Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (40 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
recuperation
U
تجدید کردن روغن وسیله یاجنگ افزار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ballistic efficiency
U
کارایی بالیستیکی گلوله یاجنگ افزار بازده بالیستیکی
microcomputer
U
کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
micro
U
کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
micros
U
کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
rearming
U
تجهیز کردن بااسلحه نوین تجدید جنگ افزار کردن
system
U
هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
systems
U
هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
trap
U
وسیله , نرم افزار یا سخت افزار که چیزی مثل متغیر, خطا یا مقدار دریافت میکند
technical
U
وسیله تکنیکی به کاربر برای شرح نحوه استفاده از نرم افزار یا سخت افزار یا علت عدم کارکردن آن
dual capable
U
جنگ افزار یا وسیله دو کاره وسیله یا جنگ افزاری که دونوع ماموریت انجام میدهد
to fall to
U
شروع بخوردن یاجنگ کردن بخوردن افتادن
repertoire
U
محدوده توابع یک وسیله یا نرم افزار
skeleton crew
U
حداقل خدمه یک وسیله یا جنگ افزار
armament
U
جنگ افزار موجود روی وسیله
armaments
U
جنگ افزار موجود روی وسیله
medium range
U
وسیله یا جنگ افزار برد متوسط
controller
U
سخت افزار یا نرم افزاری که یک وسیله جانبی
controllers
U
سخت افزار یا نرم افزاری که یک وسیله جانبی
oil
U
روغن کاری کردن روغن ساختن
oiling
U
روغن کاری کردن روغن ساختن
oils
U
روغن کاری کردن روغن ساختن
link
U
اتصال یا وصل کردن دو قطعه سخت افزار یا نرم افزار
hack
U
تجربه کردن نرم افزار و سخت افزار کامپیوتری
hacked
U
تجربه کردن نرم افزار و سخت افزار کامپیوتری
hacks
U
تجربه کردن نرم افزار و سخت افزار کامپیوتری
generated
U
استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه
generating
U
استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه
generate
U
استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه
generates
U
استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه
air cooled oil cooler
U
نوعی خنک کننده روغن که ازجریان هوا برای خنک کردن روغن استفاده میکند
MSX
U
استاندارد سخت افزار و نرم افزار برای کامپیوترهای خانگی که می توانند از نرم افزار متغیر استفاده کنند
weapon delivery
U
پرتاب جنگ افزار یا وسیله پرتاب جنگ افزار
interfacing
U
سخت افزار یا نرم افزاری که واسط بین دو کامپیوتر یا یک کامپیوتر و وسیله است
rallied
U
تجمع برای تجدید قوایا تجدید سازمان
rally
U
تجمع برای تجدید قوایا تجدید سازمان
rallies
U
تجمع برای تجدید قوایا تجدید سازمان
noncompatibility
U
دو یا چند سخت افزار که نمیتوانند داده رد و بدل کنند یا از وسیله جانبی یکسان استفاده کنند
connectivity
U
توانایی یک وسیله برای ارتباط برقرار کردن باسایر وسیله ها و ارسال اطلاعات
simulate
U
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulates
U
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulating
U
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
gateways
U
1-وسیلهای که دو شبکه غیرمشابه را به هم وصل میکند. 2-وسیله ترجمه پروتکل نرم افزار که به کاربران امکان کار با یک شبکه و دستیابی به دیگری را میدهد
gateway
U
1-وسیلهای که دو شبکه غیرمشابه را به هم وصل میکند. 2-وسیله ترجمه پروتکل نرم افزار که به کاربران امکان کار با یک شبکه و دستیابی به دیگری را میدهد
physical inspection
U
بازدید سطحی از بدنه جنگ افزار یا وسیله بازدید بدنی بازدید تاسیسات
oil dent
U
شیار ورود روغن یا سوراخ عبور روغن
vendors
U
سخت افزار یا نرم افزاری که با سخت افزار یا نرم افزار فروشنده دیگر هم کار میکند
vendor
U
سخت افزار یا نرم افزاری که با سخت افزار یا نرم افزار فروشنده دیگر هم کار میکند
resupply
U
تجدید اماد تجدید تدارکات
configuration
U
روش تنظیم و نصب سخت افزار و نرم افزار سیستم کامپیوتری
benchmark problem
U
کار یا برنامه بررسی اعتبار کارایی سخت افزار یا نرم افزار
target market
U
بازاری که سخت افزار یا نرم افزار مخصوصا برای ان طراحی شود
configurations
U
روش تنظیم و نصب سخت افزار و نرم افزار سیستم کامپیوتری
feature
U
تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار
featured
U
تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار
featuring
U
تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار
features
U
تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار
test
U
قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
tests
U
قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
diagnose
U
ثیرات خطا روی سخت افزار یا خطایی درنرم افزار
benchmark
U
برنامه بررسی کارایی نرم افزار یا سخت افزار یک سیستم
benchmarks
U
برنامه بررسی کارایی نرم افزار یا سخت افزار یک سیستم
pseudo random
U
سخت افزار یا نرم افزار تولید کننده اعداد تصادفی
tested
U
قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
diagnosed
U
ثیرات خطا روی سخت افزار یا خطایی درنرم افزار
diagnosing
U
ثیرات خطا روی سخت افزار یا خطایی درنرم افزار
compatibility
U
توانایی دونرم افزار یا سخت افزار برای کارکردن باهم
flexibility
U
توانایی سخت افزار یا نرم افزار برای تط ابق با موقعیتها یا کارهای مختلف
disaster recovery plan
U
طرح یک واکنش به هنگامیکه خطری نرم افزار و سخت افزار را تهدید میکند
fine tune
U
تنظیم خصوصیات و پارامترهای نرم افزار و سخت افزار برای افزایش کارایی
canonical schema
U
نوعی پایگاه داده ها که مستقل از نرم افزار یا سخت افزار موجود است
stationed
U
نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
station
U
نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
stations
U
نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
portability
U
گسترده به طوری که سخت افزار یا نرم افزار در سیستمهای مختلف قابل استفاده باشند
man machine interface
U
سخت افزار و نرم افزار طراحی شده برای ارتباط ساده تر کاربر با ماشین
documentation
U
اطلاعات یانموادرهایی که شرح توابع و استفاده و عمل سخت افزار یا نرم افزار می دهند
ergonomics
U
بخشی از طراحی نرم افزار یا سخت افزار تا برای استفاده مناسب و امن شود
off the shelf
U
محصول سخت افزار یا نرم افزار با تولید انبوه
special interest group
U
که علاقمند به سخت افزار یا نرم افزار خاصی هستند
usability
U
امکانی که سخت افزار یا نرم افزار با آن استفاده می شون
renew
U
تجدید کردن
renews
U
تجدید کردن
re edify
U
تجدید کردن
re establish
U
تجدید کردن
reedify
U
تجدید کردن
furbish
U
تجدید کردن
furbished
U
تجدید کردن
furbishing
U
تجدید کردن
renewing
U
تجدید کردن
furbishes
U
تجدید کردن
chains
U
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chain
U
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
convention
U
استاندارها یا قوانین آشنا که برای ایجاد سازگاری نرم افزار یا سخت افزار باید دنبال شوند
conventions
U
استاندارها یا قوانین آشنا که برای ایجاد سازگاری نرم افزار یا سخت افزار باید دنبال شوند
desktop
U
ترکیب نرم افزار خالص و سخت افزار اضافی که به کاربر امکان ویرایش ویدیو روی PC میدهد
customizing
U
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customizes
U
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customized
U
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customize
U
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customising
U
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customises
U
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customised
U
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
funware
U
برنامههای بازی در سخت افزار- نرم افزار
problems
U
خرابی یا اشکال در سخت افزار یا نرم افزار
problem
U
خرابی یا اشکال در سخت افزار یا نرم افزار
communication
U
بافری در گیرنده که به یک وسیله جانبی کند اجازه قبول داده از یک وسیله جانبی سریع میدهد بدون کم کردن سرعت
rehabilitated
U
تجدید اسکان کردن اعاده حیثیت کردن
refreshes
U
تازه کردن یک صفحه تصویر تجدید کردن
refreshed
U
تازه کردن یک صفحه تصویر تجدید کردن
refresh
U
تازه کردن یک صفحه تصویر تجدید کردن
rehabilitate
U
تجدید اسکان کردن اعاده حیثیت کردن
rehabilitates
U
تجدید اسکان کردن اعاده حیثیت کردن
rehabilitating
U
تجدید اسکان کردن اعاده حیثیت کردن
database
U
نرم افزار مدیریت پایگاه داده که روی کامپیوتر سرور شبکه اجرا میشود و در یک سیستم Client / Server استفاده میشود. کاربر با نرم افزار مشتری کار میکند که دادهای که ازنرم افزار سرور بازیابی شده است فرمت میکند و نمایش میدهد
databases
U
نرم افزار مدیریت پایگاه داده که روی کامپیوتر سرور شبکه اجرا میشود و در یک سیستم Client / Server استفاده میشود. کاربر با نرم افزار مشتری کار میکند که دادهای که ازنرم افزار سرور بازیابی شده است فرمت میکند و نمایش میدهد
redeployment
U
تجدید گسترش کردن
reorganising
U
تجدید سازمان کردن
rethink
U
تجدید نظر کردن
reorganize
U
تجدید سازمان کردن
restructures
U
تجدید سازمان کردن
reconstruct
U
تجدید بنا کردن
reorganizes
U
تجدید سازمان کردن
renovation
U
تجدید قطعات کردن
reorganizing
U
تجدید سازمان کردن
reconstructs
U
تجدید بنا کردن
reorganized
U
تجدید سازمان کردن
rethinking
U
تجدید نظر کردن
critiques
U
تجدید نظر کردن در
critique
U
تجدید نظر کردن در
second wind
<idiom>
U
تجدید قوا کردن
up to date
U
تجدید نظر کردن
refuel
U
تجدید سوخت کردن
up-to-date
U
تجدید نظر کردن
reconstructed
U
تجدید بنا کردن
refueled
U
تجدید سوخت کردن
marry a second time
U
تجدید فراش کردن
reconstructing
U
تجدید بنا کردن
rethought
U
تجدید نظر کردن
rethinks
U
تجدید نظر کردن
reorganises
U
تجدید سازمان کردن
refueling
U
تجدید سوخت کردن
restructured
U
تجدید سازمان کردن
modifies
U
تجدید نظر کردن
rests
U
تجدید قوا کردن
reconcider
U
تجدید نظر کردن در
reconsignment
U
تجدید بارنامه کردن
revising
U
تجدید نظر کردن
revises
U
تجدید نظر کردن
revise
U
تجدید نظر کردن
reelect
U
تجدید انتخاب کردن
reorganised
U
تجدید سازمان کردن
revalidate
U
تجدید اعتبار کردن
resupply
U
تجدید اماد کردن
retry
U
تجدید نظر کردن
modifying
U
تجدید نظر کردن
modify
U
تجدید نظر کردن
reshape
U
تجدید وضع کردن
rest
U
تجدید قوا کردن
rearms
U
تجدید تسلیحات کردن
refuelling
U
تجدید سوخت کردن
refuels
U
تجدید سوخت کردن
rearm
U
تجدید تسلیحات کردن
refuelled
U
تجدید سوخت کردن
rechamber
U
تجدید خان کردن
rearmed
U
تجدید تسلیحات کردن
reorganization
U
تجدید سازمان کردن
restructure
U
تجدید سازمان کردن
DirectSound
U
در ویندوز ماکروسافت استاندارد برنامه نویسی واسط ها برای کنترل نرم افزار بازی ها از سخت افزار صوتی
machine
U
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
database
U
ترکیب سخت افزار و نرم افزار که برای پردازش سریع اطلاعات پایگاه داده ها طراحی شده است
machines
U
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machined
U
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
databases
U
ترکیب سخت افزار و نرم افزار که برای پردازش سریع اطلاعات پایگاه داده ها طراحی شده است
MMI
U
سخت افزار و نرم افزار طراحی شده برای اینکه کاربر راحت تر با ماشین ارتباط داشته باشد
cutting oil
U
روغن سردکننده روغن برش
creosotes
U
روغن قیر روغن قطران
creosoting
U
روغن قیر روغن قطران
oil can
U
حلب روغن , روغن دان
creosote
U
روغن قیر روغن قطران
creosoted
U
روغن قیر روغن قطران
sensor
U
وسیله اکتشافی وسیله مراقبتی وسیله کشف کننده
reviews
U
تجدید نظر دوره کردن
reinstatement of revolving credit
U
اعتبار گردانی را تجدید کردن
reviewed
U
تجدید نظر دوره کردن
review
U
تجدید نظر دوره کردن
reviewing
U
تجدید نظر دوره کردن
touch
U
وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
touches
U
وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
hardwired logic
U
تابع منط قی یا برنامهای که در سخت افزار نصب شده است و از وسایل الکترونیکی مثل دروازه ها و نه نرم افزار استفاده میکند
dependent
U
غیر استاندارد یا چیزی که روی سخت افزار یا نرم افزار تولید کننده دیگر بدون متغیر قابل استفاده نیست
fault
U
موقعیتی که در آن سخت افزار یانرم افزار مشکلی پیدا کرده اند و خوب کار نمیکنند. مراجعه شود به ERROR/BUG
faulted
U
موقعیتی که در آن سخت افزار یانرم افزار مشکلی پیدا کرده اند و خوب کار نمیکنند. مراجعه شود به ERROR/BUG
faults
U
موقعیتی که در آن سخت افزار یانرم افزار مشکلی پیدا کرده اند و خوب کار نمیکنند. مراجعه شود به ERROR/BUG
expandable
U
با افزودن نرم افزار یا سخت افزار
fueled
U
تحریک کردن تجدید نیرو کردن
fuelling
U
تحریک کردن تجدید نیرو کردن
fuels
U
تحریک کردن تجدید نیرو کردن
fuelled
U
تحریک کردن تجدید نیرو کردن
fuel
U
تحریک کردن تجدید نیرو کردن
modify
U
تجدید نظر کردن در طرح اتش
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com