English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
infrared resolution U تجزیه و تحلیل و کاوش هدف با عکاسی مادون قرمز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
infrared imagery U عکسبرداری مادون قرمز عکاسی با استفاده از اشعه مادون قرمز
thermal imagery U عکاسی مادون قرمز
thermal imagery U عکاسی با اشعه حرارتی مادون قرمز
thermal crossover U تقابل حرارتی در عکاسی مادون قرمز
infrared ray U اشعه مادون قرمز پرتو مادون قرمز پرتو فرو سرخ
infrared line scan U ردیابی خطی با اشعه مادون قرمز ردیابی مستقیم بامادون قرمز
analysis staff U ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
infrared U مادون قرمز
infera red U مادون قرمز
crater analysis U تجزیه و تحلیل قیف انفجار تجزیه و تحلیل قیف حاصله از انفجار گلوله ها
infrared viewer U دوربین مادون قرمز
infrared U وابسته به اشعه مادون قرمز
analysis U تحلیل کاوش
radiant exposure U وسیله عکسبرداری مادون قرمز یا انرژی حرارتی
detector U گیرنده حساس برای کشف واندازه گیری اشعه مادون قرمز
detectors U گیرنده حساس برای کشف واندازه گیری اشعه مادون قرمز
cost benefit analysis U تجزیه و تحلیل سود و زیان تحلیل هزینه و سود
hemolysis U تحلیل گویچههای قرمز
research and analysis U تجزیه و تحلیل
analysis U تجزیه و تحلیل
operations analysis U تجزیه و تحلیل عملیات
job analysis U تجزیه و تحلیل شغل
problem analysis U تجزیه و تحلیل مسئله
job analysis U تجزیه و تحلیل مشاغل
technical analysis U تجزیه و تحلیل تکنیکی
cryptanalysis U تجزیه و تحلیل رمز
dataflow analysis U تجزیه و تحلیل داده
depth psychology U تجزیه و تحلیل روانی
static analysis U تجزیه و تحلیل ایستا
regression analysis U تجزیه و تحلیل رگرسیون
numerical analysis U تجزیه و تحلیل عددی
cost analysis U تجزیه و تحلیل قیمت
contour analysis U تجزیه و تحلیل کرانهای
cost analysis U تجزیه و تحلیل هزینه
factor analysis U تجزیه و تحلیل عوامل
error analysis U تجزیه و تحلیل خطا
correlation analysis U تجزیه و تحلیل همبستگی
cost analysis U تجزیه تحلیل هزینههای کار
terrain analysis U تجزیه و تحلیل زمین عملیات
break even analysis U تجزیه و تحلیل نقطه سربسر
Error analysis U تجزیه و تحلیل خطا [ریاضی]
cost analysis U تجزیه و تحلیل قیمت اجناس
material cost analysis U تجزیه و تحلیل هزینه مواد
analyzable U قابل تجزیه و تحلیل فرگشاپذیر
dynamic analisis U تجزیه و تحلیل پویای اقتصادی
analysis U کتاب یا موضوع تجزیه و تحلیل شده
sniper scope U دوربین تیراندازی بوسیله تیراندازان ماهر دوربین مادون قرمز دیدبانی در شب
analog to digital converter U تجزیه و تحلیل اطلاعات برای کامپیوتر با دستگاه حافظه ان
gap analysis U تجزیه و تحلیل فاصله بین پیش بینی و واقعیت
imagery sortie U پرواز مخصوص عکاسی هواپیمای عکاسی ماموریت عکاسی هوایی
infra red link U سیستمی که به دو کامپیوتر یا یک کامپیوتر و یک چاپگر امکان رد و بدل کردن اطلاعات با استفاده از اشعه مادون قرمز میدهد تا داده را حمل کند
dynamic analisis U تجزیه و تحلیل وقایع اقتصادی با در نظرگرفتن تغییرات گذشته و حال و احتمالا" اینده
sherlu U اولین برنامه زبان طبیعی که تجزیه و تحلیل نحوی ومعناشناسی را با معلومات جهان مجتمع کرده است
ferrets U هواپیما یا کشتی یا خودرویی که مخصوص کشف و تعیین محل و ثبت و تجزیه و تحلیل تشعشعات الکترومغناطیسی ورادار دشمن تهیه شده باشند
ferret U هواپیما یا کشتی یا خودرویی که مخصوص کشف و تعیین محل و ثبت و تجزیه و تحلیل تشعشعات الکترومغناطیسی ورادار دشمن تهیه شده باشند
blue book U کتابی است که وزارت امور خارجه هرکشور هر چند سال یک مرتبه منتشر و مسائل سیاسی عنوان شده در طی ان چندسال را تجزیه و تحلیل وروشن میکند
mathematical school U مکتبی که مسائل اقتصادی را از دیدگاه ریاضی مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد از جمله اقتصاددانان این مکتب میتوان از استانلی جونز و لئون والراس نام برد
area search U کاوش منطقه با دیدبانی بصری کاوش منطقهای
spectrozonal photography U عکاسی از اشیاء منتخب عکاسی از اشیای مخصوص
continuous strip imagery U عکاسی متوالی از یک نوارزمین عکاسی مداوم از یک نوار
radar prediction U بررسی به وسیله رادار تجزیه و تحلیل اطلاعات به وسیله رادار
directional radar prediction U تجزیه و تحلیل سمتی رادار پیش بینی سمتی رادار
storm warning U پرچم قرمز با مرکز سیاه یا 2چراغ قرمز بعلامت باد شدید
carminic acid U اسید کارمینیک [عامل اصلی رنگ قرمز حاصل از شیره کشی حشره دانه قرمز]
radar discrimination U قدرت تجزیه و تحلیل هدفهای مختلف از روی صفحه رادار قدرت قرائت هدف از روی صفحه رادار
trimetrogon U عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
country cover diagram U دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
natural dyes U رنگینه های طبیعی [که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
Turkaman rugs U فرش های ترکمن [اینگونه فرش ها دارای طرح های ساده و هندسی شکل می باشند و غالبا زمینه قرمز یا قهوه ای ته قرمز با لبه ها و نوارهای سفید رنگ بافته می شوند.]
lens distortion U خطای عدسی دوربین عکاسی انحراف عدسی دوربین عکاسی
inferior U مادون
subordinate U مادون
subordinates U مادون
below U مادون
subordinated U مادون
behindhand U مادون
subjacent U مادون
subordinating U مادون
subs U مادون
sub U مادون
subordinative U مادون
puisne U مادون
inferiors U مادون
infrasonic U مادون صوت
subhuman U مادون انسان
non fatal offences against the person U مادون نفس
infrahuman U مادون انسان
subnormal U مادون عادی
subject U تحت مادون
subjected U تحت مادون
infrasonics U مادون صوت
subjecting U تحت مادون
subsonic U مادون صوت
subservient U مادون سودمند
subjects U تحت مادون
subnormality U مادون عادی بودن
ultraviolet U اشعه مادون بنفش
subsonic flow U جریان مادون صوت
subaltern U افسر جزء مادون
subalterns U افسر جزء مادون
infrasonic wave U موج مادون صوت
infrasonic frequency U فرکانس مادون صوت
subsonic U مادون سرعت سیر صوت
infrasonic frequency range U ناحیه فرکانس مادون صوت
praetor U قاضی یاافسر مادون کنسول
praetorian U وابسته به قدرت قضاوت مادون کنسولی رومی
searched U کاوش
searchingly U کاوش
search U کاوش
penetration U کاوش
excavation U کاوش
analysis U کاوش
surveillance U کاوش
perquisition U کاوش
exploration U کاوش
searches U کاوش
probed U کاوش
probes U کاوش
dig U کاوش
probing U کاوش
digs U کاوش
probe U کاوش
pries U کاوش کردن
pry U کاوش کردن
to search after U کاوش کردن
prying U کاوش کننده
probes U کاوش کردن
prober U کاوش کننده
antisubmarine search U کاوش ضد زیردریایی
pried U کاوش کردن
surveillance U کاوش کردن
probed U کاوش کردن
to browse through U کاوش کردن
delve U کاوش کردن
delved U کاوش کردن
to rummage U کاوش کردن
delves U کاوش کردن
unsought U کاوش نشده
exploration U کاوش اکتشاف
sector of search U منطقه کاوش
scanned U کاوش کردن
scan U کاوش کردن
linear probing U کاوش خطی
geophysical prospecting U کاوش ژئوفیزیکی
probe U کاوش کردن
scans U کاوش کردن
unsearchable U کاوش ناپذیر
inexplorable U کاوش ناپذیر
research U کاوش پژوهیدن
researched U کاوش پژوهیدن
delving U کاوش کردن
exploratory drive U سائق کاوش
random number seed U کاوش تصادفی
area search U کاوش منطقه
electrical prospecting U کاوش الکتریکی
researching U کاوش پژوهیدن
researches U کاوش پژوهیدن
prog U کاوش کردن
ransack U زیاد کاوش کردن
rummaging U کاوش بازرس کشتی
ransacked U زیاد کاوش کردن
rummage U کاوش بازرس کشتی
ransacks U زیاد کاوش کردن
surveyed U بررسی کاوش منطقه
scavenge U در آشغال کاوش کردن
rummages U کاوش بازرس کشتی
survey U بررسی کاوش منطقه
rummaged U کاوش بازرس کشتی
ransacking U زیاد کاوش کردن
surveys U بررسی کاوش منطقه
scavenges U در اشغال کاوش کردن
scavenged U در اشغال کاوش کردن
searched U کاوش کردن زمین
searches U کاوش کردن زمین
scavenge U در اشغال کاوش کردن
manage grab U در آشغال کاوش کردن
ferret U کنجکاوی کردن کاوش
searchingly U کاوش کردن زمین
search U کاوش کردن زمین
ferrets U کنجکاوی کردن کاوش
forage U پی علف گشتن کاوش کردن
foraged U پی علف گشتن کاوش کردن
forages U پی علف گشتن کاوش کردن
foraging U پی علف گشتن کاوش کردن
photogeny U عکاسی
photography U عکاسی
spectrophotometry U اسپکتروفتومتر [در این روش با تجزیه رنگ ها و مقایسه آن نمونه های مرجع، نوع رنگینه بکار رفته مشخص می شود. این روش خصوصا در تجزیه رنگ های فرش های قدیمی و شناخت رنگینه های آن مورد استفاده قرار می گیرد.]
phototelegraphy U عکاسی رادیویی
line of collimation U خط محور عکاسی
photographic strip U نوار عکاسی
photographic strip U باند عکاسی
photographic scale U مقیاس عکاسی
photographic fixing U ثبوت عکاسی
heliochrome U عکاسی رنگی
kodak U دوربین عکاسی
photochromy U عکاسی رنگی
photographic chemistry U شیمی عکاسی
photoionization U یونش عکاسی
radiophoto U عکاسی رادیویی
faxed U عکاسی رادیویی
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com