English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 38 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
replenish U تجدیدو ذخایر و انبارها
replenished U تجدیدو ذخایر و انبارها
replenishes U تجدیدو ذخایر و انبارها
replenishing U تجدیدو ذخایر و انبارها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stocks U انبارها
stores manager U مدیر انبارها
stores U کالاهای ذخیره شده در انبار انبارها فروشگاهها
yard track U ریل موقت در داخل محوطه انبارها و یا باراندازها
roll on roll off U سوار کردن و حرکت دادن سریع بار و کالا بین انبارها
stores U ذخایر
ordnance U ذخایر
financial inventory U ذخایر پولی
unit reserves U ذخایر یکانی
field stockade U ذخایر صحرایی
supply reserves U ذخایر امادی
financial inventory U ذخایر مالی
initial reserves U ذخایر اولیه
keeping U ذخایر یکانها
legal reserves U ذخایر قانونی
claimant stock U ذخایر امانی
bank reserves U ذخایر بانکی
bulk stock U ذخایر قوال
beach reserves U ذخایر ساحلی
war reserves U ذخایر جنگی
build up U جمع کردن ذخایر
resources U منابع اماد ذخایر
build-ups U جمع کردن ذخایر
build-up U جمع کردن ذخایر
filler point U نقطه تکمیل ذخایر
naval stores U ذخایر و اماد دریایی
beach reserves U ذخایر موجود دربارانداز ساحلی
bulk stock U ذخایر بسته بندی شده اماد قوال و یک جا
excess stock U ذخایر اضافی ذخیره کردن بیش از حد لزوم
management coding U سیستم کد بندی و علامت گذاری کالاها و ذخایر از نظرمدیریت توزیع
catches U ذخایر به دست امده ازدشمن تصرف وسایل و سلاح دشمن
shelf life U مدت زمانی که کالا از تولید تاتوزیع به مصرف کننده درقسمتهای مختلف می ماند مدت گردش کالا در انبارها
initial reserves U ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
ready reserve U ذخیره اماده ذخایر اماده احتیاط اماده برای بسیج یااستفاده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com