیوتری anufacturerodulation
panoply
U
تجهیزات و ارایش کامل
plant
U
تجهیزات کارگاه
plants
U
تجهیزات کارگاه
rig
U
تجهیزات
rigged
U
تجهیزات
rigs
U
تجهیزات
shuttle
U
بردن افرادو تجهیزات
shuttled
U
بردن افرادو تجهیزات
shuttles
U
بردن افرادو تجهیزات
showdown
U
چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
showdowns
U
چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
parrot
U
تجهیزات ای اف اف
parroted
U
تجهیزات ای اف اف
parroting
U
تجهیزات ای اف اف
parrots
U
تجهیزات ای اف اف
device
U
تجهیزات
devices
U
تجهیزات
accessory equipment
U
تجهیزات یدکی
accouterment
U
تجهیزات
accouterments
U
تجهیزات
accoutre
U
با تجهیزات اماده نمودن
acoutrement
U
تجهیزات
adopted types
U
انواع تجهیزات مورد قبول انواع تجهیزات قبول شده
aircraft role equipment
U
تجهیزات لازم برای انجام ماموریت هواپیما
ancillary equipment
U
تجهیزات اضافی
ancillary equipment
U
تجهیزات جانبی
ancillary equipment
U
تجهیزات پیرامونی
assembly fixture
U
تجهیزات مونتاژ
auxiliary equipment
U
تجهیزات کمکی
auxiliary equipment
U
تجهیزات جانبی
back drilling attachment
U
تجهیزات سوراخ کردن از پشت
basic end item
U
تجهیزات ووسایل اولیه
beach gear
U
وسایل پیاده کردن بار وسایل تخلیه کشتی تجهیزات اسکله
cam grinding attachment
U
تجهیزات سنگ زنی قوسی
cam turning attachment
U
تجهیزات تراش بادامک
capital equipments
U
تجهیزات سرمایهای
claimant agency
U
شعبه کارپردازی شعبه تعیین امادو تجهیزات عمومی ارتش
collimate
U
تنظیم کردن هرنوع تجهیزات اپتیکی برای داشتن پرتو نوری موازی از یک منبع نقطهای نور یا برعکس
component end item
U
قطعات و اقلام تجهیزات عمده
control data corporation
U
یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری cyber
core blowing equipment
U
تجهیزات دمیدن هسته
critical materials
U
تجهیزات مهم
cryptoancillary equipment
U
وسایل و تجهیزات رمز وسایل تامین ارسال رمز
cryptoequipment
U
تجهیزات رمز
cutter grinding attachment
U
تجهیزات سنگ زنی قلم تراش
data communications equipment
U
تجهیزات ارتباطات داده ها
data terminal equipment
U
تجهیزات ترمینال داده
dead storage
U
انبار وسایط نقلیه و تجهیزات
deadlined equipment
U
لوازم و تجهیزات از کار افتاده
decus
U
Society Users EqupmentComputer Digital انجمن استفاده کنندگان تجهیزات کامپیوتری
defense articles
U
اماد و تجهیزات دفاعی
die sinking attachment
U
تجهیزات فرز حدیده
downtime
U
پریودی که تجهیزات موردنظردراثر نقص فنی از فعالیت بازمانده است
electric equipment
U
تجهیزات الکتریکی
electronic office
U
محل تجهیزات الکترونیکی دفتر الکترونیکی
emergency brake equipment
U
تجهیزات ترمز اضطراری
equipment bay
U
محفظه یا جعبهای که تجهیزات الکترونیکی در ان نصب میشود
equipment logbook
U
دفتر تجهیزات
equipment logbook
U
دفترچه خدمتی تجهیزات
equipments
U
تجهیزات
extra equipment
U
تجهیزات اضافی
foreign excess
U
تجهیزات نظامی که از مصرف داخلی اضافه تر بوده و به خارج ارسال یا فروخته می شوند
foreign military sales
U
فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
forming attachment
U
تجهیزات تراش پروفیل
friendly interface
U
ترکیب تجهیزات ترمینالی وبرنامههای کامپیوتری
garage equipment
U
تجهیزات گاراژ
grinding attachment
U
تجهیزات سنگ سمباده
handling equipment
U
تجهیزات بار
honeywell
U
یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
unisys
U
یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
honing equipment
U
تجهیزات سنگ زنی
illuminating device
U
تجهیزات روشنایی
individual aquipment
U
تجهیزات انفرادی
induction melting equipment
U
تجهیزات ذوب القائی
ingot conveying device
U
تجهیزات انتقال شمش
integrated revision
U
بررسی نهایی جداول سازمان و تجهیزات
Other Matches
materiel
U
تجهیزات
transfer equipment
U
تجهیزات
output equipment
U
تجهیزات خروجی
machine equipment
U
تجهیزات ماشین
mechanical equipment
U
تجهیزات مکانیکی
radar equipment
U
تجهیزات رادار
switching device
U
تجهیزات سوئیچینگ
standby equipment
U
تجهیزات جانشینی
technical equipment
U
تجهیزات فنی
telephone equipment
U
تجهیزات تلفن
turning attachment
U
تجهیزات تراشکاری
ventilating equipment
U
تجهیزات تهویه
war material
U
تجهیزات جنگی
protective equipment
U
تجهیزات حفافتی
peripheral equipment
U
تجهیزات جنبی
nitriting equipment
U
تجهیزات ازت دهی
x ray equipment
U
تجهیزات اشعه رونتگن
pattern milling attachment
U
تجهیزات فرز مدل
arsenal
U
ساختمان تجهیزات نظامی
paint spraying equipment
U
تجهیزات رنگ پاشی
peripheral equipment operator
U
متصدی تجهیزات جانبی
plant records
U
امار تجهیزات کارگاه
mold making equipment
U
تجهیزات قالب سازی
producer durable equipment
U
تجهیزات با دوام تولیدی
mobile lubricating equipment
U
تجهیزات روغنکاری متحرک
oil reclamation equipment
U
تجهیزات احیا روغن
original equipment manufacturer
U
سازنده تجهیزات اصلی
precision measuring equipment
U
تجهیزات سنجش دقیق
magazine feeding attachment
U
تجهیزات تغذیه مخزن
table of organization and equipment (toe
U
جدول سازمان و تجهیزات
measuring device
U
تجهیزات اندازه گیری
well-appointed
U
دارای تجهیزات یا اثاثیهی خوب
motorola
U
سازنده تجهیزات الکترونیکی شامل ریزپردازنده ها
trigraph
U
حروف رمز سه گانه مربوط به کد فنی تجهیزات انفرادی
radio sheck
U
یک سازنده و توزیع کننده تجهیزات الکترونیکی شامل سیستمهای ریزکامپیوتر
power house building
U
ساختمانهائی که برای نصب ونگهداری تجهیزات نیروی برق بکار می روند
accumulated depreciation
U
کل مقدار پولی که شرکت یا سازمان می تواند از ارزش ماشین یا تجهیزات به دلیل مستهلک شدن کسر کند
serviceability criteria
U
وضعیت امادگی تجهیزات وضعیت قابلیت استفاده ازوسایل
two way telephone equipment
U
تجهیزات مکالمه متقابل تاسیسات مکالمه تلفنی
uptime
U
پریود زمانی که در طول ان یک سیستم کامپیوتر فعال است یا صحیح عمل میکندیک دوره زمانی که تجهیزات بدون خرابی کار می کنند
oem
U
Equipment Original شرکت یا سازمانی که کامپیوترها وتجهیزات دستگاه جانبی را به منظور استفاده از انها درمحصولات و تجهیزاتی که بعدا" به مشتریان فروخته خواهد شد خریداری می نمایدسازنده تجهیزات اصلی anufacturer
plug compatible manufacurer
U
شرکت تولیدکننده تجهیزات کامپیوتری که بدون نیازمندی به رابطهای سخت افزاری یانرم افزاری اضافی میتواندبه سیستم کامپیوتری موجودوصل شود
service test
U
ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com