English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 104 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
racism U تبعیض نژادی
segregation U تبعیض نژادی
racial discrimination U تبعیض نژادی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
segregate U تبعیض نژادی قائل شدن
segregates U تبعیض نژادی قائل شدن
segregating U تبعیض نژادی قائل شدن
Other Matches
racially U نژادی
phyletic U نژادی
ethnic U نژادی
ethnicity U نژادی
eugenics U به نژادی
ethnical U نژادی
racial U نژادی
multiracial U چند نژادی
racialism U خصوصیات نژادی
phylogeny U تکامل نژادی
gerontomorphosis U پیر نژادی
eugenic U وابسته به به نژادی
ethnocentric U طرفداربرتری نژادی
interrace U بین نژادی
racialism U تبعیضات نژادی
interracial U بین نژادی
racial prejudice U تعصب نژادی
racial unconscious U ناهشیار نژادی
color line U مانع نژادی
racial memory U حافظه نژادی
racial prejudice U پیشداوری نژادی
abyssinian U نژادی از گربه
racial segregation U تفکیک نژادی
prejudice U تبعیض
unjust discrimination U تبعیض
prejudices U تبعیض
discrimination U تبعیض
phylogenic U وابسته به تکامل نژادی
immunogenetics U مبحث مصونیت نژادی
linebreed U اصلاح نژادی کردن
miscegenation U زناشویی میان نژادی
phylogenetic U وابسته به تکامل نژادی
unjust discrimination U تبعیض کردن
price discrimination U تبعیض قیمت
rate discrimination U تبعیض نرخ
indiscrimination U عدم تبعیض
unbiased U بدون تبعیض
prejudice U تبعیض کردن
sexism U تبعیض جنسی
prejudices U تبعیض کردن
sex discrimination U تبعیض جنسی
discrimination U تبعیض کردن
discriminatory U تبعیض امیز
discriminator U قائل به تبعیض
racy U دارای صفات اصلی و نژادی
strain U صفت موروثی خصوصیت نژادی
shropshire U نژادی از گوسفند بی شاخ انگلیسی
teutonism U عقیده برتری نژادی المان
desegregates U تفکیک نژادی را فسخ کردن
desegregated U تفکیک نژادی را فسخ کردن
white supremacist U طرفدار تفوق نژادی سفیدپوستان
desegregate U تفکیک نژادی را فسخ کردن
phylogeny U تاریخ نژادی جانور یا گیاه
strains U صفت موروثی خصوصیت نژادی
desegregating U تفکیک نژادی را فسخ کردن
discriminates U تبعیض قائل شدن
unprejudiced U بدون تبعیض یا طرفداری
discriminated U تبعیض قائل شدن
discriminate U تبعیض قائل شدن
price discriminating monopoly U انحصار تبعیض قیمت
discriminating monopoly U انحصار تبعیض امیز
indiscriminate U ناشی از عدم تبعیض
option of contract invalid in part U خیار تبعیض صفقه
forejudge U تبعیض قائل شدن
perfect price discrimination U تبعیض قیمت کامل
forjudge U تبعیض قائل شدن
discriminative U وابسته به تبعیض یا تمیز
eugenic U از نژاد یانسب خوب اصلاح نژادی
africander U اروپایی نژادی که درافریقای جنوبی زاده شد
manifest destiny U لوازم قهری بسط وتوسعه نژادی
sclav ect U عضو نژادی که شامل مردم خاوراروپاباشد
preferences U تبعیض متقلبانه بین غرماء
prejudicial U زیان رسان تبعیض امیز
discriminate against someone U نسبت به کسی تبعیض کردن
prejudicious U زیان رسان تبعیض امیز
preference U تبعیض متقلبانه بین غرماء
Racial prejudice prevails in some countries. U دربرخی کشورها تعصبات نژادی وجود دارد
dysgenics U مبحث مطالعه فساد نسل وتباهی نژادی
cacogenesis U فساد نژادی دراثر حفظ وابقاء صفات بد
inviable U عاجز از ادامه بقا در اثرساختمان نژادی و ارثی
bias U تحت تاثیر قراردادن تبعیض کردن
to tread on somebody's foot <idiom> U برای کسی تبعیض قائل شدن
biases U تحت تاثیر قراردادن تبعیض کردن
prejudice U قضاوت تبعیض امیز خسارت وضرر
prejudices U قضاوت تبعیض امیز خسارت وضرر
without distinction of sex U بدون تبعیض جنسی اززن ومرد
dumping U سیاست تبعیض قیمت در تجارت بین الملل
pelasgic U نام نخستین نژادی که دریونان و جزیرههای خاورمدیترانه ساکن شدند
double standard U قواعد تبعیض امیز وسخت گیرمخصوصا نسبت بجنس زن
lore U فرهنگ نژادی افسانه هاوروایات قومی فاصله بین چشم ومنقار
anti dumping U مخالفت تبعیض قیمت بین بازار داخل و خارج از کشور
karakul U کاراکول [نژادی از گوسفند آسیائی با رنگ طبیعی سیاه، خاکستری و گاهی قهوه ای]
prepossess U تحت تاثیرعقیده یامسلکی قرار دادن قبلا تبعیض فکری داشتن
racism U اعتقادبه برتری برخی نژادها بربعضی دیگر و لزوم توجیه خصوصیات قومی و ملی وفرهنگی بر مبنای معیارهای نژادی
polymeric U دارای ذرات وترکیبات متعدد ومشابه چند نژادی چند رگه
incrossbreed U تولید شده در اثر امیزش نژاد امیزش نژادی کردن
gametophyte U گیاه یا نژادی از گیاه که دارای عضو جنسی تناوبی
intergeneric U بین انواع نژادی بین طبقهای
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com